3.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🦋اگر خدا بخواهد...
#اگر خدا #بخواهد اشرف مخلوقات، پیامبر(ص) را در #غار با سست ترین خانه «أوهن البیوت» که همان تار عنکبوت است حفظ میکند!
#اگر خدا #بخواهد فرعون صاحب قدرت را؛ «وَفِرْعَوْنَ ذِی الْأَوْتَادِ»، به وسیله ی #آب که به آن مینازید؛ «وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِی مِن تَحْتِی»، غرق میکند.
#اگر خدا #بخواهد درخت خشک، #میوهدار میشود؛ «وَهُزِّی إِلَیْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَیْكِ رُطَبًا جَنِیًّا»
#اگر خدا #بخواهد برادران یوسف او را به ته چاه می اندازند، اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا اما او #عزیز و #حاکم مصر میشود.
#اگر خدا #بخواهد ابراهیم را از آتش سخت نمرود #نجات میدهد،
قُلْنا يا نارُ کُوني بَرْداً وَ سَلاماً عَلي إِبْراهيمَ ما خطاب كرديم كه اي #آتش سرد و #سالم براي ابراهيم باش.
#با_خدا_باش_پادشاهی_کن
📚آیات سوره انبیا، عنکبوت، توبه
🔸 کانال #زندگی_پس_از_زندگانی
@zendegi_pas_az_zendegani
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشارپستثواب جاریه درپی دارد
✳️ ماجرای زیبا و تلنگرآمیز پسر چوپانی که دروغی شروع به بندگی خدا کرد!
🌹پسر چوپانی عاشق دختر #پادشاهی شد؛ ولی برای رسیدن به او راهی نداشت. هر روز محبتش شدیدتر میشد و کار سخت تر میگردید؛ تا اینکه بیمار شد. مادرش که در خانه #وزیر شاه کار میکرد قضیه را به وزیر گفت. وزیر فکری کرد و گفت: به پسرت بگو به دروغ مدتی برود در فلان غار در کوه و به #عبادت مشغول شود تا من شاه را به حضورش بیاورم؛ ولی وقتی شاه را آوردم، زود جواب ندهد و اعتنا نکند تا من اشاره کنم.
🌻وزیر رفت و در شهر پخش کرد که عابدی #مستجابالدعوة به فلان غار آمده است. این خبر به گوش شاه رسید. اتفاقاً شاه #فرزند پسر نداشت و برای بقای ملکش خواهان داشتن پسری بود. وقتی این خبر را شنید به وزیر گفت: چنین شایعه شده که مستجاب الدعوةای به این حوالی آمده است، برویم و درخواستی بکنیم. وزیر شاه را به همان #غار برد. وقتی به آنجا رسیدند، آن جوان مشغول عبادت بود. مدتی نشستند، او اعتنا نکرد. وزیر سرفهای کرد و علامتی داد که یعنی دیگر بس است. آن جوان اعتنا نکرد و به #عبادت ادامه داد. چند بار اشاره کرد. دید آن جوان راه نمیدهد و مشغول است. به ناچار برگشتند.
💎سپس وزیر به تنهایی به غار برگشت و به جوان گفت: فلان فلان شده با بدبختی شاه را آوردم. آن وقت تو اصلاً اعتنا نکردی و جواب ندادی؟! #جوان گفت: نه تو را میخواهم و نه شاه و نه دخترش را! من مدتی به دروغ خدا را عبادت کردم خداوند شاه را به پایم انداخت. اگر با صداقت و راستی عبادتش می کردم چه میشد؟!
✍نقل شده از مرحوم نراقی
🔸 کانال #زندگی_پس_از_زندگانی
@zendegi_pas_az_zendegani
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
انتشارپستثوابجاریه درپی دارد