eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.5هزار عکس
36.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: در بیمارستان انتقال با هلی کوپتر اگر چه سریع است، اما صدای پروانه‌های قوی و بزرگ آن تا چند ساعت در گوش می‌ماند. از طرف دیگر تکانهای شدید آن هم برای کسی که درون آن لحظه ای خوابیده دلهره آور است. نمی توان بیرون را دید و تقریبا فقط نشست و برخاست آن را متوجه می‌شوی. در حالی که مقدمات عمل جراحی تو را فراهم می‌کنند از هوش می‌روی. حداقل از درد راحت می‌شوی و از این پس متوجه قضایا نیستی. وقتی به هوش می‌آیی. خود را در درون اتاقی می‌یابی که ساعتها پیش به آن آمده ای تو صبح مجروح شده ای ولی حالا هوا تاریک شده. با ناله به هوش می‌آیی. اطراف خود را خوب درک نمی کنی. تکان خوردن مشکل است. تمام شکم و دست و پایت را محکم باند پیچی کرده اند. قطره‌های سرم به آرامی می‌چکد. دهانت تلخ است و توانی برای سخن گفتن نداری. ولی می‌خواهی با چند ناله توجه اطرافیان را جلب کنی. پرستار می‌آید. مرد سفید پوشی که لهجه دارد. علت ناله را می‌پرسد، تو هم می‌پرسی کجایت را عمل کرده اند؟ از تو می‌خواهد ساکت باشی. تو هم از او درخواست قرص مسکن و آرام بخش می‌کنی که درد تو را آرام کند. ولی او اجازه [صفحه ۲۶۲] ندارد. با حرکات دست و سر به تو می‌فهماند که حالا زود است و باید تحمل کنی. درد بعد از عمل جراحی، کمتر از درد قبل از آن نیست. ولی خونی دیده نمی شود. باز هم از هوش می‌روی. برای لحظه‌هایی و شاید ساعتها بعد، ناگهان بیدار می‌شوی. از پنجره ی بیمارستان به سیاهی شب خیره می‌شوی، نماز؟! زمان را نمی دانی، ساعت هم نداری. به دنبال راه حل می‌افتی. مجروح دیگری در آن گوشه ی اتاق خوابیده، تمام سر و صورتش باند پیچی شده و دو سرم به او وصل است. گویی حالش وخیم است. او هم بیهوش است. کمی سرت را به بالا می‌چرخانی. شی مخروطی را که در وسط آن یک دکمه است، فشار می‌دهی. چند لحظه بعد دوباره همان پرستار می‌آید. قبل از آنکه تو چیزی بگویی، شروع می‌کند. «برادر عزیزم گفتم، شما نباید مسکن بزنی، دکتر خودش گفته... » می پری وسط حرفهایش: «نماز». متوجه درخواست تو می‌شود. سریع خاک تیمم می‌آورد و یک مهر به تو می‌دهد. ساعت ۴۵ / ۱۰ شب است. اولین نماز خوابیده. معلوم نیست رو به قبله ای یا نه؟ ولی اضطرار است. سر را به سمتی که فکر می‌کنی قبله است می‌چرخانی. یک نماز سه رکعتی و یک نماز دو رکعتی. مهر را روی سینه می‌گذاری و هنگام سجده آن را بر می‌داری و به پیشانی می‌چسبانی. در هر حال باید وظیفه ات را انجام بدهی. هر طور که می‌توانی، حتی خوابیده و درازکش. اما نماز ظهر ناخواسته قضا شده. اگر می‌توانی آن را هم ادا می‌کردی. ولی خیلی مشکل است. درد در تمام شکم می‌پیچد. از قفسه سینه تا پایین ترین نقطه ی ناف. پای راست و دست چپ هم درد می‌کند. شاید اگر رمق داشتی نعره می‌کشیدی، ولی حالی نیست. در انتهای شب آقای دکتر وارد اتاق می‌شود. حرف می‌زند، دستور می‌دهد. چند پرستار هم دنبال او وارد می‌شوند. هر کدام یک کارتکس در دست دارند. هیچ نمی گویند، فقط می‌نویسند. که ملحفه ی روی تو را کنار می‌زند. همه چیز برای او عادی است. حتما روزها دهها نفر [صفحه ۲۶۳] مثل تو را معاینه می‌کند. پانسمان زخم را نگاه می‌کند. دستور می‌دهد سرم را عوض کنند. چشمانت را خوب نگاه می‌کند و بعد دستش را روی پیشانی ات می‌گذارد و لبخند می‌زند. «... جوون چیزی نیس. خوب مقاومت کردی. ان شاء الله چند ماه دیگه خوب می‌شی... » و بعد به همان سرعت که وارد شده از اتاق می‌رود. معلوم شد او تو را جراحی کرده. جراح است و تا این موقع شب هم زحمت می‌کشد. دلش برای مجروحان می‌تپد و با وجود خستگی فراوان به آنها لبخند می‌زند. او هم مرد است، مردتر از همه ی رفاه طلبان مطب نشین. دفاع مقدس سینای شلمچه https://eitaa.com/zandahlm1357
• . اگرصراط‌مستقیم‌مےجویۍبیا . . ازاین‌مستقیم‌ترراهےوجودندارد . . ! ⸤حُبُ‌الحُسین♥️🔗⸣ 🌿
.......: عمل به دانش حکیمی گوید: اگر آنچه را که فرا گرفته ای بکار نگیری، بهره ای نمی بری. اگر به دانش خود بیفزایی مانند کسی خواهی شد که باری از هیزم را ببندد و بخواهد بر دوش کشد و نتواند، سپس بر زمین بگذارد و بر آن بار بیفزاید. گدای دانش یکی از مفسران در تفسیر آیه وَ أَمَّا السّٰائِلَ فَلاٰ تَنْهَرْ، می‌گوید: این سائلی که نباید محروم شود، گدای غذا نیست بلکه گدای دانش است. دعا علیه یکی از فرمانداران بصره از زاهدی درخواست کرد که او را دعا کند. عابد گفت: بر درگاه تو کسی است که بر ضرر تو دعا می‌کند. مجلس عابد حکیمی گفته است اگر خواهی اندازه دنیا را ببینی، بنگر که دنیا در دست کیست؟ هم او می‌گوید: بر انسان عاقل سزاست که مجلس او از سه چیز مصون باشد، شوخی، یاد کردن از زن، حرف از غذا. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357