eitaa logo
🇮🇷خبرگزاری زنگی کلا 🇮🇷
2.9هزار دنبال‌کننده
11.9هزار عکس
6.2هزار ویدیو
8 فایل
مجله ی اجتماعی، فرهنگی که در آن آداب و رسوم مردم با صفای زنگی کلا را معرفی می نماید. مازندران/ محموداباد/ سرخرود همه #زنگی کلایی ها اعضای یک #خانواده اند از خانواده ات باخبرباش ارتباط با اَدمین👇👇👇👇👇 @mr_sad
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 📚حکایت شب سه برادر، دو نفرشان مدتی مؤذن مسجد بودند، برادر اوّلی ده سال مؤذن بود و در بالای مناره مسجد اذان می گفت. پس از فوت او، برادر دوم این مسئولیت را عهده دار شد و او هم حدود ده سال به آن کار مشغول بود تا این که برادر دوم هم فوت کرد.  پس از آن، مردم نزد برادر سوم رفتند و از او خواستند او هم چون دو برادرش به اذان گویی بپردازد، امّا او از پذیرفتن اجتناب کرد.  اصرار زیادی کردند و به او پیشنهاد نمودند که پول زیادی به او خواهند داد، ولی باز هم نپذیرفت. وقتی با اصرار مردم روبه رو شد به آنان گفت: من اذان گفتن را بد نمی دانم. ولی اگر صد برابر پولی را که پیشنهاد می کنید به من بدهید باز هم نخواهم پذیرفت زیرا این مناره ای است که دو برادر مرا بی ایمان از دنیا برد! وقتی لحظات آخر عمر برادر بزرگترم رسید خواستم بر بالینش سوره یس تلاوت کنم که با نهایت اعتراض و فریاد او مواجه شدم! او می گفت قرآن چیست؟ چرا برایم قرآن می خوانی؟ برادر دوم هم به این صورت در هنگام مرگش به من اعتراض کرد.  از خداوند کمک خواستم که علت این قضیه را برایم روشن گرداند. زیرا آنان مؤذن بودند، و این کار از آنان انتظار نمی رفت. یک شب خداوند بر من منت نهاد و در عالم رؤیا، برادر بزرگترم را در حال عذاب دیدم. به طرفش رفتم و گفتم: تو را رها نمی کنم تا به من بگویی چرا بی ایمان از دنیا رفتی؟  خداوند برای آن که ماجرا را به من بفهماند، زبان او را گویا نمود. او گفت: ما هرگاه که بالای مناره می رفتیم، به خانه های مردم نگاه می کردیم و به نوامیس مردم چشم می دوختیم و سرانجام چشم چرانی باعث عذاب ما در آخرت شد. 🍂خبرگزاری زنگی کلا @zangikolanews