🔺آخرین پردهی این جدل، روبوسی سه طرف ماجرا بود. شیوهی متداول حل اختلافات همراه با سلام و صلوات. اما سادهلوحی است اگر اختلاف را حلشده بدانیم. چرایی پدید آمدن چنین جدلی را باید در تقسیم قدرتی دید که در میدان سیاست اردکان وجود دارد. از یکسو نمایندهای که با حضور طولانیمدت خود حائز قدرت سیاسی شده است، از سوی دیگر امام جمعهای که خواسته یا ناخواسته در تقابل موجود پناه جناه مخالف شده است و از سوی دیگر فرمانداری که به حق تنها مسئول امور اجرایی است اما برا ایفای این وظیفه و حق خود باید تعادل قدرت را حفظ کند.
🔺هرچند رعایت تعادل قدرت، خود مهمترین عامل ناشایستسالاری میشود، چه یک طرف ماجرا بخواهد اعمال نفوذ کند، چه هر دو طرف. اما در عین حال، و به شکل متناقضی، وزنکشی هر یک از قدرتهای درون میدان، سبب احتیاط منفی، کندی و روحیه محافظهکارانهی مدیران انتخابی نیز خواهد شد. چرا که آنها نیز در میان قدرتهای میدان سیاست باید با تعادل رفتار کنند که خود باعث نوعی دورویی و نفاق میشود. مهمترین و ابتداییترین نشانه آن تمسک به برخی آیینها است. سنت حسنه تسبیح شمردن و خواندن تبدیل به آیینی ریاورزانهای میشود که مدیران جدید برای تعادل قدرت به آن تمسک میجویند. اما غافل از اینکه چنین رفتارهای نخنمایی نه تنها موجب تعادل قدرت نمیشود بلکه تفکر صلب آنها و ریاورزی آنها را نشان میدهد. ضمن آنکه باید نقش فشارهای سیاسی را در پدید آمدن چنین رفتارهایی لحاظ کرد. درواقع، تلاش برای شایستهسالاری و دوری از ریاکاری و نفاق، خود قابلیت تبدیل شدن به عاملی برای ناشایستسالاری و ریاکاری و نفاق میشود.
#نگارنده_محفوظ
@zarrhbin