◾️حق ما این نبود...
✍ احسان محمدی
◾️تلویزیون دارد آمار کُشتههای کرونا را میخواند. امروز ۲۹مهر ۳۲۲ نفر. تقلیل آدمها به عدد جنایت است. ۳۲۲ نفر یعنی همین امروز هزاران زندگی مُرد.
◾️فکر میکنم اینکه ما تا الان زندهایم، شانس آوردهایم. فقط شانس. با همهی تقلایی که برای ماسک زدن، ضدعفونی کردن همه چیز و شنا کردن در الکل کردهایم، میشد مثل ۳۰ هزار نفری که اعلام کردهاند مُرده باشیم ولی زندهایم. میتوانستیم یکی از عددهای تلویزیون باشیم، اما هنوز زندهایم.
◾️دروغ است اگر کسی فکر کند همه آنها که جان باختهاند، بیماری زمینهای داشتهاند، بیاحتیاط بودهاند، رعایت نکردهاند و... نه! اینطور نیست. خیلی از آنها اتفاقاً وسواسگونه رعایت کردند، نمیخواستند بمیرند، تا آخرین لحظه چنگ زدند به زندگی، به ملحفه روی تخت، میخواستند بمانند، عاشق شوند، ازدواج کنند، بچههایشان را بزرگ کنند، سفر بروند، قسطهایشان را بدهند، حتی همین زندگی نکبتبار پر از عدد و رقم و دلار و سکه را نفس بکشند ... اما نشد.
◾️یاد کتابِ تماماً مخصوص نوشته #عباس_معروفی افتادهام. در صفحه ۱٠٠ نوشته: «تقدیر همیشه در راه است، مثل گلولهای که زندگی به سوی خودش شلیک میکند؛ آدم بیآنکه بداند حائل میشود. وقتی تقدیر بر سینهاش نشست آرام میگیرد».
◾️این روزها دنیا بیشتر از هر وقت دیگری روی هواست. هیچکس از آخرین دیدار، آخرین بوسه، آخرین آغوش، آخرین چیزی که میخوانیم، آخرین چیزی که مینویسیم، آخرین غذایی که میپزیم، آخرین پولی که خرج میکنیم، آخرین عکسی که به اشتراک میگذاریم خبر ندارد ...
◾️مرگ با و بدون #کرونا سراغ همه میآید، حسرت بزرگ این است که ما زندگی نکردیم، همهی سالهای عمر صرف دویدن شد، صرف خواندن اخبار و دلبستن به وعدههای دروغ، صرف چشم امید داشتن به اینکه روزهای خوب میآیند، صرف آمدن و رفتن کسانی که این طرف و آنطرف مرز با خودخواهی و بلاهت دنیایمان را به جهنم تبدیل کردند...
حق آنها که مُردند این نبود، حق ما که که هنوز زندهایم این نیست...
@zarrhbin