💎توهم عاشق طلاهای ترند شدی اما انقدر گرونن که نمیتونی بخریشون !🥲
بیا توپیجم کلی #بدلیجات طرح طلا های جدید و بروز پینترستی و با کیفیت بالا داریم ☺️😍
بهترین برند #بدلیجات ۲۰۲۵با چند لایه ابکاری طلا رو با مناسب ترین قیمت براتون اوردم🤤💍👑
ضد حساسیت
رنگ ثابت
مشابه نمونه طلا
با سود کم تقدیمون میشه🫶🏻👑✨
✨با نور مثل الماس میدرخشی☺️
پیج اینستاگراممون👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
@noor_accessoryy
ادرس و لینک پبجم اینجاست:
👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
https://www.instagram.com/reel/DFQXHUWIVQj/?igsh=NjR2bDdtcWo2MTg3
ایدی ادمینمون اکر برای ورود مشکلی داشتین:
👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼👇🏼
@Sajedeh278
#پارت605
💕اوج نفرت💕
بعد از نیم ساعت به مقصد رسیدیم. ماشین رو پارک کرد، پیاده شدیم. به صندلی کنار خیابون اشاره کرد و گفت:
_ اینجا بگو
_اول بریم فاتحه بخونیم.
_نگار کلافم بگو
به صندلی نگاه کردم دیگه راهی نیست روی صندلی نشستیم به چشم هاش نگاه کردم
_ببین احمدرضا اولا باعث ناراحتی من نشو. دوما از الان کاری نکن که از ترس مجبور بشم بهت دروغ بگم، اجازه بده راحت حرفم رو بهت بزنم، بدون اینکه کسی رو قضاوت کنی یا حرفی بزنی یا بخوای پیشداوری کنی، حرفی که بهت میزنم رو باور کن.
طوری که از حرف هام دلخور شده باشه نگاهم کرد
_ من تا حالا اینجوری بودم.
_گذشته که بودی
نفس سنگینی کشید
_ هرچی تو بگی من باور می کنم.
_ من اصلاً دوست نداشتم ماه عسل با علیرضا و ناهید بیرون برم چون احساس مزاحمت می کردم. چون این تجربه رو از قبل داشتم. یه سفر سه روزه زهر مار همه شد چون نامزد برادر پروانه اصلا دوست نداشت که ما همراهشون باشیم.
کمی روی صندلی جابجا شد و اخم هاش تو هم رفت
_تو کجا رفته بودی؟
یک لحظه ذهنم از فکر کردن ایستاد. چرا باید تو این لحظه برای مثال باید اسم برادر پروانه رو بیارم.
آب دهنم رو قورت دادم
_ قبلا بهت گفته بودم که با پروانه رفتیم شمال
_نگفته بودی که با برادرش بودی
_گفته بودما...
خیره نگاهم کرد و گفت
_خب بقیش رو بگو
_دلم نمیخواد هیچ چیزی رو ازت مخفی کنم. من با پروانه و برادرش به همراه نامزدش با هم شمال رفته بودیم ماشینمون جدا بود خونه هامون جدا بود.اما نامزدش از اینکه ما باهاشون بودیم خیلی ناراحت بود.
به خاطر همون تجربه تلخی که داشتم و به علیرضا گفتم که نمیرم باهاشون.
اونم گفت نمیشه که تنها بمونم. اول تصمیم گرفتم بیام پیش تو ولی نتونستم. عمو آقا اینا هم رفته بودن مسافرت، نبودن. مجبور شدم باهاشون برم. حس مزاحمت داشتم. به درخواست خودم خونمون جدا بود. وقتی برگشتم یه شرایطی پیش اومد که نتونستم پایین بمونم مجبور شدم برم بالا. بالا هم نشد که بمونم. اودم بیرون. نه نمی تونستم بمونم بالا نه ببرم پایین. اومد تو سالن ساختمون نشستم و تصمیم گرفتم که بیام. احساس کردم اینجا جایی ندارم علیرضا من رو مثل چشم هاش دوست داره و دورم میگرده، ناهید هم نظر منفی برای موندن من نداره، عمو اقا هم مثل یه پدر همیشه پشتمه. اما هرکس جایگاهی داره و من اینجا جایگاهی ندارم.این شد که تصمیم گرفتم بهت زنگ بزنم
تمام مدت با دقت به حرف هام گوش کرد.
_ به نظرم درست تصمیم گرفتی.
حالا اگر استنطاقت تموم شده بریم یه فاتحه بخونیم
_ نگار استنطاق نبود من دنبال یه جواب قانع کننده بودم برای اینکه ببینیم این تصمیم رو از سر اجبار گرفتی یا عاقلانه
_خب نتیجه
_ به نظرم تصمیم از سر احساس بوده اما عاقلانه.
