😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
ششم
✍🌱حکایت واقعی توبه نصوح
نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت او با سوءاستفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار دلاکی مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه هم امرارمعاش می کرد و برایش لذت بخش نیز بود.
گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست.
روزی دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد.از قضا گوهر گرانبهاىش همانجا مفقود شد ، دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه را تفتیش کنند. وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایی خود را در خزینه حمام پنهان کرد.
وقتی دید مأمورین براى گرفتن اوبه خزینه آمدند به خداى تعالی رو آورد و از روى اخلاص و بصورت قلبی همانجا توبه کرد. ناگهان از بیرون حمام آوازى بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد. پس از او دست برداشتند و نصوح خسته و نالان٬ شکر خدا به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد وبه خانه خود رفت.او عنایت پرودگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت.
چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم و دیگر هم نرفت. هر مقدار مالى که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و از شهر خارج شد و در کوهى که در چندفرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید.
در یکى از روزها همانطورکه مشغول کار بود، چشمش به میشى افتاد که در آن کوه چرا می کرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از کیست؟ عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعاً از شبانى فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستى من از آن نگهدارى کنم تا صاحبش پیدا شود . لذا آن میش را گرفت و نگهدارى نمود خلاصه میش زاد و ولد کرد و نصوح از شیر آن بهره مند مى شد.
روزی کاروانى راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگى مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جاى آب به آنها شیر داد به طورى که همگى سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند.وى راهى نزدیک را به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانى کردند و او در آنجا قلعه اى بنا کرده و چاه آبى حفر نمود و کم کم در آنجا منازلى ساخته و شهرکى بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگى به چشم بزرگى به او مى نگریستند.رفته رفته، آوازه خوبى و حسن تدبیر او به گوش پادشاه آن عصر رسید که پدر آن دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وى را از طرف او به دربار دعوت کنند. همین که دعوت شاه به نصوح رسید،نپذیرفت و گفت: من کارى و نیازى به دربار شاه ندارم و از رفتن نزد سلطان عذر خواست.مامورین چون این سخن را به شاه رساندند شاه بسیار تعجب کرد و اظهار داشت حال که او نزد ما نمی آید ما مى رویم او را ببینیم.پس با درباریانش به سوى نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد.
بنا به رسم آن روزگار و بخاطر از بین رفتن شاه در اقبال دیدار نصوح، نصوح را به تخت سلطنت بنشانند.
نصوح چون به پادشاهى رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و بعد با همان دختر پادشاه، ازدواج کرد.
روزی دربارگاهش نشسته بود٬شخصى بر او وارد شد و گفت چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را از عدالت تو طالبم.
نصوح گفت میش تو پیش من است و هرچه دارم از آن میش توست وی دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.
آن شخص به دستور خدا گفت: بدان اى نصوح، نه من شبانم و نه آن یک میش بوده است بلکه ما دو فرشته براى آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت٬ اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد، و از نظر غایب شدند.
به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، "توبه نصوح" گویند.
🌺
﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽
﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
✍داستان و رمان مذهبی ،آموزنده👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3917348874Ce0b1d80042
✍آرشیوقرانومفاتیحالجنان👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2579628042C1d6e2ab9ee
✍ مــطــالب صــلواتی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/365035524Cae91b421db
🔴کپی با ذکر صلوات🔴
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
هفتم
👈 خدای گنهکاران
روزی حضرت موسی علیه السلام در کوه طور، هنگام مناجات عرض کرد: ای پروردگار جهانیان! جواب آمد: لبیک! سپس عرض کرد: ای خدای اطاعت کنندگان! جواب آمد: لبیک! سپس عرض کرد: ای پروردگار گناه کاران! موسی علیه السلام شنید: لبیک، لبیک، لبیک!
حضرت موسی علیه السلام عرض کرد: خدایا! حکمتش چیست که تو را به بهترین اسامی صدا زدم، یک بار جواب دادی؛ اما تا گفتم: ای خدای گنهکاران، سه مرتبه جواب دادی؟
خداوند فرمود: ای موسی! عارفان، به معرفت خود و نیکوکاران به کار نیک خود و مطیعان به اطاعت خود اعتماد دارند؛ اما گنهکاران جز فضل من پناهی ندارند. اگر من هم آنها را از درگاه خود نا امید کنم، به درگاه چه کسی پناهنده شوند.
