💠 سنجاق كن، نبرند!
❖ مرحوم آیتاللهالعظمی حاج سید احمد زنجانی در کتاب #الکلام_یجر_الکلام مینویسد:
📝...يكى را نقل كردند كه در ربودن يك شلوار از دوش مردى دستفروش، نهايت مهارت به خرج داده بود و آن اين بوده كه از پشت آمده، پاى شلوار را كه در دوش آن مرد بود، با سنجاق قفلى بر سينه خود سنجاق كرده بود. بعد يواشى آن را از دوش وى بلند كرده، به دوش خود انداخته بود!
هماندَم مرد، ملتفت شده، به عقب نگاه كرده، گفته بود: كی شلوار را از دوش من بلند كرد؟ اين مرد گفته بود: عموجان! مثل من سنجاق كن، نبرند! آن برگشته، به سراغ دزد خيالى دويد و اين با كمال فراغت، شلوار را برده.
اين دزد گرچه مال او را به شيرينكارى برد، ولى در مقابل آن، حرفى به او ياد داد كه ارزش آن بيشتر است از آنچه از او برد! گفت سنجاق كن، نبرند!
كلمه خوبى است. درست است كه بايد سنجاق كرد تا نبرند، ولكن نه مانند او كه مال مردم را سنجاق كرد و برد! و نه مانند ثروتمندان عصر كه در بانكها سنجاق مىكنند! بلكه بايد با دستور پیامبر اکرم (صلیاللهعلیه وآله) سنجاق كنند؛ چنان كه فرموده: « حَصِّنُوا أَمْوَالَكُمْ بِالزكاة» يعنى: مالهاى خودتان را با پرداخت زكات وارد حصار امن كنيد؛ چون زكات، قوتى است براى فقرا كه در اموال اغنيا قرار داده شده است.
اغنيا بايد به شكرانه اين نعمت كه خداوند قوت آنها را در اموال ديگران قرار نداده، بلكه قوت ديگران را در اموال آنها قرار داده، قيام به وظيفۀ اداى حقوق فقرا بنمايند تا چشم آنها سير شده، دنبال مال اغنيا نيفتد. وقتى كه چشم فقرا دنبال مال اغنيا نشد، اين خود حصارى است بر اموالِ آنها.
#زکات #فقیر
@Zanjani_net
💠 روغنِ ريخته!
❖ مرحوم آیتاللهالعظمی حاج سید احمد زنجانی در کتاب «#الکلام_یجر_الکلام» مینویسد:
📝...خداوند روزىده، نظر به حكمت بالغهاى كه در نظم اين عالم به كار برده، بعضى را غنى و بعضى را فقير قرار داده. و قوت فقرا را در اموال اغنيا قرار داده. اگر اغنيا، قوت آنها را مطابق قانون اسلام دادند، خداوند بركات خود را بر اموال آنها عطاء مىفرمايد؛ و اما اگر ندادند، قطع بركت از اموال آنها مىكند؛ چنانكه از حضرت رسول «صلیاللهعلیه وآله» نقل شده كه «وقتى كه زكات منع گرديد، زمين نيز بركات خود را منع مىكند.»
ولى آنهایی كه منع زكات مىكنند، منع بركات را حالى نمىشوند. در حالتى كه خودشان در منع بركات غوطه مىخورند. مثلاً ايران، سرزمين غلّه است ولى اهالى، مع ذلك در غالب سنوات، گرفتار گرانى و كمىِ نان مىشوند! و همه هم گناه اين را به گردن خارجىها مىگذارند و مىگويند آنها غلّه را حمل به خارجه مىنمايند و اين گرانى در اثر آن است. بلى، گرانى غلّه فرضاً در اثر حمل به خارجه است، اما كاه كه به خارجه حمل نمىشود؛ آن چرا گران شده؟! خارجىها گندم اين مزارع را بردند، اما کاهَش را كه نبردند! كاه چرا گران مىشود؟ پس معلوم مىشود كه زمين، بركات خود را منع كرده، اين است كه زراعت، هم از دانه و هم از كاه، كم به عمل مىآيد. اعانت(کمک) مردم به فقرا منحصر شده به نانِ زنگ زده و ميوۀ پلاسيده و لباس مندرس!
❖ــــــــــــــ❖
يكى از مسألهگوهاى قم از يكى از علما نقل كرد كه يكى از پيغمبرها عرض كرد بارالها! من مىخواهم ذخيرۀ تو را تماشا كنم! از مصدر جلال الهى به ملائكه مأمورينِ ذخيره، امر شد كه درِ ذخيرۀ الهى را باز كرده، به او نشان بدهند.
وقتى كه درِ ذخيره باز شد، پيغمبر نظر كرد و ديد هر چه در اين جا هست از اجناس كهنه و پژمرده و پوسيده و پلاسيده است! مثلاً كفش كهنه، پيراهن پاره، کلاه پوسيده، پوستينِ پشم ريخته، جامۀ تاروپود از هم رفته، گوشت گنديده، نان زنگ زده، تهديگ سوخته و ميوۀ پلاسيده! خلاصه، جنس موجودى ذخيره، همه از اين پوسيده و ژوليده و از هم رفته است.
عرض كرد خدايا! اين چه ذخيره اى است؟! خطاب رسيد اينها اجناسى است كه بندگان من در راه من دادهاند! و من آنها را براى آنها ذخيره كردهام!
بلى، عطاياى مردم، نوعاً از قبيل «روغن ريخته وقف حضرت عبّاس (علیه السلام) است»! فقرا هم خورشِ گرسنگى را دارند! و هر چه به آنها مىدهند، با خورشِ گرسنگى مىخورند.
خلاصه، ارباب ثروت، اسم حقوق فقرا و مستمندان را نوعاً از دفاتر خود ساقط نموده، اين است كه زمين، بركات خود را منع نموده، يعنى نماء و زيادى خود را.
#زکات #برکت
👇
@Zanjani_net