🌍زندگی رنگی🎨
هنرمند باشی ، نویسنده✏️ و مستند ساز 🎥باشی اون وقت...
هنرمند و مستندساز 🎥ونویسنده✏️ باشی اونوقت و... نگاهت باهمه متفاوت باشه
مرتضی آوینی را از زبان خودش بشناسیم :
... تصور نکنید که من با زندگی به سبک و سیاق متظاهران به روشنفکری ناآشنا هستم. خیر. من از یک «راه طی شده» با شما حرف میزنم. من هم سالهای سال در یکی از دانشکدههای هنری درس خواندهام. به شبهای شعر و گالریهای نقاشی رفتهام. موسیقی کلاسیک گوش دادهام، ساعتها از وقتم را به مباحثات بیهوده دربارهٔ چیزهایی که نمیدانستم گذراندهام. من هم سالها با جلوهفروشی و تظاهر به دانایی بسیار زیستهام، ریش پروفسوری وسبیل نیچهای گذاشتهام و کتاب «انسان موجود تکساحتی» هربرت مارکوزه را ـ بیآنکه آن زمان خوانده باشماش ـ طوری دست گرفتهام که دیگران جلد آن را ببینند و پیش خودشان بگویند: عجب! فلانی چه کتابهایی میخواند، معلوم است که خیلی میفهمد… اما بعد خوشبختانه زندگی مرا به راهی کشاندهاست که ناچار شدهام رو دربایستی را نخست با خودم و سپس با دیگران کنار بگذارم و عمیقاً بپذیرم که «تظاهر به دانایی» هرگز جایگزین «دانایی» نمیشود، و حتی از این بالاتر دانایی نیز با تحصیل فلسفه حاصل نمیآید. باید در جستجوی حقیقت بود و این متاعی است که هر کس براستی طالبش باشد، آن را خواهدیافت و در نزد خویش نیز خواهدیافت… و حالا از یک راه طی شده با شما حرف میزنم.
مرتضی بعد از اینکه نگاهش عوض میشه تمام نوشته ها ومستندات قبلیشو از بین میبره....
@Zendegi_rangiiii
گاهی ادم یه جاهایی تو زندگی تو موقعیتهایی گیر میکنه که شاید سخت باشه 😖شاید پیچیده باشه وادم ندونه😰 چیکار کنه مهم اینه بتونیم اون شرایط رو درست بگذرونیم و بخاطرش مسیر زندگیمون منحرف نشه 🛣، مثل این عدس کوچولو باورتون میشه؟! دیدم درمقابل جریان آب مقاومت کرده و تو سوراخ ظرف شویی گیر کرده و جوونه زده😍 کاشتمش تو گلدون ورشد کرده 🌱
یه کم ازش یاد بگیریم😉
@Zendegi_rangiiii
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ زیبای «خانه پدری»
بمناسبت شهادت پدرمون امیرالمؤمنین« ع»
التماس دعا
@Zendegi_rangiiii
قبلاًها فکر میکردم تورا فقط دراین لحظه ها میتوان حس کرد:وقتی دست لای بوته های شبنم خورده میکشم...وسط بوی خوش گل محمدی ...زیر نم نم بارون ،وقتی نسیم روح نواز بهاری میخوره توصورتم،وقتی...
محدودت کرده بودم به ذهن کوچک خودم...
بعد که میرفتم وسط بیابان ..نمیتوانستم پیدایت کنم...
چه قدر نمیفهمم تورا!
بس که من کوچکم وتو بی نهایت...
تو هستی مثل نفس،:
آرام...بی صدا...همیشگی
مثل خون در رگها...
اصلا خودت آدرس داده بودی من مثل همیشه نفهمیدم...:
«واذا سئلک عبادی عنی فإنی قریب»...
#بی_نهایت #دوستت_دارم #مهربان #همیشگی
#خدایا خسته شدیم از #اشتباه از #نفهمی
#دستم_بگیر