📗 #قصص_التوابین، ص 198
✍ علی میرخلف زاده
🌺
﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽
﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
✍داستان و رمان مذهبی ،آموزنده👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3917348874Ce0b1d80042
✍آرشیوقرانومفاتیحالجنان👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2579628042C1d6e2ab9ee
✍ مــطــالب صــلواتی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/365035524Cae91b421db
🔴کپی با ذکر صلوات🔴
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
هشتم
👈 طلب روزی حلال، صدقه است!
امام زين العابدين عليه السلام سحرگاه در طلب روزی از منزل خارج شد، عرض كردند: يابن رسول الله! كجا می رويد؟ فرمود: از منزل بيرون آمدم تا برای خانواده ام صدقه ای بدهم.
عرض كردند: چطور به خانواده تان صدقه می دهيد؟ فرمود: هركس از راه حلال، روزی را به دست آورد (و برای خانواده خود خرج نمايد) در پيشگاه خداوند برای او صدقه محسوب می شود!
📗 #بحارالانوار، ج 46، ص 67
✍ مرحوم علامه محمد باقر مجلسى
🌺
﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽
﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
✍داستان و رمان مذهبی ،آموزنده👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3917348874Ce0b1d80042
✍آرشیوقرانومفاتیحالجنان👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2579628042C1d6e2ab9ee
✍ مــطــالب صــلواتی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/365035524Cae91b421db
🔴کپی با ذکر صلوات🔴
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
نهم
👈ملاقات عيسى عليه السلام با سه گروه عابد
روزی عیسی(ع) در مسیر راه خود، با سه نفر ملاقات کرد ودید بدنی ضعیف دارند و رنگشان پریده است. پرسید: «چرا چنین شده اید؟» گفتند: ترس از خدا وآتش دوزخ ما را به چنین حالی افکنده است. عیسی(ع) فرمود:«بر خدا سزاوار شد که به خائف درگاهش، امان بدهد و او را از عذاب دوزخ حفظ کند.»
سپس از آنجا گذشت و درمسیر راه به سه نفر دیگری برخورد کردکه حال ورنگشان، پریشانتر وپژمرده تر از سه نفر اول بود. پرسید: «چرا چنین شده اید؟» گفتند: «اشتیاق به بهشت مارا به این صورت در آورده است.» عیسی(ع) فرمود: «به خدا سزاوار است، به آنچه امید دارید شما را عطا فرماید.»
سپس از آنجا گذشت وبا سه نفر دیگر روبه رو شد. دید حال آنها از دو دستۀ قبل پریشانتر و فرورفته تر است ودر صورت آنها نشانه های نور دیده می شود، پرسید: «چرا چنین شده اید؟» گفتند: «ما خدا را دوست داریم، عشق به خدا ما را چنین نموده است.» عیسی(ع) دوبار فرمود:«اَنتُمُ المُقَرَّبُونَ؛ مقرّبان درگاه خدا شما هستید.»
📗 #مجموعۀ_ورّام، ج1، ص224
✍ ورام بن ابی فراس حلی
🌺
﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽
﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
✍داستان و رمان مذهبی ،آموزنده👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3917348874Ce0b1d80042
✍آرشیوقرانومفاتیحالجنان👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2579628042C1d6e2ab9ee
✍ مــطــالب صــلواتی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/365035524Cae91b421db
🔴کپی با ذکر صلوات🔴
😀😬😁😂😃😄😅😆😇😉😊🙂🙃😡😎😋🤓😡😝😜😚 #داستانــهای_کوتاه_آموزنده 😙😍😗🤗 😏😶😐😇😑😒🙄🤔😳😣☹️🙁😕😨😡😠😘
دهم
📗حکایت واقعی پیامبر (ص) و جبرئیل
پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم) به جبرئیل فرمود دوزخ را براى من وصف کن.
جبرئیل، درکات و ساکنان آن را یک به یک وصف کرد تا سخنش به طبقه اول رسید، آنگاه سکوت کرد.
پیامبر فرمود اى جبرئیل، ساکنان این طبقه چه کسانى اند؟
جواب داد عذاب این طبقه از همه طبقات آسان تر است و ساکنانش عاصیان امت تواند.
پیامبر فرمود آیا از امت من کسى به دوزخ مى رود؟
جبرئیل گفت آنان که آلوده به گناه کبیره بوده و بى توبه از دنیا رفته اند.
