1400سال پیش نکات طلایی روانشناسی میگفتن وقتی روانشناسی مد نبود!! @zendegi_rangiiii

تصور کنید یک روز مثل همیشه برای نماز به #مسجد رفته اید...خوب معمولا آنهایی که پای ثابت مسجد هستند خصوصا پیرمرد ها جوانهای تازه وارد را تحویل میگرند...پیرمرد خوشرو جوان تازه وارد را میبیند و مهربانانه میگوید : #سلام_برادر ! اما در اتفاقی عجیب جوان به جای علیک السلام تفنگ را سمت او میگرد و ... جوان تازه وارد بیش از ۴۰ نفر را میکشد و حدود ۵۰ نفر را زخمی میکند‌.‌‌..بعد با خوشحالی وخنده بیرون میزند!!!! حالا تصور میکنید سازمان هایی که ادعایشان مبارزه با #تروریست است چه واکنشی نشان دادند؟؟؟ بعضی این حادثه را یک تیراندازی معمولی دانستند وبرخی حتی اظهار تأسف همیشگی را هم نکردند.... ننگ بر این سازمان های پر مدعا که دستشان به خون هزاران بی گناه آلوده است !!! راستی از جرم اهالی آن مسجد در #نیوزیلند که زن ومرد وکودک بودند خبر دارید؟؟؟ آنها مسلمان بودند...واین بزرگترین گناهشان بود! @zendegi_rangiiii

لنگر آسمان ستون زمین تو به جبریل داده ای پروبال مستی ام را خودت دو چندان کن یا علی یا محول الاحوال❤️ @zendegi_rangiiii

لذت خوردن یه #بستنی خوشمزه تا وقتیه که آب نشده! . . . #لذت خوندن یه #کتابِ_خوب تا آآآخر عمر!!! @zendegi_rangiiii

یعنی عاشق #استقامت این #پتوس شدم من 😍🌱 چه قدر بسازه این گل آخه ! بعد چندروز که شیشه اش شکسته بود و بدون آب افتاده بود زمین و ریشه اش خشک شده بود پیداش کردم ... گذاشتمش تو آب گفتم دوباره جون میگیره...دوباره ریشه تازه زد😍

#تحویل سال لحظه عجیست #دل آدم پر میشود از حسرت کارهایی که نکرده وغمگین است از برخی کارهایی که کرده اصلا دلگیر است از گذر سریع یک سال از عمرش...اما همین که یا مقلب القلوب میخوانی حال دلت عوض میشود ...تمام غصه هایت خالی میشود وجای آن را امید پر میکند ...چه حال خوبیست انگار #خدا درجا دعایت را مستجاب کرده و حال وهوایت بهاری میشود.... سال نو آغاز راهی جدید و حال #خوش #بهاری مبارک...

یادم نمیره روزایی رو که سر چیزای بیخودی کلی فکر وخیال میکردم و حرص میخوردم! تا اینکه یه روز یه استادِ خوب ودلسوز بهم گفت: _ باید ذهنت رو مشغول کنی مگر نه اون تو رو به هرچیزی بخواد مشغول میکنه هرچند خیلی مزخرف! وقتی که به #مطالعه عادتش بدی اونوقت رگ خوابش میاد دستت! _مطالعه با وجود یه #فندق که کلی سرمو شلوغ کرده؟ کی حوصله داره؟؟ خیلی وقته #کتاب دست نگرفتم! _نمیخوای بگی که اهل دیدن #فیلم نیستی و سرت تو #گوشی نیست درسته ؟؟خوب پس با کتابای داستانی شروع کن با #رمان خواری! دیگم بهونه نیار! همچین #معتادِ_کتاب شی که خودتم نفهمی ! واینچنین شد از اون روز تا حالا هر وقت الکی الکی ذهنم درگیر میشه یادم میاد کتاب خونم اومده پایین ! سریع یه شیرینشو میزنم به رگ حالم جا بیاد!!! خلاصه که ایشالله به این برکت معتاد شی ننه البته از نوعِِِ کتابیش!😉 @zendegi_rangiiii

خوش بینی😍 @zendegi_rangiiii

فیلم سینمایی #زندانی_ها اثر متفاوت آقای #دهنمکی از دیدنش لذت بردم !😍 #پیشنهاد_ویژه !👌 #دیالوگ_ماندگار : ۳۹ هفته تو رفتی اگه اون بامرامه این یه بار اون بیاد ...عشق که یه طرفه نمیشه! @zendegi_rangiiii

فاصله یه #آدم با #قاتل بودن فقط یه لحظه عصبانیتِ که کنترل نشده! فاصله #عاشق بودن تا #خائن شدن گاهی فقط یه نگاهه! فاصله رسیدن به مقصد تا هرگز نرسیدن فقط یه لحظه سنگین شدن پلک های راننده اس! گاهی همین #لحظه_ها هستند که سرنوشت ما رو تغییر میدن !!! @zendegi_rangiiii

