eitaa logo
زینبی ها
4.4هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
3.5هزار ویدیو
194 فایل
ما نسل ظهوریم اگر برخیزیم... _من!🍃 @zeinabiha22 _شرایط🥀 @Hh1400h _حرفتو ناشناس بزن... https://harfeto.timefriend.net/17367927276640 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زینبی ها
غروب و نماز اول وقت🌸🍃 بدو رفیق وایسا پشت سر امام زمانت🌻 🌱| @ZEINABIHA2
...(:" ؟! چشـم‌هـآیِ‌یڪ‌شَهیـد؛ حَٺےاَزپُشـٺِ‌قـابِ‌شیشِہ‌اۍ خیرِه‌خیرِه‌دُنبـآلِ‌ٺُوسـٺ؛ کِھ‌بہ‌گُنـآه‌آلـودِه‌نَشوی بِہ‌چشمهآیَـش‌قَسَم سَردآرتورآمیبینَـد . . . 🌱| @ZEINABIHA2
[•°✨🥀°•] می‌دانی حاجی‌جان! یک قسمت از ترکش‌هایت بماند پای حساب‌ کوچه‌های مدینه! در جبهه بسیجی‌هایت پشت لباسشان می‌نوشتند: می‌روم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم! درد پهلو و کمرت، باشد به نیابت از مادر! یک قسمت از ترکش‌هایت بماند پای حساب جگر تکه تکه‌ی حسن؛ درد سینه‌ی سوخته‌ات! یک قسمت از ترکش‌هایت بماند پای روضه‌ی ارباب تشنه لبت اباعبدالله، پای روضه‌ی غریب مادر، حسین؛ دستان قطع شده‌ات پیشکش علمدار! پاهای قطع شده‌ات، بدن تکه تکه شده‌ات، سر جدا شده‌ات؛ همه‌اش پای قاسم، علی‌اکبر، علی‌اصغر(علیهم‌السلام) درد ترکش‌هایت آرزوی خودت بود؛ دردی که اماممان، حجةابن‌الحسن(ارواحنا‌ له‌ الفداه) از حال مردمان می‌کشد. از قلّت خوبان و کثرت دشمنان! از دین‌داری بال پشه‌ای مسلمانان از گناهان مردمانش! و شهادت خوب عاقبتی است برای یاران خالص و صادق ایشان یا لیتنی کنت معکم هنیئاً لک حاج قاسم 📖قسمتی از کتاب ✍🏻به قلم خانم 🌱| @ZEINABIHA2
ما هم مےشویم آخــــر! اگر این شَھد ِ بگذارد :) 🌱 | @DOKHTARAN_FATMI
🛑وقتی مسی علینژاد میخواد با فتوشاپ به مردم القا کنه که مقام معظم رهبری به مردم گفته واکسن نزنن ولی خودش واکسن خارجی زده!! فقط انقدر احمقه که نمیفهمه ما عبای آستین حلقه ای نداریم!😐 و قطعا برای مردم سوال میشه که بقیه آستین عبای حضرت آقا پس کجاست! ✅مکرو و مکرالله والله خیرالماکرین...
زینبی ها
🛑وقتی مسی علینژاد میخواد با فتوشاپ به مردم القا کنه که مقام معظم رهبری به مردم گفته واکسن نزنن ولی خ
قبل از خواب زمزمہ کنیم🍃✨ " اللّهُمَّ اجْعَلْ عَواقِبَ امُورِنا خَیْراً " خداوندا ، آخر و عاقبت کارهاۍ ما را ختم بہ خیر کن ...🍃🌸 شبتون‌نورانےبہ‌نگاه حضرت‌فاطمہ"س" یادتون نره با وضو بخوابید التماس دعا 🤲🏻📿 🌱| @ZEINABIHA2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋•° بی تو مرا بیم فرو ریختن است...!!! 🌤 🌱| @zeinabiha2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱✨ رهـبر نشوۍ تنہـا ، من یارِ تو میگردم ور جرعہ‌ۍ عشاقت ، سردار تو میگردم ♥️✨ 🌱 | @ZEINABIHA2
زینبی ها
#قسمت19 یوزارسیف چند هفته از بازگشایی مدارس میگذشت,من بعداز اون خیطی که روز,اول مهر کاشته بودم ,س
یوزارسیف امشب شب تولد حضرت رسول ص است ومن همیشه توشادی اهل بیت ع شاد بودم وامشبی هم میخوام نه تنها خودم راشاد کنم بلکه مامان وبابا هم یه جورایی سرحال بیارم اما نمیدونستم با حرفی که بابا سرنهارخواهد زد ,اصلا...خودتون بشنوید.. باباسعید درحالیکه روی پلوش خورش قیمه میریخت وانگار میخواست یه حرفی بزنه اما نمیدونست چه جوری بزنه ,بالاخره بعداز کمی ازاین درواون درگفتن بحث راکشاند به دکان چند دهنه ی حاج محمد وگفت:خانم جان,حاج محمد همین همسایه سرکوچه مان که معرف حضورتان هست؟ مامان چنگال را داد طرف من وگفت:اره دیگه تواین محله کی هست حاجی را نشناسه..حالا چی شده مگه؟؟ بابا سعید زیر چشمی یه نگاه به من انداخت وگفت:هیچی امروز صبح اومده بود در طلا فروشی وبعداز کلی حرف گفت:اقای قربانی امشب که شب عیده ,میهمان نمیخواین؟ ومنم گفتم:میهمان حبیب خداست چرا که نه... وحاج محمد گفت:البته برا امر خیره... مامان با دهان باز گفت:خوب دیگه چی گفت؟ بابا:همین ,نه یک کلمه زیاد ونه یک کلمه کم... غذا پرید توگلوم ,باسرفه از سر میز غذا پاشدم وگفتم:ممنون مامان ,من سیر شدم وبدو سمت اتاقم راه افتادم. مامان که اوضاع را درک میکرد سری تکون داد ورو به بابا حرفش را ادامه داد:یعنی منظورش خواستگاری هست؟؟ یه پسر داره خوب...یعنی برا زری؟!! من به اتاقم رسیدم اما در را باز گذاشتم تا باقی حرفاشون را بشنوم...از استرس بدنم گر گرفته بود وطوری دیده نشم پشت در کمین گرفتم وبه حرفاشون گوش میکردم... بابا سعید که انگار از این پیشنهاد خیلی سر ذوق بود گفت:خوب اره دیگه,علیرضا,پسرش یه پارچه اقاسات همه چی تمامه...درسشم تمام کرده ومهندسیش هم گرفته... بااین حرف بابا آه از نهادم درامد...اخ نه...نه...نه... که مامان گفت:اخه یه ذره زود نیست؟ زری باید بره دانشگاه,دکتر بشه و.. بابا پرید توحرفش وگفت:خوب میره دانشگاه...توخونه شوهرش میره چه اشکال داره؟این روزا پسر خوب اونم مثل علیرضا نایابه...نایاب... یه درد شدید توسرم پیچید... نه امکان نداره....بابا با این حرفش رضایت خودش را علنی اعلام کرد... خدایا نه....اخه من...من ....وای سمیه.... ادامه دارد... نویسنده ...ط،حسینی