پیامبر به گریه نشست و سه شبانه روز در گریه بود تا آنکه روز چهارم حضرت زهرا (سلام الله علیها) به زیارت آن حضرت آمد.
مشاهده کرد پیامبر، روى مبارکش را بر خاک نهاده و چندان گریسته که خاک زیر صورتش از اشک او گِل شده.
عرضه داشت چه واقعه اى و حادثه اى اتفاق افتاده است؟
فرمود جبرئیل به من خبر داده که طبقه اول دوزخ، جاى گنهکاران از امت من است و این سبب گریه من شده.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) عرضه داشت از جبرئیل پرسیدىد گنهکاران را به چه صورت به دوزخ مى برند؟
فرمود آرى، موى مردان و گیسوى زنان را مى گیرند و آنان را به دوزخ مى کشند و چون نزدیک دوزخ رسند و مالک دوزخ را ببینند، فریاد و عربده سر دهند و به مالک دوزخ التماس کنند که ما را اجازه ده بر حال خود گریه کنیم.
مالک اجازه مى دهد تا چندان بگریند که اشک در چشمشان نماند و به جاى اشک خون گریه کنند.
مالک گوید چه نیکو بود اگر این گریه ها در دنیا بود و این اشک ها از ترس امروز از دیدگانتان فرو مى ریخت.
پس مالک، آنان را به دوزخ دراندازد و ایشان ناگهان فریاد برآورند «لا اله الا الله».
آتش از آنان دور شود.
ملک بر آتش صیحه زند که اى آتش، آن را بگیر.
آتش گوید چگونه آنان را بگیرم در حالى که کلمه طیبه «لا اله الا الله» بر زبانشان جارى است؟
مالک باز فریاد کند اینان را بگیر، ولى از سوى حق خطاب رسد که رویشان را مسوزان که خدا را سجده کرده اند و دل هایشان را مسوزان که در ماه مبارک رمضان تشنگى کشیده اند.
پس در دوزخ تا زمانى که خدا بخواهد بمانند.
پس از آن به جبرئیل ندا رسد حال گنهکاران امت به کجا رسیده؟
مالک دوزخ پرده برکشد.
گنهکاران، جبرئیل را به صورتى نیکو مشاهده کنند، گویند این کیست که چنین صورت نیکویى دارد؟
پاسخ دهند این جبرئیل است که در دنیا به سوى حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) وحى مى آورد.
اسیران دوزخ چون نام مبارک پیامبر را بشنوند، فریاد برآرند که از جانب ما حضرت محمد (صلى الله علیه و آله و سلم) را سلام برسان و بگو که گنهکاران امت در دوزخ گرفتارند.
امین وحى این خبر را به پیامبر رساند.
سرور عالمیان سر به سجده گذارد و به پیشگاه حق عرضه بدارد که گنهکاران امت مرا به دوزخ بردى، اکنون ایشان را به من ببخش.
خطاب رسد آنان را به تو بخشیدم.
پس پیامبر آنان را از دوزخ بیرون مى آورد و چون مانند ذغال شده اند، آنان را به عین الحیات برند.
وقتى از آن چشمه بنوشند و بر خود ریزند، آلودگى هاى ظاهر و باطنشان برطرف شود و پاک و پاکیزه گردند و بر پیشانى هایشان این عبارت نقش بندد:
«عتقاء الرحمان من النار» یعنی «آزاد شدگان خداى مهربان از آتش».
چون آنان را به بهشت برند، اهل بهشت ایشان را به یکدیگر نشان دهند که دوزخیان هستند که نجات یافته اند.
پس آنان گویند پروردگارا، بر ما رحمت آوردى و ما را به بهشت درآوردى، این علامت را از پیشانى هاى ما برطرف کن.
خواسته آنان مورد قبول قرار گیرد و آن نقش از پیشانى آنان زایل شود.
📚شرح دعای کمیل، حسین انصاریان، صفحه 305
🌺
﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽
﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽🌺﷽
📚 این کانال به دنبال طلایی کردن زندگی شما براساس قرآن و عترت، می باشد
✍داستان و رمان مذهبی ،آموزنده👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3917348874Ce0b1d80042
✍آرشیوقرانومفاتیحالجنان👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2579628042C1d6e2ab9ee
✍ مــطــالب صــلواتی👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/365035524Cae91b421db
🔴کپی با ذکر صلوات🔴