🌟🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹🌟
#درمحضر_بزرگان
آیت اللہ مجتهدے تهرانے(ره) مےفرمائند:
این دنیا ڪوچہ ے بنبست است.
🚨آخرش پیشانےمان مےخورد بہ سنگ #لحد❗آنوقت تازه پشیمان مےشویم،مےگوییم خدایا ما را بہ دنیا بازگردان...❗
🚫اما خطاب مےرسد "کلّا"... #ســاڪت شـــو!
💢حواسمون هست❓
بہ هر ڪجا میخواهیم ، میرویم
بہ هر چیزے میخواهیم دست میزنیم
بہ هرڪسےخواستیم #دروغ و #تهمت و ... میگیم.
و...
خیلےچیزهاے دیگہ آیا #نمےترسیم❓
یا اعتقاد نداریم ڪہ هر روز از #دنیا دورتر میشویم و بہ #مرگ نزدیک تر❓😰
💞 @zendegiasheghane_ma
هدایت شده از جلسات سبک زندگی ویژه بانوان
جلسات سرکار خانم #محمدی
#نظموهدف۱_جلسه۵_قسمت۱۱
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
👀 بچه ها وقتی نشستند کارتون نگاه می کنند سمبل هایی که در کارتونها هست را بچه ها نمادسازی می کنند و الگو سازی می کنند و همونو تو زندگیشون اجرا می کنند.بعد تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجملی که خدمتتون عرض کردم، بعد ببینید کارتون ها داره چه چیزهایی به بچه ها تون یاد می ده؟
🐭🐱 شاخص ترینش همون تام و جری هستش که بچه ها می شینند نگاه می کنند و بعد اجرا می کنند.
⛔️سعی کنید وقتی با بچه ها حرف میزنید بچه ها از شما #دروغ نشنوند.
☎️ تلویزیون نشون می ده که تلفن زنگ می خوره بعد بچه گوشی رو برمیدارد بهش می گن بگو بابام خونه نیست یا بابام خوابیده، بچه یاد می گیره که دروغ بگه بچه یاد می گیره اون که هست نباید باشه.
✅ همه چی باید مدیریت بشه، زمان قدیم بچه ها بیشتر با خاک و چوب بازی می کردند، چون اینها دارای انرژی خورشید هستند بچه ها از اونا انرژی می گرفتند
❌ما حالا هر چی وسیله پلاستیکی هست می دیم بچه ها و بعد بچه حرکت نداره، بچه های ما از همین الان فقط نشستند. مدل برره. چی کار می کنی دارم بیل می زنم تو فکرم.
👈 بچه های ما دارند مدل برره ای کار می کنند. درس خوندنشون، راه رفتنشون،حتی ارتباطشون با خانواده،
🖥 همه تو یه اتاق؛ درها بسته، شب کی وسطه؟ تلویزیون و مامان. یا تلویزیون و بابا. بقیه کجان؟ تو اتاقا واسه خودشون.
🎯اون بحث بازی های دورهمی که گفتیم، خاطره گویی که گفتیم واسه اینه که مرکزیت خانواده حفظ بشه.
✅ گفتیم بچه ها رو در کارها دخیل کنید, با تلویزیون تنها نزارید بازی های هیجانی باهاشون بکنید و بازی ها رو برای خودتون همراه شعر کنید.
😍 مثلا یه بالشت می چینی می گی مثل پله روش بریم، بعد می خونی والعصر والعصر...
🙆 یا مثلاً بچه میخوای ورزش یاد بگیره، خب ورزش بکنی بچه ورزش یاد می گیره.
👌ما بچه بودیم تو مدرسه این کار و می کردیم, معلممون می اومد ده دقیقه پشت نیمکت صبح ها وا میستادیم می خوندیم آنقدر بالا پایین پریده بودیم دیگه معلممون رو اذیت نمی کردیم، هر چی درس می داد گوش می دادیم و می نوشتیم.
♦️سوال؛ برنامه ای که بشه در حال چسبندگی بچه انجام داد چیه؟
📒 براش کتاب قصه حفظ بکنید موقعی که داری ظرف میشوری بگومامان اینجا واستا این ظرفا رو بزار اونجا من برات قصه هم می گم.
