eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.7هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
80 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
چون شاغل هستم کمتر میرسم مجالس و شرکت کنم برای همین خونه رو با کتیبه درست کردم فضامون حسینی باشه 👌افرین به این بانوی مومنه🌹 @zendegiasheghane_ma
🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹 🗓 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: دوشنبه - ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ میلادی: Monday - 17 September 2018 قمری: الإثنين، 7 محرم 1440 🌹 امروز متعلق است به: 🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام 🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام 💠 اذکار روز: - یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه) - سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه) - یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال 🗞 وقایع مهم شیعه: 🔹ملاقات امام حسین علیه السلام با ابن سعد، 61ه-ق 🔹محاصره فرات و منع آب از امام حسین علیه السلام، 61ه-ق 📆 روزشمار: ▪️3 روز تا عاشورای حسینی ▪️18 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام ▪️27 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها ▪️42 روز تا اربعین حسینی ▪️50 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جلسات سرکار خانم ۱_جلسه۵_قسمت۱۱ 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 👀 بچه ها وقتی نشستند کارتون نگاه می کنند سمبل هایی که در کارتونها هست را بچه ها نمادسازی می کنند و الگو سازی می کنند و همونو تو زندگیشون اجرا می کنند.بعد تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجملی که خدمتتون عرض کردم، بعد ببینید کارتون ها داره چه چیزهایی به بچه ها تون یاد می ده؟ 🐭🐱 شاخص ترینش همون تام و جری هستش که بچه ها می شینند نگاه می کنند و بعد اجرا می کنند. ⛔️سعی کنید وقتی با بچه ها حرف میزنید بچه ها از شما نشنوند. ☎️ تلویزیون نشون می ده که تلفن زنگ می خوره بعد بچه گوشی رو برمی‌دارد بهش می گن بگو بابام خونه نیست یا بابام خوابیده، بچه یاد می گیره که دروغ بگه بچه یاد می گیره اون که هست نباید باشه. ✅ همه چی باید مدیریت بشه، زمان قدیم بچه ها بیشتر با خاک و چوب بازی می کردند، چون اینها دارای انرژی خورشید هستند بچه ها از اونا انرژی می گرفتند ❌ما حالا هر چی وسیله پلاستیکی هست می دیم بچه ها و بعد بچه حرکت نداره، بچه های ما از همین الان فقط نشستند. مدل برره. چی کار می کنی دارم بیل می زنم تو فکرم. 👈 بچه های ما دارند مدل برره ای کار می کنند. درس خوندنشون، راه رفتنشون،حتی ارتباطشون با خانواده، 🖥 همه تو یه اتاق؛ درها بسته، شب کی وسطه؟ تلویزیون و مامان. یا تلویزیون و بابا. بقیه کجان؟ تو اتاقا واسه خودشون. 🎯اون بحث بازی های دورهمی که گفتیم، خاطره گویی که گفتیم واسه اینه که مرکزیت خانواده حفظ بشه. ✅ گفتیم بچه ها رو در کارها دخیل کنید, با تلویزیون تنها نزارید بازی های هیجانی باهاشون بکنید و بازی ها رو برای خودتون همراه شعر کنید. 😍 مثلا یه بالشت می چینی می گی مثل پله روش بریم، بعد می خونی والعصر والعصر... 🙆 یا مثلاً بچه میخوای ورزش یاد بگیره، خب ورزش بکنی بچه ورزش یاد می گیره. 👌ما بچه بودیم تو مدرسه این کار و می کردیم, معلممون می اومد ده دقیقه پشت نیمکت صبح ها وا میستادیم می خوندیم آنقدر بالا پایین پریده بودیم دیگه معلممون رو اذیت نمی کردیم، هر چی درس می داد گوش می دادیم و می نوشتیم. ♦️سوال؛ برنامه ای که بشه در حال چسبندگی بچه انجام داد چیه؟ 📒 براش کتاب قصه حفظ بکنید موقعی که داری ظرف میشوری بگو‌مامان اینجا واستا این ظرفا رو بزار اونجا من برات قصه هم می گم. 