ایستاد
_ بریم فاتحه بخونیم بعدش هم نهار
باهاش همقدم شدم. کلافگی از فهمیدن همسفرام تو اون سفر شمال تو صورتش معلومه، ولی تلاش میکنه تا نشونش نده.
فاطمه علیکرم
🚫 #کپیحرام و پیگرد #قانونی دارد🚫
https://eitaa.com/zeinabiha2/32702
💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕
💕 اوننفرت💕
سلام
اینرمان۸۲۴ پارت هست. و کامل شده
اگر مایل به خوندنادامهی رمان به صورت یکجا هستید باید حق اشتراک رو پرداخت کنید.
مبلغ ۳۰هزار تومنبه اینشماره کارت ارسال کنید.
بزنید روی شماره کارت ذخیره میشه
6037997239519771
فاطمهعلیکرم.
بانک اقتصاد نوین
فیش رو برای این آیدی ارسال کنید
@onix12
لازم به ذکر است که رمان تا پارت آخر تو این کانال پارتگذاری میشه
قوانین❌
بعد از خرید:
این رمان نزد همتون به امانت گذاشته میشه
کپی پیگرد قانونی و الهی داره.
رمان رو برای کسی نفرستید.
نویسنده تحت هیچ شرایطی راضی نیستن
نقد نمیپذیرم❌
زینبی ها
💎توهم عاشق طلاهای ترند شدی اما انقدر گرونن که نمیتونی بخریشون !🥲 بیا توپیجم کلی #بدلیجات طرح طلا ه
بدلیجات طرح طلا دوست داری یه سر به این پیج بزن☺️
هدایت شده از حضرت مادر
#ختمصلوات
هدیه به
#حضرتابوطالبعلیهالسلام
به نیت
#سلامتیوتعجیلدرفرجامامزمانعج
#برداشتهشدنموانعظهور
#سلامتیحضرتآقا
#پیروزیجبههمقاومت
#نابودیاسرائیل
#نابودیآمریکا
#نابودیصهیونیست
#شفایمریضا
#عاقبتبخیریوخوشبختیجونا
#حاجترواییهمگی
https://eitaa.com/joinchat/317063367C46e6a1462c
هدایت شده از شـــهــیــدانـــه🌱
در #شبفرخندهمبعث، #عیدبرانگیختهشدن #پیامبررحمتومهربانی، با دلی سرشار از ارادت و به
#نیتتعجیلدرظهورمنجیعالمبشریت، حضرت مهدی موعود (عج)، تصمیم گرفتهایم گامی کوچک اما پربرکت برداریم. ما برآنیم تا هر ماه، درصدی از درآمد، #پسانداز یا پول توجیبی خود را، به نام “#درصدطلایی” و با نیتی خالصانه به حضرت ولیعصر (عج) اختصاص دهیم. این مبلغ، با توکل بر خدا، #صرفامورفرهنگی، #نذرهایفرهنگی و #کمکبهنیازمندان خواهد شد، باشد که قدمی کوچک در مسیر ترویج فرهنگ ناب محمدی و یاری رساندن به بندگان خدا برداشته باشیم.
شما عزیزان را نیز صمیمانه دعوت میکنیم تا در این کار خیر، سهیم و همراه ما باشید. هر مبلغی، #از30 هزار تومان به بالا، که در توان دارید، میتواند دریچهای از رحمت و برکت بگشاید. اگر قلب پرمهرتان مایل به همراهی در این حرکت معنوی است،
#باارسالکلمهمبارک#یازهرا(س)”، ما را از لطف خود آگاه سازید.
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این شب پرفیض،التماس دعا🙏
ما رو هم از دعای خیرتون محروم نکنید
دوستانی که میخوان سهیم بشن به ادمین پیام بدن
@Karbala15
هدایت شده از حضرت مادر
20.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱#تماشایی
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
🔹اَحَبُّ الاعمالِ اِلَی اللهِ الصَّلاةُ لِوَقتِها ثُمَّ بِرُّ الوالِدَین ثُمَّ الجِهادُ فی سَبیلِ اللهِ؛
بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نیکی به پدر و مادر، سپس جنگ در راه خداست.
کنز العمال، ج7، ص285، ح 18897
#محمد_رسول_خدا(ص)
#عید_بزرگ_مبعث
#پارت607
💕اوج نفرت💕
انقدر از فضای سبز و ارام بخش ارامگاه لذت بردم که از احمدرضا خواستم تو همون فضا کمی بمونیم. به چهرش که دیگه خبری از ناراحتی توش نبود نگاه کردم. شیشه ی اب معدنی که بالا برده بود تا کمی ازش بخوره رو پایین اورد.