🍃 خاطرات بچگی های خودتونو که بگید خیلی لذت می برند ولی بعداً ازتون سوال می کنند. مامان اونجا اینطور کردید، چی شد،چرا اینطوری بود الان چرا اونطوریه؟ حواستون باشه چی می گید که بعدا بتونید جواب بدین.😄
@jalasaaat
🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹🌟
بخونید جالبه
👇👇👇👇
🔴 اتفاق جالبی که در یکی از فروشگاه های تهران رخ داد
👇 چطوری با #گرانفروشی و #فساد های خورد خورد مقابله کنیم👇
امروز، تو مغازه اى كه منم توش بودم يه خانمى یه چی برداشت اومد كنار صندوق تو صف. نوبتش كه شد، #فروشنده گفت؛ سيزده وپونصد!
خانمه با تعجب گفت؛ روش زده هفت و پونصد!
فروشنده با عصبانيت گفت؛ زده كه زده..!! برا خودش زده!
ميخواى يا نمي خوايى؟؟
خانمه گفت نميخوام!
فروشنده هم بلافاصله، طوريكه همه بشنون به شاگردش گفت؛ پسر بيا اينو بردار، هر كى هم پرسيد، بگو شده شونزده و پونصد!!
"هستن كسايى كه بخرن.."
مايى كه تو صف بوديم با تعجب به هم نگاه كرديم و يه آقايي كه جلوى من بود و سبدش تقريبا پُر بود، سبد رو گذاشت رو ميز و گفت:
هستن بخرن..!!؟؟؟ اينارم بده همونا..
پشت بندش شروع شد. يكي يكي پشت سر هم خريدهامونو گذاشتيم رو ميز و گفتيم نميخواييم! بده به همونا كه "هستن بخرن"
مرد اوليه، برگشت تو مغازه و گفت: من فلانيم، مدير برج فلان! بى شرفم اگر همه تلاشم رو نكنم تا از برج ما، كسى نياد اينجا..
با اينحال باز آروم نشد. اومد بيرون خطاب به همه ما طوريكه طرف بشنوه گفت؛ تو رو خدا يه چند دقيقه وقت بذاريد زنگ بزنيم ١٢٤ (تخلف تعزيرات صنفی). چندلحظه بعد، همه گوشي به دست بلند بلند، سر بالا به سمت تابلوي سوپري و سر چرخون به سمت خيابون، برا دادن آدرس دقيق، شروع كرديم گزارش دادن..
.
از اين ايستادگى، از اين اتحاد، از اون نگاه پر از حرف به همديگه تو صف كه انگار ذهن همو خونديم، از ليدري اون آقا و..
خيلى كيف كردم
ما خودمون باید با گرانی بجنگیم.. خود خود ما👍
متن از: محمود وطندوست كمالى (با تلخيص)
🔶بيايم در مقابل اينگونه فساد هاي ريز و جزئي بايستيم تا مقابله با اَبَر فسادها در دولت برامون راحت بشه
بيايم مطالبه گري سالم رو ياد بگيريم تا مسئولين جرات #دروغ هاي گنده گنده در ايام انتخابات رو نداشته باشن
بيايم جاي غر زدن و نق نق كردن و انداختن تقصير ها گردن اين و اون خودمون اوضاع رو درست كنيم
خود_كرده_را_تدبير_نيست
اوضاع كنوني كشور مقصرش خود ماييم
چه اونايي ك غلط راي دادند چه اونايي ك روشنگری و بصيرت افزايي نكردند و در مقابل جهل ملت سكوت كردند
خدا سرنوشت هيچ قومي را تغيير نميدهد تا آنها خود حال خود را تغيير دهند
💞 @zendegiasheghane_ma
✍️ #دمشق_شهرعشق
#قسمت24
من نمیدانستم اما انگار خودش میدانست #دروغ میگوید که صورتش سرخ شده بود، بین هر کلمه نفس نفس میزد و مصطفی میخواست تکلیف این گلوله را همینجا مشخص کند که با لبخندی تلخ دروغش را به تمسخر گرفت :«اگه به جای مسجد عُمری، زنت رو برده بودی بیمارستان، میدیدی چند تا پلیس و نیروی #امنیتی هم کنار مردم به گلوله بسته شدن، اونا رو هم ارتش زده؟»
💠 سمیه سرش را از ناراحتی به زیر انداخته، شوهرش انگار از پناه دادن به این زوج #آشوبگر پشیمان شده و سعد فاتحه این محکمه را خوانده بود که فقط به مصطفی نگاه میکرد و او همچنان از #خنجری که روی حنجرهام دیده بود، #غیرتش زخمی بود که رو به سعد اعتراض کرد :«فکر نکردی بین اینهمه وهابی تشنه به خون #شیعه، چه بلایی ممکنه سر #ناموست بیاد؟»
دلم برای سعد میتپید و این جوان از زبان دل شکستهام حرف میزد که دوباره به گریه افتادم و سعد طاقتش تمام شده بود که از جا پرید و با بیحیایی صدایش را بلند کرد :«من زنم رو با خودم میبرم!»
