ذرهبین درشهر
#علامهطباطبایی 🌷 (۱۳۶۰_۱۲۸۱ ه.ش.) حکیم و مفسِّر قرآن ✅ نامش #سیدمحمدحسین بود. در خاندانی از #سا
#علامهطباطبایی 🌷
(۱۳۶۰_۱۲۸۱ ه.ش.)
حکیم و مفسِّر قرآن
✅ نامش #سیدمحمدحسین بود. در خاندانی از #ساداتآذربایجان در "تبریز" به دنیا آمد.
✅ یکی از اجداد او #سراجالدینعبدالوهاب نام داشت که توانسته بود به نبرد خونین بین #ایران_و_عثمانی در زمان #شاهاسماعیلصفوی پایان دهد.
✅ #محمدحسین در کودکی پدر و مادر خود را از دست داد و با برادر خود محمدحسن تنها ماند. این دو برادر سرپرستی داشتند که آنها را بنا به وصیت پدرشان، تا رسیدن به سن بلوغ تحتِ حمایت قرار داد.
✅ سیدمحمدحسین در تبریز و #نجف تحصیل کرد. در نجف از محضر عالمان بزرگی مانند #آیتاللهمحمدحسیننایینی و #سیدابوالحسناصفهانی درس آموخت و به ویژه از #آیتاللهسیدعلیآقاقاضی در اخلاق و عرفان بهرهی فراوان برد.
✅ #علامه، به جز علوم و معارف اسلامی، در زمینهی #معماری_و_ریاضی هم دارای دانش کافی بود. بعدها که به قم رفت، طرح ساختمان مدرسهی حجّتیّه را به #آیتاللهحجت داد و مدرسه ساخته شد.
✅ او پس از بازگشت از #نجف، ۱۰ سال در #تبریز بود سپس به قم رفت و به تدریس تفسیر قرآن و فلسفه و حکمت اسلامی پرداخت در قم #شاگردانی یافت که هر یک شخصیتی عالم و برجسته شدند: #مرتضیمطهری، #دکتربهشتی، #دکترمفتح، #امامموسیصدر، #سیدجلالالدینآشتیانی، #آیتاللهمکارمشیرازی، #آیتاللهسیدمحمدحسینتهرانیو...از شاگردان او بودند.
✅ در پیِ آشنایی با "هانریکَربُن"، که از طریق #سیدحسیننصر صورت گرفت و بحث و گفتگو با این #دانشمندفرانسوی، علامه توانست #معارفشیعی را به #جهانغرب بیشتر معرفی کند. او کتاب #شیعهدراسلام را در پیِ همین ماجرا نوشت.
✅ کار عظیمِ #علامه، تالیفِ #تفسیرالمیزان در ۲۰ جلد به زبانِ "عربی" است که به "فارسی" هم ترجمه شده است.
✅ از کتابهای دیگر او میتوان به: بدایة الحكمة، نهايةالحکمة، اصول فلسفه و روش رئالیسم و آموزش دین اشاره کرد.
✅ #علامهطباطبایی در آبان ۱۳۶۰ در قم درگذشت و در حرم فاطمهیمعصومه سلاماللهعلیها به خاک سپرده شد.
نام و یادش گرامی و راهش پر رهرو باد...
📚 فرهنگ نامهی نامآوران
(آشنایی با چهرهی سرشناس تاریخ ایران و جهان)
📩 سمیّه خیرزاده اردکان
📌 و در ادامه با چند جمله و اندیشهای ناب از #علامهطباطبایی همراه شویم.
💠 "ما #مهمترین و بزرگترین کاری که در عالم داریم و هیچ کاری از اطوار و شئون زندگی ما مهمتر از آن نیست، آنست که #خودمان را دُرُست #بسازیم."
