⚜ ذکر صالحین ⚜
🔴برگشتن فرعون از درب بهشت به سمت جهنم!
🔸روزی حضرت موسی به فرعون گفت: امروز مجلس را خلوت کن، من می خواهم چند کلمه با تو حرف بگویم.
🔷 فرعون در خلوت نشست. موسی آمد و فرمود: من یک خواهش از تو میکنم، قبول کن.
در عوض من از خدای خود چهار چیز برای ضامن می شوم.
🔘فرعون گفت: چه بگویم، تــو چه ضامن می شوی؟
✍موسی علیه السلام فرمود: تو همین قدر اقرار کن که خدایا من بنده ام ..تا حال ادعای خدایی میکردی از این پس بندگی کن.
آن چهار چیز که من به تو وعده میکنم یکی این است که:
1⃣خداوند تو را جوان کند، تو پیر شده ای و ریشت سفید شده ریش تو را سیاه و مشکی کند.
2⃣یکی دیگر آن که خداوند ملک تو را وسیع کند و به تو مملکت بسیار عطا کند.
3⃣دیگر آن که تا خودت میل به مردن نکنی عزرائیل نباید به قبض روح تو بیاید، آن وقتی که دانستی آخرت بهتر از دنیاست، خودت ترک میکنی دنیا را...
🔘فرعون گفت: مرا مهلت بده من باید با وزیرم هامان #مشورت کنم. او عقل من است، اگر او هم صحه گذاشت من قبول میکنم.
🔴 فرستاد هامان را آوردند. تعظیم کرد و ایستاد و گفت چه فرمایشی بود؟
گفت: تو را خواستم به جهت اینکه از تو مشورت بگیرم.
موسی میگوید اقرار کــن بـه بندگی آن وقت من چهار چیز برای تو ضامن میشوم تو چه
مصلحت میدانی؟
سپس قضیه را تعریف کرد.
✍هامان گفت: خاک بر سر من کنند، گمان میکنم موسی تو را سحر کرده است!
این حرف است که بعد از چهار صد سال که آمده ای ادعای خدایی کرده ای و گفته ای خدایی غیر از من نیست (انا ربكم الأعلـى) حــالا می خواهی بگویی به مردم که این چهارصد سال من راه غلط رفته بودم؟؟
🔷ان قدر گفت تا پشیمانش کرد!
فرعون تا دم بهشت رفته بود، هامان وزیر، ریشش را گرفت و رو به آتش جهنم کشید...
📒کتاب ناگفته های آیت الله فاطمی نیا
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
⚜ ذکر صالحین ⚜
🔴فکر دیگران را به خودتان وابسته نکنید!
☘آیت الله حائری شیرازی:
اگر شما در ضمن #مشورت دادن به دیگران، چنان عمل کنید که او دفعۀ دیگر هر کاری که دارد، قبل از اینکه #فکر کند، بیاید از شما بپرسد، این نقض غرض است؛ #این_خدمت_نیست.
💥اگر شما چنان او را راهنمایی کنید که او هرگز نتواند بدون مشورت با شما تصمیم بگیرد، خیال میکنید که به او خدمت کردهاید؛ اما شما به او #خیانت کردهاید.
📕 گاهی آدم #لذت_میبرد از اینکه با او مشورت کنند! لذت میبرد از اینکه از او کسب تکلیف کنند! اگر اینطور شد، آن فرد را چنان بار میآورد که به او وابسته شود و دم به دم بیاید بگوید: «آقا! تکلیفم چیست؟ این کار را بکنم یا نکنم؟»
🌾مثلاً کسی که دوست دارد چند نفر مثل موم در دستش باشند، یک بار که آنها بدون مشورت او عمل کردند و اشتباه کردند، میگوید: «نگفتم که بدون مشورت با من تصمیم نگیرید؟!
من خیر شما را میخواهم. برای شما ضرر داشت که یک زنگ به من میزدید و کسب تکلیف میکردید و اطلاع میدادید؟!».
🍃 این تربیت اسلامی نیست! این سیستم تربیت نفسانی است. این برنامۀ بندهسازی انسانها و وابسته کردن آنها به خود است. نفس، تشنۀ آقایی است، تشنۀ سیادت است، تشنۀ تسلط است؛
میخواهد یک فکر، دو فکر، سه فکر، چهار فکر وابسته به او باشند. نفس، تشنۀ معبود شدن است، تشنۀ این است که چهار تا بنده داشته باشد، چهار تا پرستنده داشته باشد.
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
⚜ ذکر صالحین ⚜
🔴برگشتن فرعون از درب بهشت به سمت جهنم!
🔸روزی حضرت موسی به فرعون گفت: امروز مجلس را خلوت کن، من می خواهم چند کلمه با تو حرف بگویم.