💠 برادر مصطفی دستپاچه از جا بلند شد تا مانع سعد شود که خون #غیرت در صدای مصطفی پاشید و مردانه فریاد کشید :«پاتون رو از خونه بذارین بیرون، سر هر دوتون رو سینهتونه!»
برادرش دست سعد را گرفت و دردمندانه التماسش کرد :«این شبا شهر قُرق #وهابیهایی شده که خون شیعه رو حلال میدونن! بخصوص که زنت #ایرانیه و بهش رحم نمیکنن! تک تیراندازاشون رو پشت بوم خونهها کمین کردن و مردم و پلیس رو بیهدف میزنن!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🇮🇷زندگی عاشقانه🇮🇷
#دمشق_شهرعشق #قسمت35 حس میکردم از حرارت بدنش تنم میسوزد که خودم را به سمت در کشیدم و دلم میخواس
#دمشق_شهرعشق
#قسمت36
💠 دیگر از فشار انگشتانش دستم ضعف میرفت و حتی رحمی به شانه مجروحم نمیکرد که لحظهای دستم را رها کند و میخواست همیشه در مشتش باشم.
درِ ویلا را که باز کرد به رویم خندید و انگار در دلش آب از آب تکان نخورده بود که شیرینزبانی کرد :«به بهشت #داریا خوش اومدی عزیزم!» و اینبار دستم را نکشید و با فشار دست هلم داد تا وارد خانه شوم و همچنان برایم زبان میریخت :«اینجا ییلاق #دمشق حساب میشه! خوش آب و هواترین منطقه #سوریه!» و من جز فتنه در چشمان شیطانی سعد نمیدیدم که به صورتم چشمک زد و با خنده خواهش کرد :«دیگه بخند نازنینم! هر چی بود تموم شد، دیگه نمیذارم آب تو دلت تکون بخوره!»
💠 یاد دیشب افتادم که به صورتم دست میکشید و دلداریام میداد تا به #ایران برگردیم و چه راحت #دروغ میگفت و آدم میکشت و حالا مرا اسیر این خانه کرده و به درماندگیام میخندید.
دیگر خیالش راحت شده بود در این حیاط راه فراری ندارم که دستم را رها کرد و نمیفهمید چه زجری میکشم که با خنده خبر داد :«به جبران بلایی که تو درعا سرمون اومد، ولید این ویلا رو برامون گرفت!» و ولخرجیهای ولید مستش کرده بود که دست به کمر مقابلم قدم میزد و در برابر چشمان خیسم خیالبافی میکرد :«البته این ویلا که مهم نیس! تو #دولت آینده سوریه به کمتر از وزارت رضایت نمیدم!»
💠 ردّ خون دیروزم هنوز روی پیراهنش مانده و حالا میدیدم خون مصطفی هم به آستینش ریخته و او روی همین #خونها میخواست سهم مبارزهاش را به چنگ آورد که حالم از این مبارزه و انقلاب به هم خورد و او برای اولین بار انتهای قصه را #صادقانه نشانم داد :«فکر کردی برا چی خودمو و تو رو اینجوری آواره کردم؟ اگه تو صبر کنی، تهش به همه چی میرسیم!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🍃🌸 ꧁༼﷽༽꧂🌸🍃
💓🌟اگر زن و شوهر در زندگے به یڪدیگر #اعتماد نداشته باشند
نتیجه اش نداشتن #آسایش و #آرامش در زندگیست.
💕🌟اصل اولے در زندگے مشترک داشتن #اعتماد متقابل است.
بر این اساس است ڪه #تعهد ازدواج بین دو نفر محڪم مے شود.
💞🌟البته طرفین هم #نباید ڪارے ڪنند ڪه اعتماد طرف مقابل از بین برود.
یکی از چیزهایے ڪه اعتماد را از #بین مے برد ،#دروغ گفتن است.
دیگری ڪاریست ڪه باعث ایجاد #سوء ظن مے شود و . . .
❣🌟اگر اعتماد از بین برود زندگے لبه #پرتگاه مے رود.
#پس_از_ازدواج
#هردوبخوانیم
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#هردوبخوانیم
#همسرانه
💖برای حفظ رابطه خوب با همسرتان 24 ساعت #صبر کنید!
