#شهیدمدافع وطن
#شهید معین قدمیاری متولد 1382 و فرزند اول خانواده ای پنج نفره بود. او پس از اخذ دیپلم فنی راهی خدمت سربازی شد. دوره آموزشی اش را در پادگان محمد رسول ا...(ص) بیرجند به پایان رساند ، سپس برای ادامه خدمت به هنگ مرزی زابل منتقل شد؛ جایی که حداقل میان نظامیان و سربازان وظیفه، به ناامنی و درگیری و تقدیم شهدای بسیار شناخته شده است. با این حال معین خم به ابرو نیاورد و بدون هیچ گلایه ای حتی به خانواده ، مشغول خدمت شد تا اینکه سحرگاه چهارشنبه 16 آذر 1401در برجک نگهبانی مرز به دست اشرار به شهادت رسید.
حرف هایی که به واقعیت پیوست
به گفته خانواده، حداقل در این چهارماه خدمت، حرف «شهادت» از زبان معین نمی افتاد و مدام با اطرافیان درباره اش حرف می زد اما هیچ کس جز خودش آن را جدی نمی گرفت.
در این میان حتی مادر ناخودآگاه برای شهادتش دعا می کرد؛ «سه چهار روز قبل از شهادتش که به حرم امام رضا(ع) مشرف شده بودم برای حاجت روایی پسرم نماز حاجت خواندم و خواستم به هر حاجتی که دارد برسد.» گویا مادر یادش نبود که معین قبلا در دفتر خاطراتش نوشته بود: «به سیستان می روم؛ شاید نیایم.» و حاجتش، شهادت بوده است و بس.
پدر هم این اواخر که معین و دوست صمیمی اش، علی، با هم عازم خدمت بودند، گفته بود: «خیابان ما اسم مشخصی ندارد؛ ببینم از شما دوتا یک نفرتان شهید و مایه افتخار محله می شود؟» دوستش پاسخ داده بود: «معین در اولویت است.» و پدر گفته بود: «برای ما فرقی ندارد هر کدام که باشید.» اما شاید باورش نمی شد که این ها واقعا اتفاق بیفتد.
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
https://eitaa.com/zendegi_ta_shahadat