#فهمیدن_محرم
⁉️ تعداد كساني كه با امام حسين(ع)تا كربلا آمدند #چند_نفر بودند؟
چند نفر از سپاه حضرت جدا شدند؟
#اسناد_تاریخی
برخى مانند طبرى تعداد یاران امام را نزديك به یکصد نفر دانسته اند كه در ميان آنها پنج نفر از فرزندان امام على(ع)، شانزده نفر از بنىهاشم و تعدادى ديگر از قبايل مختلف ديده میشود
📚 تاريخ طبرى، ج 5، ص 393.
بن نما از بزرگان شيعه در قرن ششم و هفتم، اصحاب امام(ع) را صد پياده و 45 سواره مى داند.
📚مثيرالاحزان، ص 27 و 28.
همين تعداد از سوى سبط ابن جوزى نيز مورد تأييد قرار گرفته است.
✅تذكرة الخواص، ص 143.
✅روايتى از امام باقر(ع) نيز - كه در جوامع روايى شيعه نقل شده - اين قول را تأييد مي كند.
📚بحارالانوار، ج 45، ص 4.
✅عجيبتر از همه قول مسعودى است كه تا هنگام نزول امام(ع) در كربلا، تعداد ياران آن حضرت(ع) را پانصد سواره و صد پياده ذكر مى كند.
📚مروج الذهب، ج 3، ص 70.
✅اما قول مشهور - كه هم اكنون نيز داراى شهرت است - آن است كه تعداد ياران امام(ع) در كربلا 72 نفر بودند كه به 32 سواره و چهل پياده تقسيم مي شدند.
📚انساب الاشراف، ج 3، ص 187
✅درباره جدا شدن از سپاه امام به این مطلب توجه کنید که روز عاشورا یک نفر به نام مرقع بن ثمامه از سپاه امام جدا شد و به سپاه دشمن پیوست
📚طبری ج 4 ص 347
#شبهات_محرم
#تشیع_انگلیسی
#روضه_های_ساختگی
#تحریفات_عاشورا
پاسخ به شبهات ، شایعات
.......:
https://eitaa.com/zandahlm1357
🔺کربلا یعنی حق با اکثریت نیست!
☑️ کانال را به دوستان معرفی کنید
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
(42) چگونه به وضع يكديگر رسيدگي مي كنيد؟
امام موسي بن جعفر عليه السلام فرمود:
- اي عاصم! چگونه به يكديگر رسيدگي و به هم كمك مي كنيد؟
عرض كرد:
- به بهترين وجهي كه ممكن است مردم به حال يكديگر برسند.
فرمود:
- اگر يكي از شما تنگدست شود و بيايد خانه برادر مؤمنش و او در منزل نباشد، آيا مي تواند بدون اعتراض كسي دستور دهد كيسه پول ايشان را بياورند و سر كيسه را باز كند و هر چه لازم داشت بردارد؟
عرض كرد: - نه! اين طور نيست.
فرمود: - پس آن طور كه من دوست دارم شما هنگام فقر و تنگدستي به هم رسيدگي و كمك نمي كنيد.(53)
.......:
داستانهای بحار الانوار
https://eitaa.com/zandahlm1357
(43) انفاق نان بدون نمك
معلي بن خيس مي گويد:
در يكي از شب هاي باراني، امام صادق عليه السلام از تاريكي شب استفاده كردند و تنها از منزل بيرون آمده، به طرف (ظله بني ساعده)(54) حركت كردند. من هم با كمي فاصله آهسته به دنبال امام روان شدم.
ناگاه! متوجه شدم چيزي از دوش امام به زمين افتاد. در آن لحظه، آهسته صداي امام را شنيدم كه فرمود: (خدايا! آنچه را كه بر زمين افتاد به من بازگردان.)
جلو رفتم و سلام كردم. امام از صدايم، مرا شناخت و فرمود:
- معلي تو هستي؟
- بلي معلي هستم. فدايت شوم!
من پس از آنكه پاسخ امام عليه السلام را دادم، دقت كردم تا ببينم چه چيز بود كه به زمين افتاد. ديدم مقداري نان بر روي زمين ريخته است. امام عليه السلام فرمود:
- معلي نانها را از روي زمين جمع كن و به من بده!
من آنها را جمع كردم و به امام دادم. كيسه بزرگي پر از نان بود طوري كه يك نفر به سختي مي توانست آن را به دوش بكشد.
معلي مي گويد:
عرض كردم: اجازه بده اين كيسه را به دوش بگيرم.
فرمود:
نه! خودم به اين كار از تو سزاوارترم، ولي همراه من بيا.