🔷 فرعون در خلوت نشست. موسی آمد و فرمود: من یک خواهش از تو میکنم، قبول کن.
در عوض من از خدای خود چهار چیز برای ضامن می شوم.
🔘فرعون گفت: چه بگویم، تــو چه ضامن می شوی؟
✍موسی علیه السلام فرمود: تو همین قدر اقرار کن که خدایا من بنده ام ..تا حال ادعای خدایی میکردی از این پس بندگی کن.
آن چهار چیز که من به تو وعده میکنم یکی این است که:
1⃣خداوند تو را جوان کند، تو پیر شده ای و ریشت سفید شده ریش تو را سیاه و مشکی کند.
2⃣یکی دیگر آن که خداوند ملک تو را وسیع کند و به تو مملکت بسیار عطا کند.
3⃣دیگر آن که تا خودت میل به مردن نکنی عزرائیل نباید به قبض روح تو بیاید، آن وقتی که دانستی آخرت بهتر از دنیاست، خودت ترک میکنی دنیا را...
🔘فرعون گفت: مرا مهلت بده من باید با وزیرم هامان #مشورت کنم. او عقل من است، اگر او هم صحه گذاشت من قبول میکنم.
🔴 فرستاد هامان را آوردند. تعظیم کرد و ایستاد و گفت چه فرمایشی بود؟
گفت: تو را خواستم به جهت اینکه از تو مشورت بگیرم.
موسی میگوید اقرار کــن بـه بندگی آن وقت من چهار چیز برای تو ضامن میشوم تو چه
مصلحت میدانی؟
سپس قضیه را تعریف کرد.
✍هامان گفت: خاک بر سر من کنند، گمان میکنم موسی تو را سحر کرده است!
این حرف است که بعد از چهار صد سال که آمده ای ادعای خدایی کرده ای و گفته ای خدایی غیر از من نیست (انا ربكم الأعلـى) حــالا می خواهی بگویی به مردم که این چهارصد سال من راه غلط رفته بودم؟؟
🔷ان قدر گفت تا پشیمانش کرد!
فرعون تا دم بهشت رفته بود، هامان وزیر، ریشش را گرفت و رو به آتش جهنم کشید...
📒کتاب ناگفته های آیت الله فاطمی نیا
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e
⚜ ذکر صالحین ⚜
🔴برگشتن فرعون از درب بهشت به سمت جهنم!
🔸روزی حضرت موسی به فرعون گفت: امروز مجلس را خلوت کن، من می خواهم چند کلمه با تو حرف بگویم.
🔷 فرعون در خلوت نشست. موسی آمد و فرمود: من یک خواهش از تو میکنم، قبول کن.
در عوض من از خدای خود چهار چیز برای ضامن می شوم.
🔘فرعون گفت: چه بگویم، تــو چه ضامن می شوی؟
✍موسی علیه السلام فرمود: تو همین قدر اقرار کن که خدایا من بنده ام ..تا حال ادعای خدایی میکردی از این پس بندگی کن.
آن چهار چیز که من به تو وعده میکنم یکی این است که:
1⃣خداوند تو را جوان کند، تو پیر شده ای و ریشت سفید شده ریش تو را سیاه و مشکی کند.
2⃣یکی دیگر آن که خداوند ملک تو را وسیع کند و به تو مملکت بسیار عطا کند.
3⃣دیگر آن که تا خودت میل به مردن نکنی عزرائیل نباید به قبض روح تو بیاید، آن وقتی که دانستی آخرت بهتر از دنیاست، خودت ترک میکنی دنیا را...
🔘فرعون گفت: مرا مهلت بده من باید با وزیرم هامان #مشورت کنم. او عقل من است، اگر او هم صحه گذاشت من قبول میکنم.
🔴 فرستاد هامان را آوردند. تعظیم کرد و ایستاد و گفت چه فرمایشی بود؟
گفت: تو را خواستم به جهت اینکه از تو مشورت بگیرم.
موسی میگوید اقرار کــن بـه بندگی آن وقت من چهار چیز برای تو ضامن میشوم تو چه
مصلحت میدانی؟
سپس قضیه را تعریف کرد.
✍هامان گفت: خاک بر سر من کنند، گمان میکنم موسی تو را سحر کرده است!
این حرف است که بعد از چهار صد سال که آمده ای ادعای خدایی کرده ای و گفته ای خدایی غیر از من نیست (انا ربكم الأعلـى) حــالا می خواهی بگویی به مردم که این چهارصد سال من راه غلط رفته بودم؟؟
🔷ان قدر گفت تا پشیمانش کرد!
فرعون تا دم بهشت رفته بود، هامان وزیر، ریشش را گرفت و رو به آتش جهنم کشید...
📒کتاب ناگفته های آیت الله فاطمی نیا
┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
http://eitaa.com/joinchat/1384120320C0415c1301e