eitaa logo
زندگی با زندگی شهدا
4.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
729 ویدیو
9 فایل
جهت ارتباط و تبادل(با کانال هم سطح) : @H_modir_online سفارشات:(طراحی) @sefareshkadeh تعرفه تبلیغات: @tarefeyetablighat *آشنایی با رفتار عملی #شهدا در زندگی فردی *جملات بزرگان،انرژی بخش و ... *جهت حمایت از کانال #کپی_محتوای_کانال لطفا با لینک کانال باشد*
مشاهده در ایتا
دانلود
ازآن کسانی است که یاد گرفته اند وقتی زمین می خورند چگونه دوباره "بلند " شوند . @zendagibazendagishohada
اگر در کار خودتان موفق نیستید، و را ملامت نکنید.... از نالیدن دست بکشید و از اشتباهات خود درس بگیرید، واقع بین باشید و خودتان‌ را پیدا کنید‌‌... چرا؟؟؟؟ وقتی عدم موفقیت خودت را به خاطر دیگری توجیه میکنی، عیب از خودت هست چون تو داری ثابت میکنی که ضعیف هستی و ناتوان.... فقط داری برای فرار از خودت، یکی غیر از خودت را متهم میکنی که ضعف از خودت را نپذیری.... باید بدانی که سخت در اشتباهی و با خود خوری و غصه خوردن هیچ چیزی جزء ماندن و عقب افتادن به دست نمیاری‌... به کسانی فکر کن که یتیم‌ بودند و هیچ کسی را نداشتند و موفقیت های بزرگی را کسب کردند‌‌....👌 تو باید به خودت بیایی و تلاش کنی‌... شبانه روز تلاش کن... شاید در راه تلاش خسته بشی یا حوصله ات سر بره‌ یا کم بباری یا .... ولی تو باید فقط و فقط به خدا توکل کنی و اینو بدونی که تو اگه بخواهی با تلاش ات می توانی‌... تصمیم‌ با خودت‌🌹 @zendagibazendagishohada
امام علی (ع) بخل ورزيدن به آنچه در دست داری، بدگمانی به معبود است. @zendagibazendagishohada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسر شهید حاج محمد ابراهیم همت می گوید: «ابراهیم بعد از چند ماه عملیات به خانه آمد. سر تا پا خاکی بود و چشم هایش سرخ شده بود. به محض اینکه آمد، وضو گرفت و رفت که نماز بخواند. به او گفتم: حاجی لااقل یک خستگی دَر کُن، بعد نماز بخوان. سر سجاده اش ایستاد و در حالی که آستین هایش را پایین می زد، به من گفت: من باعجله آمدم که نماز اول وقتم از دست نرود. این قدر خسته بود که احساس می کردم، هر لحظه ممکن است موقع نماز از حال برود». @zendagibazendagishohada
امام علی (ع) آنچه كه زيادش هم كم است ايمان وجوانمردی است. @zendagibazendagishohada
*به آسمان که رسیدند‌، رو به ما گفتند... @zendagibazendagishohada
روایت همسر یک شهید از سه روز زندگی مشترک *از دستفروش‌ها خرید می‌کرد هیچ وقت اسم من را مقابل کسی صدا نمی‌کرد، می‌آمد کنارم و صدا می‌زد. یادم می‌آید روز بعد از عروسی همراه بچه‌ها و پسر‌های فامیل نماز جمعه رفت و به حرف مردم که روز اول عروسی کجا رفته است، اهمیت نمی‌داد. وقتی برگشت و دید من ناهار نخورده‌ام تا او برگردد، از اینکه منتظرش بودم خوشحال شد و با هم ناهار خوردیم. شوخ طبع بود. یادم می‌آید به تره سبزی می‌گفت: صافای سبزی رو بدید من بخورم یا چای که می‌آوردند، می‌گفت: هر کسی چای نمی‌خورد بدهد به من. همیشه دستش برای کار خیر بود و به زیر دستان کمک می‌کرد. وقتی بیرون می‌رفت. دست خالی برنمی‌گشت. یک روز سه تا جارو دستی خریده بود و به خانه آورد. مادرش پرسید چرا سه تا خریدی؟ محمد گفت: دیدم هوا سرد است و دستفروش در این سرما باید خیلی در خیابان بماند تا این سه تا را بفروشد، من برای رضای خدا خریدم. گاهی ۱۰ جفت جوراب از دستفروش‌ها می‌خرید تا کمک حال دستفروش شود. تا سه روز بعد از عروسی قرآن می‌خواند. بعد از چند روز، طبق قرار مراسم پا تختی داشتیم که زنگ زدند و گفتند باید به جبهه برگردد. همه گفتند الان باید بروی؟ گفت: «باید بروم و ساکش را برداشت و بی‌معطلی رفت.» زندگی مشترک ما تنها سه روز بود. *متن بالا برگرفته از سخنان «مریم رفاهی» همسر است که در «کتاب مشق از روی دست فرشتگان» به چاپ رسیده است. وی تنها سه روز با همسرش زندگی کرد. در ادامه خصوصیات اخلاقی شهید را از زبان این همسر شهید بخوانید. *خبرگزاری فارس‌ @zendagibazendagishohada
فرزند حسین در سال ۱۳۳۸ در شهر مقدس قم متولد و در مرداد سال ۱۳۶۲ در منطقه مهران به درجه رفیع رسید. *شهید در پایین تصویر سمت راست می باشد @zendagibazendagishohada