eitaa logo
“منازل الاخره” تلنگر 📑 جهت عضویت و ثبت نام وام تایید یا پیوستن بزتید باشعاترنراددتو
898 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
4.8هزار ویدیو
32 فایل
‌﷽ در میان مشغله های زندگی با ما باشید برای ساختن زندگی دنیا و آخرت . . . . 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️منتظران ظهور 🌸 زندگینامه مختصری از امام علیه السلام⬇️⬇️ ✅ امام علی النقی علیه السلام در ۱۵ ذی الحجه سال ۲۱۲ هجری در اطراف مدینه محلی بود به نام صرْیا که امام موسی کاظم علیه السلام آن را بوجود آورده بود به دنیا آمد، آن حضرت را ابوالحسن ثالث می گویند، آن حضرت ۱۳ سال داشت که بدستور متوکل عباسی به اجبار وارد بغداد شد و ۲۰ سال در بغداد بود تا اینکه به دسیسه مُعْتَزّ عباسی سمی را به توسط برادرش معتمد عباسی در ۳ رجب سال ۲۵۴ قمری به آن حضرت خورانده شد و در سن ۴۲ سالگی به شهادت رسید و در سامراء مدفون گردید. 🌸چند حدیث زیبا از امام هادی علیه السلام⬇️⬇️ ❶ آبرو و اعتبار تو ، چون پیکر یخی است، که درخواست از دیگران ، آن را آب می کند، پس بنگر این اعتبار و آبرو را در نزد چکسی می چکانی؟ ⇦الدهرةالباهره شهید اول ص۹۱ ❷ سرزنش کردن کلید گرانبار است، ولی از کینه در دل گرفتن بهتر است. ⇦اعیان الشیعه ج۲ ص۳۹ ❸ جر و بحث کردن دوستی های قدیمی را از بین می برد و پیمان های محکم و ریشه دار را پاره می کند... ⇦اعلام الدین ص۳۱۱ ❹ سخنان بیخوده گفتن ، خوش طبعی افراد بی خرد و ساخته و پرداخته افراد نادان است. ⇦منتهی الآمال ج۲ ص۶۶۴ 📚‍ احادیث الطلاب ص۹۷۸ تا ۹۹۳ @emamzaman3_1_3
✳️منتظران ظهور 🔴عاقبت خدمت به اهل بیت علیه السلام! 🔆يونس نقاش، در سامرا همسايه امام عليه السلام بود، 🍃پيوسته به حضور امام عليه السلام شرفياب مي شد و به آن حضرت خدمت مي كرد. 🔰يك روز در حالي كه لرزه اندامش را فرا گرفته بود محضر امام آمد و عرض كرد: سرورم! وصيت مي كنم با خانواده ام به نيكي رفتار نماييد! 🌹امام فرمود: چه شده است؟ عرض كرد: آماده مرگ شده ام. امام با لبخند فرمود: چرا؟ عرض كرد: 💥موسي بن بغا نگين پر قيمتي به من فرستاد تا روي آن نقشي بندازم. ♻️موقع نقاشي نگين شكست و دو قسمت شد. فردا روز وعده است كه نگين را به او بدهم، او اگر از اين قضيه آگاه شود، يا مرا مي كشد، يا هزار تازيانه به من مي زند. 🌸امام عليه السلام فرمود: برو به خانه ات،جز خير و نيكي چيز ديگر نخواهد بود. 🍃فرداي آن روز يونس در حال لرزان خدمت امام رسيد و عرض كرد: فرستاده موسي بن بغا آمده تا نگين انگشتر را بگيرد. 🌻امام فرمود: نزد او برو جز خوبي چيزي نخواهي ديد. 🌿يونس رفت و خندان برگشت و عرض كرد: سرورم! چون نزد موسي بن بغا رفتم، گفت: زنها بر سر نگين با هم دعوا دارند ممكن است آن را دو قسمت كني تا دو نگين شود؟ اگر چنين كني تو را بي نياز خواهم كرد. 🌺امام عليه السلام خدا را سپاسگزاري كرد و به يونس فرمود: به او چه گفتي؟ - گفتم: مرا مهلت بده تا درباره آن فكر كنم كه چگونه اين كار را انجام دهم. 🌸امام فرمود: خوب پاسخ دادي. ☘بدين گونه، يونس نقاش، به پاس خدمت به امام هادی از مشكلي كه زندگي او را تهديد مي كرد رهايي يافت. 📚بحارالانوار،ج50، ص 125 @emamzaman3_1_3