امام كيسه نان را به دوش كشيد و راه افتاديم، تا به ظله بني ساعده رسيديم. گروهي از فقرا و بيچارگان كه منزل و مسكن نداشتند در آنجا خوابيده بودند حتي يك نفر هم بيدار نبود.
حضرت در بالين هر كدام از آنها يك يا دو قرص نان گذاشت به طوريكه حتي يك نفر هم باقي نماند.
سپس برگشتيم، عرض كردم:
فدايت شوم! اينان كه تو در اين شب برايشان نان آوردي، آيا شيعه هستند و امامت شما را قبول دارند؟
امام عليه السلام فرمود:
- نه! ايشان معتقد به امامت من نيستند؛ اگر از شيعيان ما بودند بيشتر از اين رسيدگي مي كردم!(55)
(44) امام صادق عليه السلام و ترك مجلس شراب
هارون پسر جهم نقل مي كند:
هنگامي كه حضرت صادق عليه السلام در (حيره) منصور دوانيقي را ملاقات نمود، من در خدمت ايشان بودم.
يكي از سران سپاه منصور پسر خود را ختنه كرده بود. عده زيادي از اعيان و اشراف را براي وليمه دعوت كرد. امام صادق عليه السلام نيز از جمله دعوت شدگان بودند. سفره آماده شد و مهمانان بر سر سفره نشستند و مشغول غذا شدند. در اين ميان، يكي از مهمانان آب خواست. به جاي آب، جامي از شراب به دستش دادند. جام كه به دست او داده شد، فورا امام صادق عليه السلام نيمه كاره از سر سفره حركت كرد و از مجلس بيرون رفت. هر چه خواستند امام را دوباره برگردانند، برنگشت.
فرمود:
از رحمت الهي بدور و ملعون است آن كس كه بر كنار سفره اي بنشيند كه در آن شراب باشد.(56)
.......:
داستانهای بحار الانوار
https://eitaa.com/zandahlm1357
(45) شيعيان ائمه در بهشت
زيد ابن اسامه نقل مي كند كه وقتي به زيارت امام صادق عليه السلام مشرف شدم، حضرت فرمودند:
- اي زيد! چند سال از عمرت گذشته؟
گفتم: فلان مقدار.
فرمودند:
- عبادت هاي خود را اعاده كن و توبه ات را نيز تجديد نما!
اين فرمايش حضرت مرا سخت متأثر نمود، به گريه افتادم.
حضرت فرمودند:
- چرا گريه مي كني؟
عرض كردم:
- زيرا با فرمايش خود از مرگ من خبر داديد!
حضرت فرمودند:
- اي زيد! تو را بشارت باد كه از شيعيان مايي و جايت در بهشت خواهد بود. - زيرا كه شيعيان واقعي همه اهل بهشتند - (57)
(46) شمش طلا و معجزه امام صادق عليه السلام
گروهي از اصحاب امام صادق عليه السلام خدمت حضرت نشسته بودند كه ايشان فرمودند:
- خزانه هاي زمين و كليدهايش در نزد ماست، اگر با يكي از دو پاي خود به زمين اشاره كنم، هر آينه زمين آنچه را از طلا و گنج ها در خود پنهان داشته، بيرون خواهد ريخت!
بعد، با پايشان خطي بر زمين كشيدند. زمين شكافته شد، حضرت دست برده قطعه طلايي را كه يك وجب طول داشت، بيرون آوردند!
سپس فرمودند:
- خوب در شكاف زمين بنگريد!
اصحاب چون نگريستند، قطعاتي از طلا را ديدند كه روي هم انباشته شده و مانند خورشيد مي درخشيدند.
يكي از اصحاب ايشان عرض كرد:
- يا بن رسول الله! خداوند تبارك و تعالي اين گونه به شما از مال دنيا عطا كرده، و حال آنكه شيعيان و دوستان شما اين چنين تهيدست و نيازمند؟
حضرت در جواب فرمودند:
- براي ما و شيعيان ما خداوند دنيا و آخرت را جمع نموده است. ولايت ما خاندان اهلبيت بزرگترين سرمايه است، ما و دوستانمان داخل بهشت خواهيم شد و دشمنانمان راهي دوزخ خواهند گشت!(58)
.......:
داستانهای بحار الانوار
https://eitaa.com/zandahlm1357
12.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ این جهان کوه است و فعل ما ندا
سوی ما آید نداها را صدا
⚠️ قانون منع حجاب در کشوری با
٨٥ درصد شیعه!!!! 😔
https://eitaa.com/zandahlm1357