eitaa logo
ذره
243 دنبال‌کننده
485 عکس
493 ویدیو
27 فایل
ذره ای بودم و هستم، به امید تو نشستم تا مرا هم به سر چشمه رسانی به ذره گر نظری بوتراب کند به آسمان رود و کار آفتاب کند خادم کانال: @Javanenqlabi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆 حوزه علميه قاعده نظام جمهورى اسلامى است / استحكام اين قاعده، با تضمين سه عنصر اصلى امكانپذير است/ فقاهت، تهذیب و اخلاق، آگاهی سیاسی/ فقاهت دو رکن دارد: اصول استنباط و شناخت سوال زمانه 🔰آیت الله العظمی امام خامنه ای 💠 عزيزان! طلاب جوان! فضلا! توجه كنيد كه - همانطور كه امام (ره) مكرر فرمودند- قاعده است و همه چيز روى اين قاعده بنا شده و دوام خواهد يافت. اين قاعده بايد محكم باشد. استحكام اين قاعده، با تضمين اصلى امكانپذير است... 💠 اولين عنصر، است. را به همان معناى پيچيده و ممتازى كه امام (ره) براى ما معنا مى كردند و بخصوص در بيانات دو، سه سال اخيرشان بر آن تأكيد داشتند، معنا مى كنيم؛ يعنى تركيبى از متد علمى و دقيق فقاهتى و به تعبير امام (ره): . فقه صاحب جواهر، به معناى دقت و اتقان كامل در قواعد فقهى و استنتاج منظم فروع از همان قواعدى است كه در فقه و اصول مشخص شده است. 💠اين ، دو ركن دارد، كه ركن اول آن، اصول معتدل و قوى و آگاه به همه جوانب استنباط است، و ركن دوم، تطور فقه مى باشد و همان چيزى است كه امام در معناى اجتهاد و مجتهد و فقيه مى فرمودند و تأكيد داشتند كه مجتهد و فقيه بايد با ديد باز بتواند استفهامها و سؤالهاى زمانه را بشناسد. سؤال، نصف جواب است. تا شما سؤال زمان را ندانيد، ممكن نيست بتوانيد در فقه براى آن جوابى پيدا كنيد. بنابراين، فهم سؤال و ترتيب جواب مناسب براى آن، مهم است. 💠عنصر دوم، تهذيب و اخلاق است. روزى به اتفاق جمعى از فضلاى بزرگ در خدمت امام (ره) بوديم. ... آن روز امام (ره) فرمودند ... شما اگر فقط به ابقاى دو عنصر در حوزه قم توجه كنيد، همه چيز حل خواهد شد: اول، است- كه گمان مى كنم تعبير ايشان اين بود كه مواظب باشيد شعله فقاهت فروننشيند- و دوم، و است. ما اگر مهذب باشيم، خواهيم توانست هستى خود را در خدمت اسلام و نظام اسلامى قرار دهيم؛ ولى اگر مهذب نباشيم، آنچه كه داريم، در خدمت قرار نخواهد گرفت و چه بسا كه در جهت عكس هم قرار گيرد... 💠 عنصر سوم، است. آگاهى سياسى به مثابه چشمى است كه اگر نداشته باشيم، آن دو عنصر ديگر در حركت به ما كمك نخواهند كرد. بايد سه عنصر اصلى قاعده را حفظ كرد. البته حوزه علميه بايد يكپارچه باشد و از برخى تشنجات كه در گوشه و كنار وجود دارد، برى و بركنار بماند. حوزه علميه، جايگاه قداست و پاكى است. 📚 بیانات 68.03.22
🔴از «فقه جامعه‌زده» تا «فقه جامعه‌پرداز» 🖊احمدحسین شریفی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔹یکی از مدرسان فقه در حوزه علمیه گفته است: «اگر به هر دلیلی، ولو سوگمندانهْ ناموجه، نهی از منکر نه تنها پیشگیری نکند بلکه عوارض دیگری ایجاد کند؛ مثل اینکه عده‌ای را روی دنده لج بیندازد یا احساس کنند که باید مخالفت کنند، لذا خود این حرکت باعث ترویج عدم حجاب و برهنگی شود، اینجا جایی است که فقهای ما می‌فرمایند ما دیگر نهی از منکر نداریم.» 