#آسمانے_شو
دوران دبيرســتان بود. ابراهيـم عصرها در بازار مشــغول به ڪار می شد و براي خودش درآمد داشٺ.
متوجه شد يڪي از همسايه ها مشڪل مالے شديدي دارد.
آنها علي رغم از دسٺ دادن مرد خانواده، ڪسي را براي تأمين هزينه ها نداشتند.
ابراهيـم به ڪســي چيزي نگفٺ. هر ماه وقتي حقوق مےگرفت، بيشتر هزينه
آن خانــواده را تأمين ميڪرد! هر وقٺ در خانه زياد غذا پخته ميشــد، حتما
براي آن خانواده ميفرسٺاد.
اين ماجرا تا سالها و تا زمان شهادٺ ابراهيم ادامه داشت و تقريبا ڪسي به جز مادرش از آن اطلاعے نداشت.
📚سلام بر ابراهیـم،جلــد۱
°j๑ïท ➺
https://eitaa.com/zeinaba