پرده اول : صبح زود با بوی نون سنگک تازه از خواب بیدارشد ...آروم آروم از رو تخت بلند شد، تو آینه نگاهی به خودش انداخت ورفت آشپزخونه. زیر کتری رو روشن کرد میز صبحانه رو چید ..صدای قلقل کتری انگار خونه رو آباد کرده بود وخبر شروع یه صبح تازه رو میداد.. پرده دوم : صبح شده.چشماشو باز کرد یه هفته اس حموم نرفته هوای چادر هم که با تابیدن خورشید حسابی گرم شده...از نون تازه و تنوری خبری نیست.نه گاز هست نه کتری تا چایی صبحونه دم کنه...بلند شد بره بیرون حداقل هوایی عوض کنه و از امداد گرا یه چیز برا صبحونه بگیره.بچه ها خیلی گشنه هستن ،دیشب که شام نخوردن آخه کنسرو دوست ندارن ... دمپایی هاشو پوشید با احتیاط چند قدم برداشت که یه دفه پاش فرو رفت تو گِل... اون تنها لباسی بود که براش مونده بود ... پ.ن : داشتن مثل همه ما زندگی میکردن حالشون خوب بود اما یه شبه همه چیزشون رو از دست دادن ...تنهاشون نذاریم...کنارشون باشیم تا دوباره زندگیشونو بسازن #کنارتم_هموطن #دوباره_حالت_خوب_میشه #سیل #گلستان #لرستان #خوزستان @zendegi_rangiiii

از پدری مهربان : ما در رعایت حال شما کوتاهی نمیکنیم ویاد شما را از خاطر نبرده ایم،که اگر جز این بود گرفتاری ها به شما روی می آورد ودشمنان شمارا ریشه کن میساختند! ... وما😔 #غروب_جمعه #بازهم_نیامدی یعنی باز هم در کلاس انتظار رفوزه شدیم😓

دخترکوچولوی نازی که شاید بزور پنج سالش میشد ،روسری بسته بود و لپای بانکمش گل انداخته بود. مامانش میگفت : خاله با پولای قلکش چندتا از این کتابا خریده میخواد برا نیمه شعبان عیدی بده به بچه ها😍... پ.ن : من فقط سکوت.... من فقط در افق محو... یعنی قد این #دهه_نودی معرفت نداریم😔

میشه ۱۰ دقیقه⏱ از وقتتون رو به دیدن این کلیپ اختصاص بدین؟؟؟ 🙏 آماده اید؟؟؟💪 #پدر #آقا #مولا #صاحب_الزمان #انتظار #فراموشی #منتظر #گمگشتگی آپارات: aparat.com/shab_cheragh وبلاگ: shabcheragh.blog.ir کانالها: @shabcheragh1 در ایتا و بله و سروش

توحیاط حرم بودیم که یه #توریست از فنقل خوشش اومد و عکس گرفت. فکر کردم که چه نکته هایی برا توریستها جلب توجه میکنه؟ : طرز لباس پوشیدن ،غذا خوردن، آداب و رسوم ، معماری و...که مخصوص اون کشور باشه! نگاهم رفت به #لباس فنقل خان و دیدم طرح روش نوشته های #انگلیسی هست! گفتم چه خوب بود اگه #طرح لباس هامون نشون دهنده ‌فرهنگ وهنر کشور خودمون بود! بعداز چند وقت یه تولیدی #ایرانی دیدم که فوق العاده اس!!هم تو حال وهوای کودکانس هم کاملا طرحاشونو خودشون زدن تقلیدی نیست ! جنسشون هم خیلی خوب وراحته من یکی که عاشق طرحاش شدم!! #پوشاک_کودکان_ردا @koodakane_rada

تواین چند وقت چیزایی از کمک های مردم برای #سیل_زدگان شنیدم که خیلی برام جالب بود : _یکی میگفت بچه ها تو چادرا هیچ سرگرمی ندارن براشون #اسباب_بازی و مدادرنگی ودفتر نقاشی میبرم... _یکی میگفت برا دختربچه هاشون گیره مو و عروسک #نمدی درست کنیم. _یکی #وام گرفته بود داده بود واسه سیل زده ها خودشم قسطاشو میداد! _یکی #تئاتر بازی میکرد و پولشو میداد برا سیل زده ها! _یه عده گفتن بلدن واسه بچه ها برنامه اجرا کنن روحیه شون عوض شه‌..‌ _یکی #لباس فروش بود چند دست لباس راهی مناطق کرد _یکی #رمان و کتابای قشنگ میبرد تو چادرا حوصلشون سر نره و همش به غصه هاشون فکر نکنن. هر کی با هر توانی وارد میدون شده ، تا هرطوری که میشه حالِ هم وطنشو خوب کنه! نباید عاشق این ملت شد؟

قیمت کتاب😱 خودِ کتابا😍 موجودی جیب😑

وقتی سیم رو دیوار خونه زیاد مانور بده مجبوری یه طوری #خوشگلسازی کنی! مثلا پرنده های #نمدی بشینن روش😍