💠 "در دوازده سالی که در #نجف بودم به جز #عاشورا، هیچ روزی درس را تعطیل نمیکردم، یکسال #عاشورا درس را تعطیل نکرده بودم که به چشم دردِ شدیدی گرفتار شدم؛ طوری که نزدیک بود کور شوم، از عظمتِ #امامحسینعلیهالسلام ترسیدم و از آن پس تصمیم گرفتم روزِ #عاشورا را تعطیل کنم."
💠 و جمله پایانیِ علامه طباطبایی تقدیم به عاشقانِ #اباعبداللهالحسینعلیهالسلام که میفرمایند:"و کسی چه میداند شاید سورهی #یاسین همان #یاحسین_بیسر شده است."
💠 و امّا شعر "کیشِ مهر" علامه...
همی گویم و گفتهام بارها
بود کیش من مهر دلدارها
پرستش به مستیست در کیشِ مِهر
برونند زین جرگه هشیارها
به شادی و آسایش و خواب و خور
ندارند کاری دل افگارها
بجز اشک چشم و بجز داغ دل
نباشد به دست گرفتارها
کشیدند در کوی دلدادگان
میان دل و کام دیوارها
چه فرهادها مرده در کوه ها
چه حلاج ها رفته بر دارها
چه دارد جهان جز دل و مِهر یار
مگر تودههایی ز پندارها
ولی رادمردان و وارستگان
نبازند هرگز به مُردارها
مهین مهرورزان که آزادهاند
بریدند از دامِ جان تارها
به خون خود آغشته و رفتهاند
چه گل های رنگین به جوبارها
بهاران که شاباش ریزد سپهر
به دامان گلشن ز رگبارها
کشد رخت سبزه به هامون و دشت
زند بارگه گل به گلزارها
نگارش دهد گلبن جویبار
در آیینهی آب رخسارها
رود شاخ گل دربر نیلُفر
برقصد به صد ناز گلنارها
دَرَد پردهٔ غنچه را باد بام
هزار آورد نغز گفتارها
به آوای نای و به آهنگ چنگ
خروشد ز سرو و سمن تارها
به یاد خم ابروی گلرخان
بکش جام در بزم میخوارها
گره را ز راز جهان باز کن
که آسان کند باده دشوارها
جز افسون و افسانه نبود جهان
که بسته است چشم خشایارها
به اندوه آینده خود را مباز
که آینده خوابیست چون پارها
فریب جهان را مخور زینهار
که در پای این گل بود خارها
پیاپی بکش جام و سرگرم باش
بهل گر بگیرند بیکارها
@zarrhbin
ذرهبین درشهر
#جعفریتبریزی، محمدتقی🌷 (۱۳۷۷_۱۳۰۴ ه.ش) 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 @zarrhbin
#جعفریتبریزی، محمدتقی🌷
(۱۳۷۷_۱۳۰۴ ه.ش)
عالم دینی و شارح نهجالبلاغه و مثنوی مولوی
✅ در شهرِ #تبریز به دنیا آمد. از همان کودکی دارای #حافظهای_بسیار_قوی بود و به آموختن علاقه داشت.
✅ مقدمات علوم دینی را در #تبریز فراگرفت. در ۱۵ سالگی برای ادامهی تحصیلات به #تهران رفت. و چندی در #قم از محضر استادانی مانند #آیتاللهحجتکوهکمری و #امامخمینی بهره گرفت، سپس راهی #نجف شد.
✅ در #حوزهیعلمیهینجف، تحصیلات خود را با جدّیت ادامه داد و در ۲۳ سالگی درجهی #اجتهاد گرفت و به #ایران بازگشت. آنگاه در تهران ساکن شد و تا آخر عمر در همین شهر ماند و به تدریس، تحقیق، تالیف و تربیت شاگرد پرداخت.
✅ #جعفری در مجامع بسیاری سخنرانی کرد و با بسیاری از متفکران داخلی و خارجی مراوده و مکاتبه داشت که یکی از آنان #برتراندراسل، فیلسوف و ریاضیدانِ انگلیسی بود.
