eitaa logo
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
862 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
635 ویدیو
581 فایل
خوشامدید ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ @zekrabab125 داستان و رمان @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ ╭━⊰⊱━╮╭━⊰⊱━━╮ من ثروتمندم💰💰💰 @charkhfalak110💰💰 ╰━⊰⊱━╯╰━━⊰⊱━╯ اینجا میلیونر شوید🖕 ❣ با مدیریت #ذکراباد @e_trust_Be_win ایدی مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣📣 همزمان با شب ولادت امام زمان پدرمهربانمان امشب طرح بسته ی افطاروسحر ماه رمضان را شروع میکنیم🙏
https://eitaa.com/charkhfalak110/31386 🔴🔴 ختم 104 روز دوشنبه 👆👆16 ماه شعبان المعظم ♦️ تا جایی که توان دارید وقت دارید این ختمها را در این ماه عزیز دنبال کنید..!!؟؟ برای آماده کردن جسم‌وروحتان خوب است ، و با آمادگی کامل به مهمانی خدا بروید .. ان‌شاءالله ، 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هواسا جمع ...!! پسر مدیرم لفت بدی ... با من طرفی بابام خیلی زود میاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 881 🔴تشرف اسماعیل هرقلی خدمت آقا امام زمان عج (قسمت اول) ✅در ايام جواني بر روي ران چپ اسماعیل، غده‌اي كه آن را «قوثه» مي‌گويند، به مقدار يك قبضه دست انسان بيرون آمده بود، 🌿و هر سال در فصل بهار مي‌تركيد و چرك وخون زيادي از آن مي‌ريخت. اين كسالت او را از همه كارها باز داشته بود. پسرش از قول پدر نقل كرد كه: 🌐 يك سال كه فشار و ناراحتي‌ام بيشتر شده بود از هرقل به حلّه آمدم و خدمت جناب سيد بن طاووس رسيدم و از مرض و كسالتم نزد ايشان شكايت نمودم. 🍀سيّد بن طاووس اطباء و جراحان حله را جمع كرد و شوراي پزشكي تشكيل داد. آنها وقتي غدّه را ديدند، بالاتفاق گفتند: اين غدّه از جايي بيرون آمده كه اگر عمل شود، به احتمال قوي اسماعيل مي‌ميرد و ما جرأت نمي‌كنيم او را عمل كنيم. 🌹سيد بن طاووس به گمان آنكه من براي نماز و اعمال عبادي‌ام متأثر هستم، به من فرمود: 💥خداي تعالي نماز تو را با اين نجاست كه به آن آلوده‌اي قبول مي‌كند و اگر بر اين درد صبر كني خداوند به تو اجر مي‌دهد و متوسل به ائمه اطهار(علیه السلام) و امام عصر(علیه السلام) بشو، تا آنكه به تو شفا عنايت كنند. 🌐من گفتم: پس اگر اين طور است به سامرا مي‌روم و به ائمه اطهار(علیه السلام) پناهنده مي‌شوم و رفع كسالتم را از حضرت بقيـةالله ـ ارواحنا فداه ـ مي‌خواهم. 🌹سيّد بن طاووس رأي مرا پسنديد و تأييد نمود. پس وسايل سفر را مهيا كردم و به سامرا رفتم. ✅وقتي به آن مكان شريف رسيدم اوّل به زيارت حرم مطهر حضرت امام هادي(علیه السلام) و حضرت امام عسكري(علیه السلام) مشرف شدم و بعد به سرداب مطهر حضرت ولي‌عصر(عج) رفتم و شب را در آنجا ماندم. 💟به درگاه خداي تعال بسيار ناليدم و به حضرت صاحب‌الامر(علیه السلام) استغاثه كردم. 🍀صبحگاه به طرف دجله رفتم، خود و جامه‌ام را در آب آن شست‌وشو دادم، غسل زيارت كردم و ظرفي را پر از آب نمودم و لباس‌هايم را در حالي كه هنوز خیس بود، پوشيدم به اميد آنكه تا مسير حرم مطهر كاملاً خشك مي‌شود. 🌴 پس به قصد زيارت به طرف حرف مطهر عسكريين(علیه السلام) حركت كردم، امّا هنوز در خارج شهر بودم كه چهار سوار را ديدم به طرف من مي‌آيند. 🌺وقتي چشمم به آنها افتاد، گمان كردم كه از سادات هستند، چون جمعي از آنها در اطراف سامراء خانه داشتند. 💐من كناري رفتم تا آنها عبور كنند، ولي وقتي به من رسيدند، ديدم دو جوان از آنها به خود شمشير بسته‌اند، يكي از آن‌دو محاسنش تازه روييده، سومي پيرمردي بسيار تميز و نيزه به دست بود 💗و آخرين فرد، شخصيت با هيبتي بود كه شمشيري حمايل كرده، تحت الحنك انداخته و نيزه‌اي به دست داشت. 🌼 او و آن مرد نيزه به دست، وسط راه در حالي كه سر نيزه را به زمين گذاشته بودند، ايستادند و به من سلام كردند و من جواب دادم. 🌺 آن شخص به من فرمود: فردا از اينجا مي‌روي؟ من در خاطرم گذشت كه اينها اهل باديه هستند و از نجاست زياد پرهيز ندارند، من هم تازه غسل كرده‌ام و لباس‌هايم هنوز نم دارد، اگر به من دست نمیزدند بهتر بود.. 🍀در این فکر بودم که دیدم آن شخص خم شدند و مرا به طرف خود کشیدند و دستشان را بر روی جراحت و زخم نهاده،فشار دادند به حدی که احساس درد کردم،سپس دستشان را برداشتند و مانند اول روی زین اسب نشستند... 👇ص1 👇ادامه