وقتی عصبانی هستید قبل از اینکه عملی انجام دهید 24 ساعت صبر کنید .
❌وقتی عصبانی می شوید خودتان نیستید.
〽️مسائل کوچکی هست مانند ظرف شستن که همسرتان فراموش می کند و یا مسائل جدی تری مانند #تهمت_زدن یا #دروغ گفتن سعی کنید قبل از عمل کردن دقایقی فکر کنید ، هنگام #عصبانیت هر تصمییمی که بگیرید موجب آسیب و پشیمانی می شود .
〽️24 ساعت زمان طولانی نیست اما به اندازه کافی برای حفظ #آرامش و خون سردی کافی است و سعی کنید با همسرتان عاقلانه و مناسب بدون بلند کردن صدا صحبت کنید.
〽️از گفتن "مهم نیست" صرف نظر کنید زیرا یک زن یا شوهر نباید سعی کند همه چیز را خوب جلوه دهد و به کسی که طرف مقابل است هرچیزی را که می خواهد بدهد و بسیار مهم است که مشکل خود را با فرد به طور صادقانه ابراز کند حتی وقتی با همسرش مخالف است.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💓در زندگی مشترک #صداقت حرف اول را می زند...
💓یکی از مهم ترین ستون های زندگی اعتماد متقابل است که اگر فرو بریزد دوام زندگی از بین می رود.
اگر به طرف مقابل #دروغ گفتیم اولین اثرش این است که او دیگر به ما اعتماد نخواهد داشت و هر کار و سخن ما را باور نمی کند و به آن اعتنا نمی کند.
✨حضرت علی (ع) :
کسی که به دروغ گویی شناخته شود اعتماد به او کم می شود و حرف راستش پذیرفته نمی شود.
📚 غررالحکم ص22
#صداقت
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
چرا؟🤔
وقتی که خطبه عقد میخونن😊
چند بار عاقد میخواد از عروس «بله» بگیره،
میگن:عروس رفته گل بچینه💐
چرا باید از همون آغاز زندگی و پیمان زناشویی #دروغ گفته بشه؟😶
حالا هرچند مصلحتی و بر روی رسوم!😒
چرا این دروغ گفتن رو رسم و رسوم کنیم و به نسل های آینده منتقل کنیم؟
عـــ💍ــروس و دومــ👨🏻ـــاد که سر سفره عقد #قرآن به دست نشستن📖
تو یکی از مکان هایی که خطبه عقد جاری میشد…
عاقد وقتی که می خواست از عروس «بله» بگیره…
👈گفتن: عروس خانم داره سوره نور میخونه😍
واقعا هم سوره نور رو داشتن عروس و دوماد میخوندن☺️
⚠️ چرا این روش رو الگو و نمونه قرار نمیدیم؟
⚠️ چه مانعی داره که موقع عقد به عروس خانم و آقا دوماد بگن قرآن بخونن که اگه عاقد خواست «بله» بگیره
بگن عروس خانم مشغول خواندن قرآن هست؟😉
💟 زمانی که خدا باهاش صحبت میکنه و بهش سفارش میکنه.
سوره کوثر = سوره حضرت زهرا(س)
سوره یاسین = قلب قرآن
آیة الکرسی = سید آیات قرآن
سوره الرحمن = عروس قرآن
یا بگن عروس داره برای سلامتی امام زمان(عج) صلوات میفرسته📿
تا همه صلوات بفرستند و فضامتبرک بشه به نام خاتم الانبیاء محمد مصطفی(ص)😌
اونایی که موافق هستن این پیام به بستگان و دوستانشون پیشنهاد بدن😊✌️
تا عادتهای بی فایده به عادتهای بافایده و قرانی عوض بشه.😉
زندگــ💞ـــی هاتون مهـــــدوے و اهل بیتی
#ویژه_نامزدها
#ویژه_مجردها
احساسی که نسبت به همسر خود دارید ابراز کنید. زبانی، نوازش، نگاه، فرستادن کارت، گذاشتن یادداشت، نوشتن چیزی روی آینه نوشتن.
#ابراز_علاقه
راحت و آسوده با همسرتان صحبت کنید. تمام و کمال حقیقت را به او بگوئید هرچند باعث ایجاد دردسر شود. #دروغ مصلحت آمیز و تقیه و ... مشکلات را بیشتر میکند.
خواسته ها و احتیاجات خود را به همسرتان بگوئید. خسته ام، گرسنه ام، این فیلم را دوست ندارم، میخوام به خانه مادرم بروم و... نگوئید خودش باید بفهمد.
#همسرداری