🍃 خاطرات بچگی های خودتونو که بگید خیلی لذت می برند ولی بعداً ازتون سوال می کنند. مامان اونجا اینطور کردید، چی شد،چرا اینطوری بود الان چرا اونطوریه؟ حواستون باشه چی می گید که بعدا بتونید جواب بدین.😄 @jalasaaat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹 دوستان خانم قبل از محرم بحثی رو شروع کردند با عنوان که با توجه به کاربرد بحث در زمان حاضر همزمان با کلاسهای نظم و هدف روزی یکی دوجلسه از این مبحث گذاشته میشه البته قابل ذکر که از چهارشنبه تا شنبه به مناسبت تاسوعا و عاشورای حسینی کانال هست و ارسال مطلب نداریم @zendegiasheghane_ma
کلاس #خانواده_عاشورایی سرکار خانم #محمدی
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 🌸 بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین اللهم ایاک نعبد و ایاک نستعین 🍃السلام علیک یا اباعبدالله ♦️ان شاء الله که خدا این لحظات آخر ماه ذی الحجه را به ما بقای عمر دهد تا وارد محرم شویم وارد کشتی نجات امام حسین علیه السلام بشویم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد ✨اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 👈ما در بحث دو تا کلمه رو می‌خوایم روش زیاد کار کنیم و روش فکر بکنیم. یکی خانواده و دیگری عاشورا 👌 اول یه تعریفی داشته باشیم از که اصلا چه تعریفی دارد و مگه حتما باید خانواده بود❓❓ ✅ بله باید خانواده بود. امام حسین علیه السلام با خانواده راه افتادند. 🌴امام حسین علیه السلام در ماه رجب راه افتادند از مدینه به سمت مکه و از مکه به سمت کربلا 🔔 یعنی چی❓❓ یعنی من با خانواده هستم و در چنین شرایط جامعه، هیچگونه تقیه نکردم یعنی مردم ببینید من دارم زندگی عادی مو می کنم در شرایطی که در خطر هم هستم 👈ولی در همه این شرایط من تعاملات اصلی زندگی خودم را دارم ولی یک هدف دارم ♦️آن هدف چیست❓❓❓ 👈هدفم حرکت به سمت هست 👌یعنی ای خانواده ها اگر شما هم می خواین حیات طیبه داشته باشید مدام باید در باشید ⛔️ایستادن ممنوع⛔️ 📢خانواده عاشورایی امام حسین علیه السلام یکی از اولین صفتهایی که داشتند بودند و هجرت کردند. ☘یعنی خانوما شما باید اهل باشید. 👈هجرت از خودتون، از خواسته هاتون از تمایلاتون ✅ حتی در قرآن به ما گفتند اگر زندگیتون در شهر و محله بدی هست که خطر برای دینتون زیاد است شما از محلتون باید هجرت کنید به سمت جایی که امکان دین داری بهتر فراهم باشد. @jalasaaat ارسال مطلب✅ کپی⛔️
⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃⚫️🍃 🍃 الان زمان حج تمام شد حضرت اسماعیل وقتی که خداوند دستور داد به حضرت ابراهیم که فرزندش را قربانی کند، حضرت اسماعیل چی شد؟ تسلیم شد. گفت هر چی خدا بگه من تسلیم هستم. 👈از طرف دیگه حضرت اسماعیل ۱۳ سالشون بود ما یه ۱۳ ساله در کربلا داریم که ایشون هم تسلیم شدند 😍 ولی یه تفاوت وجود داره. اسماعیل وقتی تسلیم شد گفت هر چی که خدا بگه تسلیمم ولی حضرت قاسم وقتی که تسلیم شد گفت تازه عاشق هم هستم این خیلی فرق داره. گفتند مرگ را چه جوری می بینی گفت من از عسل شیرین تر می بینم 👌پس یکی از خصوصیات خانواده عاشورایی اینه که بودند 😒 حالا ما می گیم خانوما شما شهادت طلب هستین؟ می گه مگه زنها شهید می شن؟ 🔔🔔 زنها هستند زنها نقش دارند زنها می تونند مردها را آماده جهاد کنند ✅ قبلاً گفتیم خانوما شما می تونید حضور داشته باشید تا مردها را به برسونید. مردها به ظهور شهادت می رسند. ⛅️الان امام زمان ما حاضر هستند ولی ظاهر نیستند ما نمی تونیم ببینیم چون خیلی موقع‌ها خانواده عاشورایی را فراموش می کنیم 🍀 ما ای که می خوایم یعنی التزام عملی به ولی خدا داریم . چه جوری؟ 👈ما در زیارت عاشورا می گیم انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم 👌یعنی ای امام حسین من با شما بیعت می بندم که شما از طرف من در سلامت باشی از طرف من هیچ آسیبی به شما زده نمی شه ❓❓حالا واقعا ما داریم راست می گیم یا نه❓❓ 🤔من می رم با شوهرم حرف می زنم تا می تونم بد حرف می زنم در صورتیکه می گم امام حسین من دارم با شما سلم می کنم من دارم با شما عهد می بندم. خانواده عاشورایی شما الگوی من هستش.❌ @jslasaaat ارسال مطلب✅ کپی❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
