eitaa logo
📚رُمّانْهای‌بلــندوداستان‌کوتا📚صلواتی‌وآموزنده🌷🌷🌷
909 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
634 ویدیو
581 فایل
خوشامدید ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ @zekrabab125 داستان و رمان @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ ╭━⊰⊱━╮╭━⊰⊱━━╮ من ثروتمندم💰💰💰 @charkhfalak110💰💰 ╰━⊰⊱━╯╰━━⊰⊱━╯ اینجا میلیونر شوید🖕 ❣ با مدیریت #ذکراباد @e_trust_Be_win ایدی مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘 880 در بيـن بنى اسـرائيـل قاضى ‌اى بـود كـه ميان مردم عادلانه قضاوت میكرد. وقتى كه دربستر مرگ افتاد ، به همسرش گفت هنگامى كه مُردم ، مـرا غسل بـده و كفن كن و چهـره ام را بپـوشان و مـرا بر روى تخت تابوت بگذار ، كه به خـواست خدا، چيز بد و ناگوار نخواهى ديد! وقتى كه مُرد ، همسرش طبق وصيت او رفتار كرد. پس از چند دقيقه كه روپوش را از روى صورتش كنار زد، ناگهان كرمى را ديـد كه او را قـطعه قـطعه مى كـنـد . از ايـن مـنـظـره وحـشت زده شـد. روپـوش را بـه صـورتش افـكـند و مـردم آمدند و جنازه او را بردند و دفـن كردند. همان شب در عالم خـواب ، شـوهـرش را ديـد. شـوهـرش به او گـفـت آيا از ديـدن كرم ‌وحشت كردى؟ زن گفت آرى! قاضى گفت سوگند به خدا! آن منظره وحشتناك به خاطـر جـانـب دارى مــن در راجع به برادرت بود روزى برادرت با كـسى نزاع داشت و نزد مـن آمـد . وقـتى براى قـضاوت نـزد مـن نشستند، من پيش خود گفتم: خدايا حق رابا برادر زنم قرار بده! وقتى كه به نزاع آنان رسيدگى نمودم ، اتفاقا حق با برادر توبود و من خوشحال شدم. آنچه از كرم ديدى، انديشه مـن بود كه چرا که مـايل بودم حـق با برادر زنـم باشـد و بى طرفى را حـتى در خـواهش ‍ قلبى ام به خاطر هواى نفس حفظ نكردم! ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ ♥️اللهم_عجل_الولیک_الفرج♥️ ¸.•*´¨*•.¸ 🌸 ﷽ 🌸 ¸.•*´¨*•.¸ @zekrabab125 داستان و رمان )صلواتی ) @charkhfalak500 قران‌ومفاتیح‌ )صلواتی ) @charkhfalak110 مطالب پُرمغز )صلواتی ) @zekrabab نهج‌البلاغه برادرقران )صلواتی ) 🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴💚🔴 🌞 مطالب صلواتی 🌞 کپی با صلوات 🌞 ✍برای دیدن گلچینی از تمام موضوعات وارد کانال شوید ❣ با مدیریت