eitaa logo
ذره بین 🔍
822 دنبال‌کننده
45.8هزار عکس
2.9هزار ویدیو
240 فایل
📚 افراد عادی به دنبال سرگرمی و افراد خاص به دنبال یادگیری بیشتر هستند...... جهت انتقادات و پیشنهادات 🆔 جهت تبادلات 🆔 ‌.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از عقیق
∝ضرورت تعیین جانشین برای پیامبر ⇦⇦روایات و آگاهی از آینده ✔ ابن عساکر به سند صحیح از ابن عباس نقل می کند: «خرجت أنا و النبیّ‌صلی الله علیه وآله و علیّ فی حیطان المدینة، فمررنا بحدیقة، فقال علیّ‌علیه السلام: ما احسن هذه الحدیقة یا رسول اللَّه! فقال‌صلی الله علیه وآله: حدیقتک فی الجنّة أحسن منها. ثمّ أومأ بیده الی رأسه و لحیته، ثمّ بکی حتی علا بکاه. قیل: ما یبکیک؟ قال: ضغائن فی صدور قوم لایبدونها لک حتّی یفقدوننی»؛(77) «من با پیامبر و علی‌علیهما السلام در کوچه‌های مدینه عبور می‌کردیم، گذرمان به باغی افتاد، علی‌علیه السلام عرض کرد: ای رسول خدا! این باغ چقدر زیباست؟ پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: باغ تو در بهشت از این باغ زیباتر است. آن گاه به دست خود بر سر و محاسن علی‌علیه السلام اشاره کرده و سپس با صدای بلند گریست. علی‌علیه السلام عرض کرد: چه چیز شما را به گریه درآورد؟ فرمود: این قوم در سینه‌هایشان کینه‌هایی دارند که آن را اظهار نمی‌کنند، مگر بعد از وفاتم.» 7 - ابو مویهبه، خادم رسول خدا می‌گوید: «أیقظنی رسول اللَّه‌صلی الله علیه وآله لیلة و قال: انّی قد أمرت أن أستغفر لأهل البقیع (فانطلق معی). فانطلقت معه فسلّم علیهم ثمّ قال: لیهنئکم ما أصبحتم فیه، قد أقبلت الفتن کقطع اللیل المظلم. ثمّ قال: قد أوتیت مفاتیح خزائن الأرض و الخلد بها ثمّ الجنّة و خیّرت بین ذلک و بین لقاء ربّی، فاخترت لقاء ربّی. ثم استغفر لأهل البقیع، ثم انصرف فبدئ بمرضه الذی قبض فیه...»؛(78) «پیامبرصلی الله علیه وآله شبی مرا از خواب بیدار کرد و فرمود: من امر شده‌ام تا بر اهل بقیع استغفار نمایم، همراه من بیا. با حضرت حرکت کردم تا به بقیع رسیدیم. پیامبرصلی الله علیه وآله بر اهل بقیع سلام نمود و سپس فرمود: جایگاه خوشی داشته باشید، هر آینه فتنه‌ها مانند شب تاریک بر شما روی آورده است. آن گاه بر اهل بقیع استغفار نمود و برگشت و در بستر بیماری افتاد و با همان مرض از دنیا رحلت نمود.» شهید صدر رحمه الله در توضیح آن فتنه می‌گوید: «این فتنه همان فتنه‌ای است که فاطمه زهراعلیها السلام از آن خبر داده، آن جا که فرمود: «زعمتم خوف الفتنة، الا فی الفتنة سقطوا»؛(79) «از فتنه ترسیدند، ولی خود در فتنه گرفتار شدند.» آری این همان فتنه است، بلکه بدون شک اصل و اساس همه فتنه‌هاست. ای پاره تن پیامبر! چه چیز قلب تو را به درد آورده است که پرده از حقیقتی تلخ بر می‌داری و برای امّت پدرت از آینده‌ای بس تاریک خبر می‌دهی؟ آری بازی‌های سیاسی در آن روز فتنه‌ای بود که در حقیقت اصل و ریشه همه فتنه‌ها شد، همان گونه که از کلام عمر بن خطاب ظاهر می‌شود که گفت: بیعت ابوبکر امری بدون فکر و تأمل بود که خداوند مسلمین را از شرّ آن نجات داد».(80) 77) ترجمه امام علی‌علیه السلام، ابن عساکر، رقم 834. 78) کامل ابن اثیر، ج 2، ص 318. 79) خطبه حضرت زهراعلیها السلام ؛ شرح نهج البلاغه، ج 16، ص 234. 80) تاریخ طبری، ج 2، ص 235 ؛ فدک در تاریخ، شهید صدر. ╔═❃══ ღ๑❈๑ღ ══❃═╗ @TheNamesOfAllah ╚═❃══ ღ๑❈๑ღ ══❃═╝ 🔮با عقیق بشناسیم http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از ذره بین 🔍
شهدا راهتان ادامه دارد.... 🔮با عقیق همراه ما باشید. http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از عقیق
#شهید_سید_حسین_علم_الهدی🕊 تاریخ تولد : 1337/6/8 تاریخ شهادت :1359/10/16 محل تولد : اهواز محل شهادت : هویزه عملیات منجر به شهادت : حماسه هویزه انها زندگی ، خانواده و داشتن امکانات رفاهی را دوست، نداشتن؟!! شهدا؛ مهم رو، از مهم تر ، شناختن؛ همین! 🔮با عقیق باشیم http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
#مردم اگر ببینندکه #مسئولین ساده زیست هستند،وبدون اشرافی گری زندگی می کنند 🔻والله با نان خالی هم زندگی می کنند #شهید_رجایی 🔮با عقیق هستیم http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
امیرسجاد علیجانی فرزند شهید میثم علیجانی
آقا امیرسجاد، تنها یادگار شهید میثم علیجانی که ۸۰ روز پس ازشهادت پدر متولد شد. 💠همسر بزرگوار شهید میثم علیجانی: 🌷میثم می‌گفت: پسرم باید طوری تربیت شود که شهید شود. شجاعت همسرم را برای فرزندم تعریف می‌کنم.میثم خیلی شجاع بود. 🌷در خان‌طومان چهار نفر از تکفیری‌ها محاصره‌اش می‌کنند، آن قدر شجاع بود که سه نفرشان را به درک واصل می‌کند و یک نفر از ترس فرار می‌کند. پنج سال از زندگی مشترکمان نگذشت که شهید شد.ولی خیلی چیزها از همسرم آموختم 🔮با عقیق بدانیم http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از عقیق
زبان حال شهید مدافع حرم😭😭😭 شاعر رمضانی(ماهونکی): 🔻گفتم کجا، گفتا دمشق گفتم چرا، گفتا که عشق گفتم وَ کِی، گفتا که حال گفتم بمان، گفتا محال 🔻گفتم مرو، گفتا که لا برپاست آنجا کربلا باید ولی یاری کنم زینب علمداری کنم 🔻گفتم چه داری با حسین گفتا وفای عهد و دِین گفتم حرامی بسته راه گفتا که زینب بی‌پناه 🔻گفتم که راه چاره چیست گفتا فقط آزادگیست گفتم مرو خوبم ز دست گفتا که زینب بی‌کَس است 🔻گفتم خطر دارد بسی گفتا چرا دلواپسی گفتم که جان باید دهی گفتا که دارم آگهی 🔻گفتم چرا پس می‌روی گفتا به برهانی قوی گفتم چه آن برهان توست گفتا همان عهد نخست 🔻گفتم که منظورت چه است گفتا، ازل، عهد الست زان دم که گفتیمش بلی شد سهم شیعه کربلا 🔻او آفرید از این‌همه ما را به عشق فاطمه در آن سحرگاه خیال از ابر عشق و شور و حال 🔻بارید باران از جنون شد خاک شیعه گِل ز خون گفتم که یعنی شیعه چیست گفتا به زهرا واله گیست 🔻گفتم