داستان واقعی صبر و عشق یک بانو و فداکری و ایثار یک مرد 🏴 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 #واینک_شوکران3 #شهیدایوب_بلندی #قسمت13 از این همه اطمینان حرصم گرفته بود -به همین ساد
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 فردای بله برون ک خانواده ایوب برگشتند تبریز ،ایوب هر روز خانه ما بود.... هفته تا عقد وقت داشتیم و باید خرید هایمان را میکردیم... یک دست لباس خریدیم و ساعت و حلقه.... ایوب شش تا النگو برایم انتخاب کرده بود ....انقدر اصرار کردم که به دوتا راضی شد ... تا ظهر از جمع شش،نفره مان فقط من و ایوب ماندیم.. پرسید -گرسنه نیستی؟؟ سرم را تکان دادم گفت -من هم خیلی گرسنه ام به چلوکبابی توی خیابان اشاره کرد.... دو پرس،چلوکباب گرفت با مخلفات ... گفت بفرما بسم الله گفت و خودش شروع کرد سرش را پایین انداخته بود....انگار توی خانه اش باشد چنگال را فرو کردم توی گوجه ....گلویم گرفته بود.....حس،میکردم صدتا چشم نگاهم میکند.... از این سخت تر،روبرویم اولین مرد نامحرمی،نشسته بود ک باهاش هم سفره می شدم ؛مردی ک توی بی تکلفی کسی ب پایش نمیرسید.... اب گوجه در امده بود ....اما هنوز نمیتوانستم غذا بخورم .. ایوب پرسید - نمیخوری؟؟ توی ظرفش چیزی نمانده بود ....سرم را انداختم بالا -مگر گرسنه نبودی؟؟ -اره ولی نمیتونم ظرفم را برداشت "حیف است حاج خانم،پولش را دادیم.... از حرفش خوشم نیامد او که چند ساعت پیش سر خریدن النگو با من چانه میزد،حالا چرا حرفی میزد که بوی خساست میداد..... از چلو کبابی ک بیرون امدیم اذان گفته بودند.... ایوب از این و آن سراغ نزدیک ترین مسجد را میگرفت گفت -اگر مسجد را پیدا نکنم ،همینجا می ایستم ب نماز... اطراف را نگاه کردم -اینجا؟؟وسط پیاده رو؟؟ سرش را تکان داد گفتم -زشت است مردم تماشایمان میکنند... نگاهم کرد -این خانمها بدون اینکه خجالت بکشند بااین سر و وضع می ایند بیرون انوقت تو از اینکه دستور خدا را انجام بدهی خجالت میکشی؟؟ ادامه دارد.... @zendegiasheghane_ma
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 اقاجون این رفت و امد های ایوب را دوست نداشت میگفت؛ -نامحرمید و گناه دارد اما ایوب از رفت و امدش کم نکرد....برای،من هم سخت بود یک روز با ایوب رفتیم خانه روحانی محلمان همان جلوی در گفتم "حاج اقا میشود بین ما صیغه محرمیت بخوانید؟؟" او را میشناختیم.... او هم ما واقاجون را میشناخت... همانجا محرم شدیم.... یک جعبه شیرینی ناپلئونی خریدیم و برگشتیم خانه... مامان از دیدن صورت گل انداخته من و جعبه شیرینی تعجب کرد✨ -خبری شده؟؟ نخ دور جعبه را باز کردم و گرفتم جلوی مامان. گفتم -مامان!....ما......رفتیم....موقتا محرم شدیم.... دست مامان تو هوا خشک شد.... -فکر کردم برادر بلندی ک میخواهد مدام اینجا باشد ،خب درست نیست ،هم شما ناراحت میشوید ،هم من معذبم....✨ مامان گفت:اقاجونت را چه کار میکنی؟ یک شیرینی دادم دست مامان -شما اقاجون را خوب میشناسی ،خودت میدانی چطور ب او بگویی...✨ بی اجازه شان محرم نشده بودیم.... اما بی خبر بود و جا داشت ک حسابی دلخور شوند.... نتیجه صحبت های مامان و توجیه کردن کار ما برای اقاجون این شد ک اقاجون مارا تنبیه کرد..... با قهر کردنش.... مامان برای ایوب سنگ تمام میگذاشت وقتی ایوب خانه ما بود ،مامان خیلی بیشتر از همیشه غذا درست میکرد.... میخندید و میگفت -الهی برایت بمیرم دختر،وقتی ازدواج کنی فقط توی اشپزخانه ای..... باید مدام بپزی بدهی ایوب.....ماشاءالله خیلی خوب میخورد..... فهمیده بودم ک ایوب وقتی ک خوشحال و سرحال است زیاد میخورد..... شبی،نبود ک ایوب خانه مانماند..و صبح دور هم صبحانه نخوریم.... @zendegiasheghane_ma
