eitaa logo
کانال زروند شهرکدکن
378 دنبال‌کننده
18هزار عکس
15.3هزار ویدیو
168 فایل
با سلام این کانال متعلق به کدکنی های عزیز جهت معرفی آداب ورسوم مشاهیر و اطلاعیه ها می باشد
مشاهده در ایتا
دانلود
💉طب_المعصومین 💊توصیه های پزشکی معصومین درباره وعده غذایی 📚در کتاب مفاتیح الحیات در باب وعده های غذایی اینگونه آمده است: 👈شخصی به خدمت امام صادق علیه السلام از بیماری های گوارشی شکایت کرد. آن حضرت برای پیشگیری از بیماری های گوارشی فرمود: 🍲 صبحانه و شام بخور و میان آن دو چیزی نخور، چون مایه فساد بدن است. مگر نشنیدی که خدا می فرماید: در آنجا (بهشت) هر بامداد و عصرگاه رزق خود را خواهند داشت. ولی پس از دچار شدن به این نوع بیماری، پزشکان توصیه می کنند که در فاصله های کم از غذای مناسب استفاده شود. 🦋امام رضا علیه السلام می فرماید: 🔆در جسم انسان رگی به نام 'عشاء' وجود دارد که چنانچه شخص شام نخورد آن رگ تا صبح وی را نفرین می کند و می گوید: خدا تو را گرسنه و تشنه کند، چنان که مرا گرسنه و تشنه کردی، پس هیچ یک از شما شام خوردن را ترک نکند، هرچند به لقمه ای از نان یا جرعه ای از آب باشد. در مورد شام نخوردن سخنی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده است که ایشان می فرمایند: با نخوردن شام رگی در بدن می میرد که هرگز دیگر زنده نخواهد شد. 🌷همچنین امام علی (علیه السلام) می فرمایند: 🦋حضرت محمد(ص)در ابتدای تاریکی شب شام می خورد و این امر بسیار برای سلامت تن مهم است چرا که اگر خوردن شام به دیر وقت موکول شود بدن را به تباهی می کشد. 🌸حضرت محمد (صلی الله و علیه و آله) می فرمایند: 👈نخوردن شام انسان را پیر می کند. غذای شب را ترک مکن ولو آنکه تکه نان خشکی باشد. من می ترسم که اگر امت من غذای شب را ترک کنند، زود پیر شوند 🔵 از تمام سخنان ائمه توصیه ای کارساز به دست می آید که آنها توصیه کرده اند که حتماً شام بخورید حتی سه لقمه نان و نمک که تاکید آنان را نشان می دهد. @raz_quran https://eitaa.com/joinchat/25624579C74cb66b0a2
🏴 امان از شام! ☑️ از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ 🔹 سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▫️ در پاسخ سه بار فرمودند: 🔸 الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: 🗡 ۱. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. 🩸 ۲. سرهای شهداء را در میان کجاوه‌های [۱] زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم (علیها سلام) نگه‌ داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم چارپایان قرار می‌گرفت. 🔥 ۳. زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. 🎺 ۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: 🔹 «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ✡️ ۵. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: 🔹 این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند و امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ⛓ ۶. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. 💥 ۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 📝 پی نوشت: [۱] چیزی چون سبدی بزرگ و سایبانی بر سر آن که بر پشت اشتر نهند و بر آن نشینند. ⬅️ برگرفته از کتاب تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی 🏷 علیه السلام سلام الله علیها 🏴 @e_sargarmi 🏴
🏴 امان از شام! ☑️ از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ 🔹 سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▫️ در پاسخ سه بار فرمودند: 🔸 الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: 🗡 ۱. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. 🩸 ۲. سرهای شهداء را در میان کجاوه‌های [۱] زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم (علیها سلام) نگه‌ داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم چارپایان قرار می‌گرفت. 🔥 ۳. زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. 🎺 ۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: 🔹 «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ✡️ ۵. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: 🔹 این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند و امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ⛓ ۶. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. 💥 ۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 📝 پی نوشت: [۱] چیزی چون سبدی بزرگ و سایبانی بر سر آن که بر پشت اشتر نهند و بر آن نشینند. ⬅️ برگرفته از کتاب تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی 🏷 علیه السلام سلام الله علیها 🏴 @e_sargarmi 🏴
d1sham gariban moharam1403t.mp3
21.63M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 ۱۴۰۳/۰۴/۲۶ سخنران: سرکار خانم اسدیان موضوعات: ترس قاتل معصوم کوفه شام امید ترس از امور غیر واقعی جنگ امیرالمومنین حمزه سیدالشهدا تیغه‌ی دوار جهل مردم جذب اولویت حجاب امر به معروف عقل ولی فقیه آرمان رویا ترس از غیر خدا محبت علی شام غریبان و... یاعلی!... ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ 👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/arshivesout