🔻گوینده این جمله، آگاهانه یا ناآگاهانه، و خواسته یا ناخواسته، به شکلی واضح تفاوت و «جامعه‌زده»، «منفعل»، «پیرو» و «عرف‌زده» را با فقه و فقیه «جامعه‌پرداز»، «فعال»، «پیش‌رو» و «عرف‌ساز» ابراز کرده است. جمله فوق ‌الذکر در واقع، باور کسانی است که می‌کوشند با عینک فقه فردگرا و غیراجتماعی، وظایف اجتماعی و فرهنگی پیروان فقه ساختارساز و انقلابی را بیان کنند! با قبول چنین عینکی، وظیفه فقه و فقیهان و بالتبع جامعه مقلدان، سکوت در برابر منکرات نهادینه و فساد‌های سیستمی خواهد بود! به تعبیر دیگر زبان حال و قال چنین افرادی در مواجهه با منکرات جامعه‌پسند یا عرف‌پسند آن است که باید تسلیم «جامعه منکراتی» شد! در کف شیر نر خون‌خواره‌ای غیر تسلیم و رضا کو چاره‌ای و عجیب این است که چنین رخوت و بی‌تحرکی و خمودی و سکوتی را وظیفه‌ای شرعی و الهی نیز می‌دانند! احتمالاً فعالیت‌های پیامبران در مواجهه با طاغوت‌های زمان و ناهنجاری‌های فرهنگی نهادینه‌شده زمان خود را رفتاری نامشروع و مخالف فقه اسلامی می‌پندارند! 🔻این در حالی است که اساساً انقلاب اسلامی و حکومت اسلامی، محصول «فقه جامعه‌ساز» و «ساختارساز» (ره) بود. و الا فقه «فردگرا»، «منفعل» و «انزواطلبی» که نمود آن را در جمله فوق‌الذکر می‌بینیم نه تنها با انقلاب اجتماعی و سیاسی میانه‌ای ندارد؛ که هیچ نقشی در فرهنگ‌سازی و جامعه‌پردازی هم برای فقه و فقیهان و جامعه مقلدان قائل نیست! اصولاً بر اساس چنان نگاهی مبارزه امام خمینی با حکومت دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهی و حرکت او در جهت براندازی رژیم فاسد پهلوی و تغییر فرهنگ عمومی، مبارزه‌ای مشروع و فقه‌پسند نبوده است! نیازی به توضیح ندارد که چنین فقهی و چنین نگاهی به فقه و فقاهت، هیچ تناسبی با سبک و سیره تبلیغی پیامبران ندارد. چنین فقهی تناسبی با اسلام و احکام و ارزش‌های اسلامی و الهی ندارد. چنین فقهی هرگر فقه اسلامی و قرآنی نیست. کجای قرآن ما را دعوت به سکوت در برابر منکرات نهادینه‌شده یا منکرات جامعه‌پسند می‌کند؟ کدامیک از پیامبران الهی در برابر چنین منکراتی سکوت کردند. مگر غیر از این است که لیک دعوت واردست از کردگار با قبول و ناقبول او را چه کار نوح نهصد سال دعوت می‌نمود دم به دم انکار قومش می‌فزود هیچ از گفتن عنان واپس کشید هیچ اندر غار خاموشی خزید اگر حضرت نوح هم پیرو چنین فقهی بود که نیازی به آن همه دعوت و آن همه مجاهدت در مبارزه با منکرات و ناهنجاری‌های اجتماعی قوم خود نداشت. اگر حضرت لوط هم از چنین فقهی تبعیت می‌کرد که در مقابل رفتارهای ناهجنار قوم خود قیام نمی‌کرد و همینطور حضرت ابراهیم و موسی و عیسی و خاتم الانبیاء علیهم صلوات المصلین. 🌌 @zarreeh
🔴روحانیت و احترام اجتماعی: سخنی با مدعیان 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔶در ماه‌های اخیر، عده‌ای از روحانیان در سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های خود، نسبت به از دست رفتن احترام اجتماعی و مردمی روحانیت ابراز نگرانی کرده و می‌کنند! با وجود این، روحانیت را «وارثان پیامبران» و لباس آنان را «لباس پیامبران» هم می‌دانند! 🔻خطاب به این عزیزان عرض می‌کنم: به راستی کدامیک‌ از پیامبران دلنگران احترام اجتماعی خود بوده‌اند؟ مگر جز این است که همه دلنگرانی پیامبران، «هدایت مردمان» و «اقامه دین خدا» بوده است؟ مگر جز این است که پیامبری همچون حضرت نوح، ۹۵۰ سال شبانه روز در کار هدایت‌گری قوم خود بود و در برابر بدترین توهین‌ها و تحقیرها و بی‌احترامی‌ها، هرگز نه خسته شد و نه ناامید؟ آیا او دلنگران هدایت مردم و اقامه دین خدا بود یا دلنگران جایگاه و احترام اجتماعی خودش؟ 🔹مع الاسف برخی از مدعیان وراثت پیامبران، به جای نگرانی برای هدایت مردم و فعالیت در جهت اقامه دین در همه ابعاد و لایه‌های زیست فردی و اجتماعی، مهم‌ترین دلمشغولی‌شان از دست رفتن جایگاه اجتماعی خودشان شده است! و تأسف‌بارتر این که اینان، مریدان و شاگردان خود را نیز افرادی پرتوقع و طلب‌کار از مردم و جامعه و انقلاب بار آورده‌ و می‌آورند. 