#سبک_زندگی
👌سه دلیل عمده افسردگی از نظر هاک (1974)
❌ سرزنش خود
❇️ انتقاد یا تحقیر مداوم خود به خاطر شکست ها یا مشکلات زندگی.
❇️ فرقی نمی کند به خاطر چه چیزی خودتان را سرزنش می کنید، بلکه تا زمانی که این کار را ادامه می دهید، زندگی را به کام خودتان تلخ می کنید و دنیا برایتان جهنم خواهد شد.
✅ لحظه ای با خودتون فکر کنید آیا سرزنش دایمی به شما کمک کرده تا خطاهای گذشته رو اصلاح کنید و رفتارتون رو عوض کنید ؟
❌ دلسوزی برای خود
❇️ احساس تاسف به حال خودتان به خاطر بدشانسی های زندگی.
❇️ این حق من نبود، چرا من اینقدر بدشانسم؟
❇️برای این موضوع می توانیم اینگونه بیندیشیم که زندگی همیشه طبق روال دلخواه ما پیش نمی رود ممکن است گاهی اتفاقاتی بیفتد که ناراحت کننده است
❌ دلسوزی برای دیگران
❇️ احساس تاسف به خاطر ناراحتی های دیگران، حاکی از حس انسانیت ماست. اما افسرده شدن به خاطر بدبختی های دیگران هیچ کمکی به آنها نمی کند. پس چرا احساس افسردگی می کنید؟ آیا ناراحتی شما درد و رنج آنها را کم می کند؟
✅ خوب است که اگر کاری از دستمان برمی آید برایشان انجام دهیم اما غصه نخوریم.
@zeinabion98
برکت فرزند.mp3
2.11M
#فرزندآوری
👌 مسئلهی مهم رزق و برکت در فرزند آوری
🎤حجت الاسلام دکتر حسینی یمین
#رزاقیت_خداوند
#سبک_زندگی
@zeinabion98
#سیره_شهدا
#سبک_زندگی
✍ طرحِ جالبِ یک شهید در خانه برای ترک گناه
یه صندوق🗳 درست کرد و گذاشت توی خونه. بعد همه رو جمع کرد و از گناه بودنِ دروغ و غیبت گفت.
مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعیین کرد. عهد بستند هر کسی از این به بعد دروغ بگه یا غیبت کنه، اون مبلغ رو به عنوانِ جریمه بندازه توی صندوق ... قرار شد پولهای صندوق هم صرف کمک به جبهه و رزمنده ها کنن.
طرح خیلی جالبی بود، باعث شد تمام اعضای خانواده خودشون رو از این گناهها دور کنن؛ اگه هم موردی بود، به هم تذکر میدادند.
🌷خاطره ای از زندگی
#شهید_علیاصغر_کلاته_سیفری
📚 منبع: کتاب وقت قنوت، صفحه ١۴۵
🌐 پایگاه حفظ و نشر آثار "استاد تراشیون"
@zeinabion98
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ چه زمانی کسی مؤمن بشه فایده نداره؟
🔅 قبل از ظهور، ایمان بیاورید
وگرنه ظهور اتفاق افتاد دیگه فایده نداره...
#سبک_زندگی
@zeinabion98
📝 #همسر_شهید #یوسف_كلاهدوز میگوید:
🔻 اوایل زندگی درست بلد نبودم غذا درست كنم. یادم هست بار اول كه خواستم تاس كباب درست كنم، سیبزمینیها را خیلی زود با گوشت ریختم.
🔸 یوسف كه آمد، رفتم غذا را بیاورم، دیدم همه سیبزمینیها له شدند. خیلی ناراحت شدم و رفتم یك گوشهای شروع كردم به گریه كردن.
🔹یوسف آمد و پرسید: چه شده؟ من هم قضیه را برایش تعریف كردم.
♦️ او حسابی خندید، بعد هم رفت غذا را كشید و آورد با هم خوردیم.
❇️ آن قدر پای سفره مرا دلداری داد و از غذا تعریف و تمجید كرد كه یادم رفت غذا خراب شده بود.
⭕️ یوسف هیچ گاه به غذا ایراد و اشكال نمیگرفت. حتی گاهی پیش میآمد كه بر اثر مشغله زیاد، دو روز غذا درست نمیكردم، ولی او خم به ابرو نمیآورد.
💢 بارها از او پرسیدم: چه دوست داری برایت درست كنم؟
میخندید و میگفت: «غذا، فقط غذا» میگفت دوست دارم راحت باشی.
🔸 ایشان حقوق که می گرفت، می امد خانه و تمام پولش را می گذاشت توی کمد من. می گفت: هر جور خودت دوست داری خرج کن.
🔹 هر وقت که دلم برای پدر و مادرم تنگ می شد، آزاد بودم یکی دو هفته بروم اصفهان. اصلا سخت نمی گرفت.
◾️از اصفهان هم که برمی گشتم، می دیدم زندگی خیلی مرتب و تمیز است. لباسهایش را خودش می شست و آشپزخانه را مرتب می کرد.
📚 از کتب نیمه پنهان و همسرداری سرداران شهید
🌀 با ما همراه باشید.
#سبک_زندگی
#همسرداری
#سیره_شهدا
#شهید_کلاهدوز
_ _ _ _ _ _ _ _ _ _
@zeinabion98