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 سفره صبحانه ک جمع شد ،امد کنارم ....خوشحال بود -دیشب چه شاعر شده بودی،کنار پنجره ایستاده بودی... چند تار مو که از روسریم افتاده بود بیرون ،با انگشت کردم زیر روسری، -من؟دیشب؟ یادم امد،از سرو صدای توی حیاط بیدار شده بودم...دوتا گربه ب جان هم افتاده بودند و صدای جیغشان بلند شده بود.... اقاجون و ایوب تو هال خوابیده بودند....نگاهشان کردم...تکان نخوردند...ایستادم و گربه ها را تماشا کردم... ابروهایم را انداختم بالا... -فکر کردم خواب بودید ...حالا چه کاری میکردم ک میگویی شاعر شده ام؟؟ -داشتی ستاره ها را نگاه میکردی.... نتوانستم جلوی خنده ام را بگیرم -نه برادر بلندی ،گربه های توی حیاط را نگاه میکردم.... وا رفت... -راست میگویی؟؟ -اره هنوز میخندیدم... سرش را پایین انداخت.... -لااقل ب من نمیگفتی که گربه هارا تماشا میکردی.. خنده ام را جمع کردم... -چرا؟پس چی میگفتم؟ دمغ شد..... -فکر کردم از شدت علاقه به من نصف شبی بلند شدی و ستاره هارا نگاه میکردی..... هر روز با هم میرفتیم بیرون..... دوست داشت پیاده برویم و توی راه حرف بزنیم ،من تنبل بودم... کمی ک راه میرفتیم دستم را دور بازویش حلقه میکردم،اوکه میرفت من را هم میکشید.... -نمیدانم من بارکشم؟زن کشم؟ این را میگفت و میخندید.... -شهلا دوست ندارم برای خانه خودمان فرش دستباف بگیریم... -ولی دست باف ماندگارتر است... -دلت می اید؟دختر های بیچاره شب و روز با خون دل نشسته اند پای دار قالی.. نصف پولش هم توی جیب خودشان نرفته....بعد ما چه طور ان را بیاندازیم زیر پایمان؟؟ ادامه دارد.... @zendegiasheghane_ma
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 من از وقتی هر روزم را با نیت یک شهید و یاد امام زمان شروع کردم ، تلاشم بیشتر شده که رفتارو کردارم بهتر باشه که کمتر شرمنده ی شهدا و امام زمانم باشم یاد شهداکردن آنجایی به درد میخوره که یاد بگیریم ماهم در دوره ی خودمون به تکلیفمون عمل کنیم و از راه و خط ولایت فقیه( امام خامنه ای) جدا نشویم @zendegiasheghane_ma
ما هم همیشه در ایام محرم و صفر، با کمک بچه ها منزل را با نصب کتیبه و پرچم حسینیه میکنیم 👈افرین به این بانوان مومن که منزلشون تکیه ارباب شده🌹
ارباَ اربا😭😭😭😭😭 از اکبرم چه ریخت و پاشی نموده اند این تکه تکه در بغلم جا نمی‌شود😭😭😭😭 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صلى الله عليك یا اباعبدالله مادرم گفت برو روضه جلا میگیری چای آن جا بخوری جام بلا میگیری پدرم گفت که اگر نوکر خوبی باشی عاقبت تذکره ی کرببلا میگیری... التماس دعا 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹⚫️🌹 عَلــےٖ اَڪــــبَر ڪِه بَر زَمیٖــن اُفتــــٰادْ آسِــــمٰان ، آفْتــــٰابْ رٰا گُـــــمْ ڪـَردْ آن چِنـــٰان زَخـْـمْ روےِٖ زَخـــْمْ آمَــــدْ ڪِه عــَدوْ هَــم حِســٖابْ رٰا گُــمْ ڪـَردْ خٰوٰاســـْݓْ تٰا خِیــمہِ پَر ڪِشَـــد اَمّٖا شـــیٖرِ زَخْمــٖے عُقــٰابْ رٰا گُـــمْ ڪـَردْ پِـــدَرْ آمـَـدْ بہِ یــٰارےٖ اَشْ بِــــــرَوَدْ مـَـن بَمیٖــرَم ، رِڪــــٰابْ رٰا گُـــم ڪـَرْدْ پِسَــــرْ بــوتُـــرٰابْ ، بِیـْـن تـُــــرٰابْ نَـــوِه ےِ بــوتُــرٰابْ رٰا گُـــــم ڪـَرْدْ جِلْــــدِ قُـــرْآن خویٖـــشْ پِیــْـــدٖا ڪَـرْدْ بَـــرْگـِــــہ‌هـٰاےِ ڪِتــٰابْ رٰا گُـــمْ ڪَـرْدْ 🌷 🌙 @zendegiasheghane_ma