داستان یک مثل📚📚📚
موش بینوایی، در چنگ گربهای گرفتار آمد. خواست تدبیری بیندیشد تا خود را از دام بلا برهاند. زبان به عجز و لابه گشود و خطاب به گربه گفت: ای گربهی عزیز و مهربان، تو خود میدانی که من در مقابل تو، جانور ضعیفی بیش نیستم و خلاصی از چنگال تو، برایم محال و غیرممکن است؛ اما بهتر نیست که مرا، حلالوار طعمهی خود سازی تا هرگز دچار عذاب وجدان نگردی و در آن جهان نیز از کیفر گناه خود برهی؟
گربهی تیزهوش، بدون آن که لب از هم بگشاید، از گوشهی دهان پرسید: برای اجرای این مقصود، چه باید کرد؟ موش پاسخ داد: قبل از آن که مرا در زیر دندانهایت خُرد کنی، نام یکی از پیامبران را بر زبان جاری ساز تا به حرمت نام وی، خونم بر تو حلال گردد و من نیز کمتر رنج ببرم.
گربه به فراست دریافت که هر گاه دهان باز کند و نام یکی از پیامبران را بر زبان رانَد، موش فرصت یافته، از چنگ وی خواهد گریخت. فکری کرد و در حالی که موش را در زیر دندانهای خود، محکمتر فشرد، گفت: جرجیس. با ادای این کلمه، نه تنها دهان خود را باز نکرد، بلکه فشار بیشتری بر دندانهای خود وارد آورد و موش بیچاره را دو قطعه نمود. خون از بدن موش بینوا جاری شد و در حالی که آخرین نفس را میکشید، گفت: میان پیغمبرها، جرجیس را پیدا کرده است!
دوازده هزار مثل فارسی، دکتر شکورزاده، ص ۹۱۹.
هدایت شده از علی سپهی
در این غروب از غم سبز چمن بگیر
اندوه سبز ه های پریشان به من بگو
آن شد که سر به شانه شمشاد می نهاد
آغوش خاک و بی کسی نسترن بگو
همکار عزیز و گرامی جناب آقای استادی غم از دست دادن پدری مهربان سخت و طاقت فرساست. از صمیم دل تسلیت عرض میکنم
خدایش بیامرزد.
از طرف علی سپهی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 سازمانِ اطلاعات سپاه چطور اموال بابک زنجانی را به کشور برگرداند؟
#طوفان_الأقصى
#قــــدس_الْقُــدْسِ
🔴 @qods_iraa
نماز شب یازدهم ماه شعبان
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که در شب یازدهم از ماه شعبان هشت رکعت نماز بگزارد که درهر رکعتی سوره حمد را یک بار و سوره ( کافرون ) را ده بار بخواند، به خدایی که مرا به راستی به پیامبری برانگیخت این نماز را به جز مومن دارای ایمان کامل نمیگزارده و خداوند به اوبرای هر رکعتی باغی از باغ های بهشت عنایت میکند.(همان، ص ۲۰۶)
التماس دعا
🌼🍃🌼🍃🌼🍃