_احمدرضا
_جانم
_میدونی اخلاقت خیلی تغییر کرده
کنجکاو و سوالی نگام کرد
_خوب شدم یا بد
_خوب شدی
چرخید سمتم و مشتقاق گفت
_یکم بیشتر توضیح میدی؟
به روبرو خیره شدم و نفس سنگینی کشیدم.
_یادته یه بار از مدرسه رفتم سر خاک پدر و مادرم. اونجا خوابم برد اومدید دنبالم؟
_یادمه. همیشه هم عذاب وجدان داشتم همش با خودم میگفتم انقدر نبردمش بهش زهرا که خودش رفت
_ولی من تو برخوردت عذاب وجدان ندیدم. دعوام کردی
_خب اون لحظه از نگرانی عصبانی شده بودم. بعد الان تو این خاطره چه تغییری بود.
_اون روز که رفتم حرم دیر اومدم فکر کردم دوباره عصبانی میشی.
_خب شرایط تغییر کرده تو دیگه الان اون دختر بچه ی هفده ساله ساده نیستی. بزرگ شدی. تا حدودی مستقل شدی.
_یه تغییر اساسی دیگم داری
ابرو هاش رو بالا داد سوالی نگام کرد
_اروم شدی. گذشت میکنی. ندید میگیری
لبخند مهربونی زد
_چون دوستت دارم. قبلا هم داشتم ولی نمیتونستم نشونش بدم.
نگاه عاشقانم رو با نفس عمیقی ازش برداشتم
_کاش میشد یه فال حافظ بگیریم.
گوشیش رو از جیبش بیرون اورد
_چرا نشه عزیزم تو فقط لب تر کن
باذوق نگاهش کردم و چند لحظه ی بعد گوشیش رو گرفت سمتم
_ نیت کن بزن رو ایکونش
چشم هام رو بستم انگشتم رو روی صفحه ی گوشیش زدم.
_به به چه فالی داره خانوم من. بخونم؟
با سر تایید کردم
_بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم...
به چهره ی خوشحالش خیره شدم. با اینکه هنور به سی سال نرسیده ولی سفیدی موهای کنار سرش به وضوح دیده میشه. فکر اینکه تمام این چهار سال فقط به من فکر کرده و دنبالم بوده یع حال خوبی رو بهم میده ولی عذابی که تو این چهار سال کشیده قابل جبران نیست و مقصرش فقط و فقط مادرشه
بخشیدن شکوه برای پسرش کار سختی نیست.
با پاشیده شدن اب به صورتم ترسیده و بهت زده هینی کشیدم و ایستادم.
احمدرضا خونسرد نگاهم کرد به بطری خالی اب که تو دستش بود نگاه کردم عصبی گفتم
_تو چی کار کردی؟تمام لباسم خیس شد
دستش رو روی تکیه گاه صندلی گذاشت
_من دارم برات فال حافظت رو میخونم تو معلوم نیست کجایی
_خیلی کار اشتباهی کردی
با لبخند حرص دراری گفت
_اتفاقا درست ترین کار زندگیم رو انجام دادم. زنمی اختیارت رو دارم
نگاه حرصیم رو ازش برداشتم و به بالاتنه خیسم دادم
_الان من چی کار کنم با این لباس های خیس.
در #شبفرخندهمبعث، #عیدبرانگیختهشدن #پیامبررحمتومهربانی، با دلی سرشار از ارادت و به
#نیتتعجیلدرظهورمنجیعالمبشریت، حضرت مهدی موعود (عج)، تصمیم گرفتهایم گامی کوچک اما پربرکت برداریم. ما برآنیم تا هر ماه، درصدی از درآمد، #پسانداز یا پول توجیبی خود را، به نام “#درصدطلایی” و با نیتی خالصانه به حضرت ولیعصر (عج) اختصاص دهیم. این مبلغ، با توکل بر خدا، #صرفامورفرهنگی، #نذرهایفرهنگی و #کمکبهنیازمندان خواهد شد، باشد که قدمی کوچک در مسیر ترویج فرهنگ ناب محمدی و یاری رساندن به بندگان خدا برداشته باشیم.
شما عزیزان را نیز صمیمانه دعوت میکنیم تا در این کار خیر، سهیم و همراه ما باشید. هر مبلغی، #از30 هزار تومان به بالا، که در توان دارید، میتواند دریچهای از رحمت و برکت بگشاید. اگر قلب پرمهرتان مایل به همراهی در این حرکت معنوی است،
#باارسالکلمهمبارک#یازهرا(س)”، ما را از لطف خود آگاه سازید.
با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما در این شب پرفیض،التماس دعا🙏
ما رو هم از دعای خیرتون محروم نکنید
دوستانی که میخوان سهیم بشن به ادمین پیام بدن
@Karbala15