7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#پیرسبزچکچک
در زمان حکومت «یزدگرد سوم» آخرین پادشاه ساسانی، اعراب به کاخ مدائن حمله کرده و پادشاه به همراه همسر و فرزندانش راهی یزد شد. «یزدگرد»، وارد جنگ با اعراب میشود ولی شکست خورده و به خراسان فرار میکند.در راه به آسیابانی برخورد کرده، با مخفی کردن هویت خویش به وی پناه میبرد. اما او توسط آسیابان شناسایی شده و کشته میشود. با شنیدن خبر کشته شدن یزدگرد، خانوادهی او از هم جدا شده و هر کدام به نقطهای از یزد فرار می کنند آخرین دختر «یزدگرد»، «نیکبانو» به همراه ندیمهاش به کوههای #اردکان پناه میبرند. «نیکبانو» در دامنهی کوهی که در نزدیکی اردکان قرار داشت، متوجه سپاه اعراب شده و برای پنهان ماندن از آنها از کوهی بلند و خشک بالا میرود.
در روایت آمده است که این بانوی پرهیزگار زمانی که خود را در محاصره میبیند، به کوه مینگرد، آهی از دل میکشد و چنین میگوید:
مرا چون مادری مهربان در آغوش خود بگیر و از دست دشمنانم برهان
در این لحظه در کوه شکافی ایجاد شده و آنبانوی پاکدامن را به آغوش خود میکشد.
پس از مدتی بر فراز کوه ، قطرههایی از آب به زمین میچکد. از آن پس زردشتیان ، این مکان را گرامی داشته و با ایجاد معبدی ، یاد و خاطرهی بانوی پاکی را پاس میدارند. ایشان بر این باورند که قطرههای اشک "نیکبانو" که همچنان زنده ولی از دیدگاه پنهان است ، میچکد و زمین را خیس میکند .
به همین دلیل به "چکچک " شهرت یافتهاست. معبد درست در جایی که قطرهها از آن میچکد ، قرار گرفته زرتشتیان آنها را جمعآوری کرده و به عنوان تبرک ، استفاده میکنند .
@zarrhbin