eitaa logo
💕زندگی مهدوی💕
176 دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
3.4هزار ویدیو
68 فایل
سربازان مهدی به پاخیزید.دوره دوره ی آخرالزمان است. و سربازی برای او حکم جهاد در راه خدا رادارد. سربازی فقط به نام نیست بلکه به اراده ی شما باز میگردد.به پا خیزید وحماسه ای بیافرینید که در تاریخ بی نظیر باشد. 🚩شروع‌کانال⇜ 1399/4/31 🚩پایان‌کانال⇜ظهورمهدی
مشاهده در ایتا
دانلود
💕زندگی مهدوی💕
《بسم الله الرحمن الرحیم》 سلام به سربازان مهدی فاطمه♡ و(ان شاءالله)#شهیدان آینده😍😍 مژده مژده میخو
🦋به نام خدا🦋 سلام به همه ی شما خوبان وسربازان آقا امام زمان. قرار هست رمان :(یادداشت های یک رمان اینترنتی خوان) را برایتان در کانال قرار بدهیم. ان شا الله که استفاده کنید. @kanaleentezarezohor🌱🦋
🧐یادداشت‌های یک رمان اینترنتی خوان رمان اینترنتی 💢 1⃣ 🤓✍ من رمان خوانم. لذتی از ساعات روزم را اگر بخواهم شمارش کنم، خواندن صفحاتی است که لحظه های خالی و پر زندگی‌ام را به خودش مشغول می کند. 😃✍ این حال خوشم را یکی دو هفته نیست که پیدا کرده ام، چند سال است که چشم و دلم را به ذهن نویسنده هایی که توان آن را دارند تا لحظات رؤیایی مرا رنگی کنند، باز کرده ام. 👦✍یادم است اولین بار که بچه‌ها، دورهم از لذت شب بیداری و خواندن رمان می گفتند، گنگ و پراشتیاق نگاهشان می کردم. 🗣✍ اسم شخصیت ها، حرف ها، حس ها، حالات و رفتارهایشان را که تعریف می کردند، گاهی از کیفی که می بردند جیغ می زدند و صورت هایشان پر از لبخند می شد. ❌✍کار سختی نبود که من هم یکی دو تا از رمان ها را دانلود کنم و شبی، کمی از خوابم بزنم و شیرینی لحظه ها تا صبح بیدار نگهم دارد. 📲✍ این لحظه ها برای من تمامی نداشت. شروعی بود که به ذوقش از درسم می زدم، خواب نازنینم را ندیده می گرفتم، غذا را نصفه‌نیمه می‌خوردم، اصرار های خانواده برای مهمانی رفتن و گردش را رد می کردم، تا در تنهایی ها بتوانم حریصانه صفحات موبایل و کامپیوتر را چشم‌چرانی کنم. 😇✍حالا دیگر خواب هایم پر از خیالی بود که دوستشان داشتم و ناخود آگاه لبخند را روی لبم می نشاند. ♦️پ. ن: میدونم بی صبرانه منتظر ادامه داستان هستید😉 ◀️ ادامه دارد... ╭┅──────┅╮ 📖 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 روز عملیات روزه بود؛ و روزه‌اش را با شهادت افطار کرد...❣ و حالا از بین فقط او، فرمانده‌ے شهیـــد رحیم کابلی هنــوز برنگشته...💔 @kanaleentezarezohor🌱🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🧐یادداشت‌های یک رمان اینترنتی خوان 💢 2⃣ 😨✍ با «» همراه ترسا می شدم و قربان صدقه ی قد و بالای آرتان می رفتم. 👥✍با دو برادر «» هم قدم می شدم و لب جدول همراه دانیار راه می رفتم و برای معده درد برادرش دلگیر بودم. 😕✍با «دروغ شیرین» دنبال کسی می گشتم که دروغی بگوید و پشتش شیرینی یک‌عمر را برایم به ارمغان بیاورد. 😐✍با «پانتی بنتی» کینه هایم را با صاحب کینه در میان می گذاشتم و آخرش هم با خودش آرام می گرفتم. 😍✍ با «طواف عشق» در تمام زیارت های اجباریم امید داشتم که کسی باشد و من را بعد از زیارت هم بخواهد. 👩✍ با «بانوی قصه ها» حاضر بودم مثل زنی باشم که خودش را برای کودک های بی مادر به آب‌وآتش بزند، اما سر آخر نصیبش مرد جنتلمنی بشود که آرزوی هر دختری است. 😓✍ با «» عقده ی تنهایی و خفت آرشام را به جان می خریدم و نهایت آرشام می شد مرد شب و روزم. ✈️✍ با «توهّم عاشقی» از عرفان دل می کندم و همراه آیدین به فرانسه می رفتم. 😶✍با «» حاضر بودم یک دختر احمق جلوه کنم اما مرد وزین داستان، آخرش نصیب من بشود. 🤬✍ روزی صد ها صفحه می خواندم. گاهی از قلم نویسنده ها به تنگ می آمدم و چند تا ناسزا نثارشان می کردم، اما باز هم نمی شد که نخواند... ◀️ ادامه دارد... ╭┅──────┅╮ 📖 @namaktab_ir ╰┅──────┅╯
تماس دریافتی داریم. از طرف خ💕دا 🤩 بریم جواب بدیم ؟؟!♡
💌نامه حنین کوچولو به برادرش ترجمه فارسی 🔸برادرم ♥️ ای پناه عشق من و تارهای قلبم احساس میکنم در کنارم هستی 🌸 خنده هایت 😄 نگاه عاشقانه در چشمانت چشمهای من😍 خیره شده اند به عکس تو که در قلبم ❤️ حکاکی شده کاش برگردی و در این لحظه لبخند را روی لبم😍 بگذاری و خوشحالی مرا کامل کنی🔸 متن عربی *«رسالة حنين الى أحمد»* * أخي…❤️* *يا ملاذ عشقي وأيقونة الحب لأوتار قلبي…* *أتخيل وجودك بجانبي* *إبتسامتك…*😊 *براءة الحب في عينيك…* *عيناي شاخصة على صورتك المحفورة في قلبي تناجيك…* *ليتك تعود في هذه اللحظة ترسم البسمة😍 على ثغري وتكمل فرحتي..* نامه_حنین_به_برادرش_احمد شهید_احمد_مشلب و_خواهرش_حنین @kanaleentezarezohor🌱🦋