آقای شهید جمهور عزیز هیچ وقت فکر نمیکردم دلم برای یک آدم از دنیای سیاست تنگ بشود، بسوزد، غمگین بشود... جای خالیت خیلی حس میشود این روزها #حاج_آقا_هارداسان؟؟ 💔 @zendegi_rangiiii

سمفونی حیوانات شب بیدار شروع شده ومن نمیدونم بخوابم یا از این صداهای قشنگی که از دورو نزدیک به گوشم میرسه و تو شهر خبری ازش نیست لذت ببرم... بادقت که میشنوم: جیرجیرک لابه لای علفزارها... اون پرنده ناز ته باغ که هراز گاهی چه چه میزنه ودلبری میکنه... قورباغه کنار جوی... هاپو های عصبانی که یهو گر میگیرن سکوت شبو میشکنن... گاهی هم تصمیم به سکوت دسته جمعی میگیرن، ومسئولیت تک خوانی رو هردفه یکیشون تقبل میکنه... خیلی دنیای جالبی دارن! حس میکنم سوسوی نور ستاره ها هم با صدای جیر جیرکا هماهنگه... #شبهای_روستا @zendegi_rangiiii

بوی باران... عطر خاک نم زده پره های بینی ام را نوزاش میکند... نسیم ملایم وخنک بهاری حال و هوای شمال را برایم زنده میکند... کَم کَمَک غروب  اخرین روزهای بهار است ... و من دلم نمی خواهد تمام شوی بهار خانوم لطیف ترین فصل خدادادی❤🌸 @zendegi_rangiiii

فیلم اکشن؟! نه ممنون☺️ میشینم وعده صادق 3 رو زنده میبینم😎🤩🤩 @zendegi_rangiiii

میفرمان که ما رسم داریم شب عید غدیر نور افشانی میکنیم حالا امسال گفتیم تلاویو و حیفا رو هم بی نصیب نذاریم😎🤩 @zendegi_rangiiii

برای وطن ❤️... @zendegi_rangiiii

انشالله این روزا میگذره... میشه برگی از تاریخ ایران جانمون ... وبا افتخار میگیم برا بچه هامون؛ از شجاعت وصلابت خانوم گوینده خبر وسط انفجارها... از مجری های شبکه پویا که با ظرافت خاصی اضطراب دلشونو پنهان کردن وخداحافظی کردن و نذاشتن بچه هایی که پای برنامه هستن ترس بدلشون راه پیدا کنه... ازدکتر قلبی که گفت رایگان ویزیت میکنه... و.... ایرانی جماعت حتی تو سخت ترین روزها قشنگ ترین اتفاقاتو رقم میزنه❤️... @zendegi_rangiiii

از تفریحات این روزای گرم : دراز میکشیم زیر باد خنک کولر و موشک بارون تل آویو میبینیم 😌😎 برو بچ موشکی مچکریم😁 ✌️ دمتون گرم🖐 خداحفظتون کنه عزیزای دل ملت❤️ @zendegi_rangiiii

برای عوض شدن حال وهوایمان رفتم سراغ پخت کیک شکلاتی؛ محبوب دلها... تخم مرغ ها را شکستم و بیخیال همزن برقی،  با همزن دستی شروع به هم زدن کردم و همزمان در جدال نگرانی هایم بودم، هی هم میزدم و هی همزمان با ترکیدن حباب ها یکی یکی افکار اخبار زده و پریشانم را میترکاندم... کیک که آماده شد، چای پهلو نوش جان نمودیم و مثل همیشه این  ترکیب جادویی سرحالمان کرد... تیم پدر و پسرها راهی سالن فوتبال شدند و من این دلشوره ی لاکردار که دوباره به جانم افتاده را با آیت الکرسی میشویم وفوت میکنم پشت سرشان که اسکورتشان کرده باشم. وحالا در سکوت خانه با خواندن آیه های فتح دلم را امید میدهم... #زندگی_جاریست @zendegi_rangiiii

آتش بس یا صلح؟؟؟🤔😅