تو را در سینه چیست گفتا که شور عاشقیست گفتم که این شور از کجاست گفتا ز عشق کربلاست 🔻گفتم چه باشد کربلا گفتا همه عشق و ولا گفتم چه داری آرزو گفتا به خون گیرم وضو 🔻گفتم کجا خوانی نماز گفتا که با مهدی حجاز گفتم دریغا روی تو خونین شود گیسوی تو 🔻گفتا خوشا گلگون شدن چون لاله رنگ خون شدن گفتم تویی آخر جوان بهر دل مادر بمان 🔻گفتا که باید رفتنم گلگون‌کفن پوشد تنم گفتم مرو، گفت الوداع گفتم چرا، گفتا دفاع 🔻گفتم کجا، گفتا حرم از دختر پیغمبرم من شیعه‌ام اهل ولا باید روم تا کربلا 🔻باید که جان بازم به عشق در کربلایی چون دمشق من شیعه‌ام لبریز درد کی من هراسم از نبرد 🔻بر یاس نیلی گشته فام گیرم عدو را انتقام گفتم بگو از عشق خاص گفتا که سیلی خورده یاس گفتم که محبوبت که است گفت او که پهلویش شکست 🔻گفتم که زهرا کیست او گفتا که سیلی خورده رو گفتم که سیلی زد به او گفت هر که حیدر را عدو 🔻گفتم بگو اسرار عشق گفتا که سر بر دار عشق گفتم تو را کِی عیش و نوش گفتا علم گیری به دوش 🔻گفتم چرا آشفته‌ای گفتا غم بنهفته‌ای گفتم بگو بنهفته غم گفتا حرامی و حرم 🔻گفتم چه بُغضت در گلو گفتا غم معجر و مو گفتم چه جویی در دمشق گفتا که جانبازی به عشق 🔻گفتم مرو با ما بمان آنجا نمی‌یابی امان گفتا امان در کربلاست خوش شیعه را رنج و بلاست 🔻گفتم چه خواهی یاس را گفتا شدن عباس را گفتم سرت از تن جدا گردد به دست اشقیا گفتا فدای فاطمه پا و سر و دستم همه 🔻گفتم اگر گردی هلاک؟ صد پاره تن افتی به خاک ؟ گفتا که می‌گردم شهید در پیش زهرا روسفید 🔮با عقیق می خوانیم http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
هدایت شده از عقیق
خوشبختــے یعنـے حس‌ ڪنـی‌ شهیـد دارد تو را‌ می‌نگرد و تو به احتـرامش از گنـاه فاصله می‌گیری ... #نگاه_شهدا_به_ماست 😔 🔮با عقیق باشیم http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از عقیق
نقل شده است که در زمان حضرت موسی(ع) جوانی بسیار مغرور و از خود راضی بود که همواره مادرش را رنج می داد. بی مهری او به مادر به جایی رسید که ؛ روزی مادرش را که بر اثر پیری و ضعف که توان راه رفتن نداشت به کول گرفت و بالای کوه برد و در آنجا گذاشت تا طعمه ی درندگان شود. هنگامی که مادر را آنجا گذاشت و از بالای کوه پایین آمد تا به خانه باز گردد، مادرش به این فکر افتاد که مبادا پسرم از پرتگاه بیفتد و زخمی شود؛ یا طعمه ی درندگان گردد. برای پسرش چنین دعا کرد!: خدایا! پسرم را از طعمه ی درندگان و گزند حوادث حفظ کن، تا به سلامت به خانه اش باز گردد!! از سوی خداوند به موسی(ع) خطاب شد: ای موسی به آن کوه برو و مهر مادری را ببین،موسی(ع) به آنجا رفت، و وقتی که مهر مادری را دریافت، احساساتش به جوش وخروش آمد که به راستی مادر چقدر مهربان است خداوند به او وحی کرد:ای موسی، من به بندگانم مهربان تر از مادرم.😍 🔮با عقیق هستیم http://eitaa.com/joinchat/1366032390C8fbb147e93