✅ او بیش صد کتاب تالیف کرد که مهمترین آنها ترجمه و تفسیرِ #نهجالبلاغه در ۲۷ جلد و تفسیر و نقد و تحلیلِ #مثنویمولوی در ۱۵ جلد است.
✅ استادجعفری، که به #علامهجعفری نیز مشهور است. در سال ۱۳۷۷ در پی بیماری سرطان در گذشت و در #حرمرضویمشهد به خاک سپرده شد.
🍃 نام و یادش گرامی، و راهش سبز و پر رهرو باد...🥀
📚 فرهنگ نامهی نامآوران
(آشنایی با چهرههای سرشناس تاریخ ایران و جهان)
📆 چاپ پنجم: آذر ۱۳۹۲
📌باهم بخوانیم خاطرهای زیبا وشنیدنی از زبان خودِ #علامه:
💠 از استاد #علامهجعفری بعد از سفر حج نقل شده است که: در این سفر حج که با تعدادی از دوستان و فضلا همسفر بودم؛ در فرودگاه جده متوجه شدم که تعدادی از اهالیِ روستایی از اطراف مراغه، به علت نداشتن روحانی کاروان، مضطرب هستند. از همراهان پوزش طلبیدم و جهت انجام مناسک حج به جمعِ #روستائیان رفتم.
💠 در این سفر بیش از دیگر سفرها لذت بردم! چون آنها #عنوانخاصی برایم قائل نبودند و مرا به صورت دانشمند و استاد و این چیزها نمیشناختند.
💠 آنان خیلی ساده و بی پیرایه دور من جمع میشدند و ضمن طرح مسایل شرعی خود؛ حمد و سوره خود را نیز(جهت اصلاح) میخواندند! حتی برای صدا زدن من؛ «شیخ» را به کار میبردند! و پیوسته دستور میدادند: شیخ! چنین کن! و چنان کن!
💠 برای من بسیار شیرین بود که در میان آنها باشم و بدون تشریفات و بیریا؛ با آنها دعا بخوانم و برخی از مسائل حج را برای آنها بگویم!
📌 خاطرهی زندهیاد #محمدباقر_نجفی در مورد "علامه جعفری":
💠 وقتی کنگره هفتصدمین سال مولوی (دهه ۵۰) در دانشگاه تهران برگزار شد، برگزارکنندگان کنگره به عمد یا به سهو از #استادجعفری به عنوان یک محقق ایرانیِ #مثنوی دعوت به عمل نیاوردند! ایشان خطاب به ما که بسیار ناراحت شده بودیم، به آرامی گفت: بروید سخنرانیها را گوش کنید و در پی مطالب باشید، نه در پی شخص و نام .
💠 به یاد دارم در این کنگره ، شادروان #مجتبی_مینوی در متن سخنرانی خود، از نظر نسخهشناسی شک داشت که در بیت اول مثنوی، بشنو از نی چون «حکایت» میکند درست است، یا بشنو از نی چون «شکایت» میکند؟
💠 من وقتی موضوع «حکایت» و «شکایت» را با ناراحتی و طنز نقل کردم، #علامهجعفری گفت: "آقای مینوی" در واژهشناسی و نسخهشناسی استادی بزرگ هستند، صحیح نیست به تحقیر از او یاد کنی! اگر از این که مرا دعوت نکردهاند، آزردهخاطر هستی، نباید نسبت به کسانی که دعوت شدهاند، بیحرمتی کنی! حالا به من بگو آیا در جلسات کنگره ، آوای «نی» را شنیدی یا نه؟ گفتم: نه. گفت: اگر صدای «نی» را شنیده بودی، نه در پی «شکایت» بودی و نه «حکایت !» من همان جا منقلب شدم و بیاختیار گریستم.
📌مرور و خواندن خاطرات #علامهجعفری فراموش نشود.
@zarrhbin