🔻به این عزیزان توصیه می‌کنم اگر هم دوستدار جایگاه اجتماعی و محبوب القلوب بودن هستید: اولاً، بدانید هر کاری کنید، غیرمؤمنان هرگز شما را دوست نخواهند داشت؛ آنان اگر هم در ظاهر محبتی و ارادتی ابراز می‌کنند، به هدف بهره‌برداری و سواری گرفتن خودشان است، و در دل و در خلوت، شما را تمسخر می‌کنند و همینکه خر مرادشان از پل بگذرد، به ریش شما می‌خندند. و ثانیاً، اگر واقعاً دنبال محبوب القلوب شدن هستید، بدانید بهترین راه‌کار، همان راه‌کار قرآنی است: «ایمان» و «عمل صالح» داشته باشید، خدای متعال دیر یا زود، محبت شما را در دل‌های مردمان قرار می‌دهد. إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا (مریم، ۹۶) کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام دهند، خدای رحمن محبت آنان را ایجاد می‌کند. 🌌 @zarreeh
🔴سخنی با طلاب و عالمان دین 🖊احمدحسین شریفی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نگاهی به گفته‌ها و نوشته‌های «مدعیان روشنفکری» در ماه‌های اخیر نشان می‌دهد که دین‌ستیزان به صورتی منسجم و آشکار و به شکلی هماهنگ و هم‌افزا، همه خواسته‌ها و داشته‌های خود را به میدان مبارزه با اسلام و ارزش‌های اسلامی آورده‌اند. با اینکه هیچ سخن جدیدی ندارند؛ اما همان مدعیات کهنه و قدیمی اسلام‌ستیزانِ ده‌های اخیر را با بیان‌های مختلف و به مناسبت‌های گوناگون مطرح می‌کنند: «اباحی‌گری»، «دین‌ستیزی» «فقه‌گریزی»، «روحانیت‌هراسی»، «شریعت‌گریزی»، «لیبرالیسم»، «سکولاریسم» و در یک کلام «اومانیسم»، از اصول و مبانی مشترک همه نوشته‌ها و گفته‌های آنان در همه موضوعات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی است. مع‌الاسف، قاطبه عالمان دین و مدافعان فکر و فرهنگ اسلامی، علیرغم برخورداری از منطقی قویم و پشتوانه‌های معرفتی مستحکم، در قبال این همه دین‌ستیزی و اسلام‌هراسی، سکوت پیشه کرده‌اند. و احساس این بنده ناچیز آن است که به تبعات کشنده و مرگ‌بار این سکوت خود نیز واقف نیستند! تسخیر ذهن و زبان و قلب جوانان و نوجوانان و دختران و پسران تحصیل‌کرده این کشور با مفاهیم و ایده‌های ضددینی و ضد اسلامی و با بهره‌گیری از اصناف هنرهای بیانی و نوشتاری از مهم‌ترین اهداف مدعیان روشنفکری است و متأسفانه اغلب جوانان و نوجوانان مظلوم ما نیز در این هجمه بزرگ، بی‌دفاع‌ و بی‌مدافع‌اند. و چون سخنی جز سخنان اباحی‌گرایانه، شریعت‌گریزانه و لیبرالیستی نمی‌شنوند و نمی‌خوانند، گمان می‌کنند حق همان است که می‌شنوند و می‌خوانند! و به همین دلیل به راحتی فریب می‌خورند و به دام و دامنِ سبک زندگی لیبرالیستی می‌افتند. به عنوان یک طلبه کوچک، از همه روحانیان و طلاب عزیز و همچنین اساتید متعهد دانشگاه‌ها می‌خواهم فرمان «جهاد تبیین» را جدی بگیرید. مجاهدانه به میدان «تبیین ارزش‌های اسلامی» و «نمایاندن منطق فکر اسلامی» و «تشریح زیبایی‌های سبک زندگی اسلامی» وارد شوید. «تهدید» شبهات و هجوم دین‌ستیزان و اسلام‌هراسان علیه فکر و فرهنگ و ارزش‌های اسلامی را به «فرصتی» برای تبلیغ و تبیین اسلام و ارزش‌های اسلامی تبدیل کنید. مطهری‌وار و مصباح‌گونه وارد میدان مبارزات فکری و فرهنگی شوید. قدری به جای یا در کنار مطالعه فقه و حقوق و اخلاق، به «فلسفه فقه» و «مبانی حقوق» و «فلسفه اخلاق اسلامی» نیز بپردازید و آنها را برای نسل جوان و نوجوان تبیین کنید. «فلسفه ارزش‌های اسلامیِ ناظر به زیست فردی و اجتماعی» را تشریح کنید. «جاودانه» و «جهانی بودن» و «واقعی بودن» ارزش‌های اسلامی را با زبان منطق توضیح دهید. ضعف و سستی و نادرستی اندیشه‌های لیبرالی و غیراسلامی را نمایان کنید. منطق ناصواب و غیرقابل دفاع اومانیسم و سکولاریسم را آشکار کنید. شک نکنید که «قعود فکری» و «ترک جهاد تبیین» در این دوران، پشیمانی و پریشانی و شرمندگی ابدی را در پی خواهد داشت. 🌌 @zarreeh | ذره