eitaa logo
💕زندگی عاشقانه💕
26.6هزار دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
83 فایل
ازحسین بن علی هرچه بخواهی بدهد توزرنگ باش وازونسل علی دوست بخواه👪 مباحث و دوره های #رایگان تخصصی #همسرداری، #تربیت_فرزند، و.. ادمین تبلیغ @yamahdi85 📛استفاده ازمطالب فقط با #لینک_کانال جایزست❎ 👈رزرو تبلیغات↙ @tab_zendegiashghane
مشاهده در ایتا
دانلود
#سلامت 💡✨انگشتاتون رو مثل تصویر شبیه چنگال کنید و به مدت ۳۰ تا ۶۰ ثانیه در همین حالت نگه دارید. 💓این کارو ۴ بار در روز انجام بدین با اینکار از لرزش دستانتون در پیری تا حد زیادی جلوگیری میکنید ! 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 مردها چون جزءگرا نیستن ،معمولا از روی نشانه ها نمی فهمند که منظور خانمشون چی بوده. 💟 مثلا از روی حرکت ابرو یا اخمتون یا یه جمله و حرف غیر مستقیم انتظار نداشته باشین که آنها زود بفهمن که منظورتون چی بوده!!! ✅ گاهی سعی کنید رک و صریح ولی با ملایمت زنانه خواسته تون و یا مساله رو مطرح کنین. 💟 یه چیزی رو هم فراموش نکنین. به هیچ وجه ناراحتی تون رو و یا مساله ای رو با نیش و کنایه انتقال ندین که با این کار نه تنها به نتیجه دلخواه تون نمی رسین بلکه ممکنه نتیجه عکس بگیرین و یه دعوا یا مساله بزرگتر پیش بیاد . 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
#خانواده_متعالی استاد #پناهیان #جلسه2 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 مبحث 👇👇👇👇 اثرات طبیعی ازدواج بر اساس روایتی از پیامبر(‌ص) حسن خلق توسعه رزق جوانمرد شدن چرا برخی با ازدواج به این اثرات نمی‌رسند؟ کمبود محبت قبل از ازدواج نداشتن و ندانستن مهارت‌های لازم نگاه و تلقی غلط از ازدواج خیال‌پردازی‌های قبل از ازدواج تأثیر سوء، فیلم‌ها و تلویزیون بر خیال‌پردازی‌ها وقتی خوب‌ها ازدواج می‌کنند روضه حضرت زینب‌(س) 💞 @zendegiasheghane_ma
هدایت شده از زندگی عاشقانه
KhanevadeMotaali03-18k.mp3
7M
استاد فایلهای کم حجم وکاربردی 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از 💕زندگی عاشقانه💕
کلاس #خانواده_عاشورایی سرکار خانم #محمدی
🏴🍃🏴🍃🏴🍃🏴🍃 👌ما وضو می گیریم مسح پامونو که می کشیم می گیم خدایا منو در راه خودت قرار بده. 👈این ثابت قدم بودن هزینه داره. یه مقدار باید هزینه هاشو پرداخت بکنیم. 🍃ما توی زندگی مون از زندگی غریزی بالا می یاد به زندگی وظیفه می رسه؛ ✅ اگه تکلیفمونو بدونیم دیگه می دونیم الان باید چی کار بکنیم. الان که به سن بلوغ رسیدیم باید چی کار کنیم. الان که موقع نمازه باید چی کار بکنیم. الان که غیبت می شه باید چی کار بکنیم. 👀 الان که نامحرم منو نگاه می کنه باید چه کار بکنم؟ یه دفعه یادت می یاد که قرآن گفته باید چشمانت را بپوشانی باید حیا داشته باشی ♦️حضرت زینب سلام الله علیها چه کار کرد؟ حضرت رقیه سلام الله علیها چی کار کرد؟ مدام داری خودت را با معیارهای خانواده عاشورایی ات منطبق می کنی به خاطر همین شما عقب نمی مونی. 👈شما نگاه می کنی می بینی در خانواده عاشورایی یه کسی هست مثل حضرت ابوالفضل علیه السلام که به وفاداری معروف است. 🤔 ما چقدر به زندگی هامون وفاداریم؟ ما چقدر به خودمون وفاداریم؟ 😒 ببینید ما بعضی وقتا خودمون رو هم اصلا دوست نداریم. خداوند ما رو اشرف مخلوقات قرار داده و بعد گفته من تو رو می‌خوام جانشین خودم در روی زمین قرار بدم ولی چی کار کن؟ داشته باش. ✨عمل صالحت چه زمانی قبوله؟ زمانی که باشی ☀️می فرماید یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول ❌بعضیا می گن کافره که تو آمریکا هم هست کار خیر می کنه 🔔عزیزم خدا میفرماید ؛ یومنون بالغیب... یعنی باید به غیب ایمان داشته باشی وقتی ایمان داشته باشی می تونی عمل صالح مورد قبول داشته باشی. 🏴 اگه روضه هم می گیری باید عمل صالحت در کنار ایمان به غیب باشد.✅ @jalasaaat ارسال مطلب✅ کپی⛔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جلسات سرکار خانم 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 🍃 امام صادق علیه السلام میفرمایند سر موقعی که تب دارید، تب را از بین می برد 👨شانه کردن مو برای آقایون دندانها را محکم می کند. 🌸 ما در قرآن داریم👈 خذوا زینتکم عند کل مسجد، از امام صادق علیه السلام پرسیدند معنی این آیه چیه؟ فرمودند مراد شانه زدن ،هنگام نمازهای مستحب و واجب هستش. 🔔موقعی که می‌خواین نماز بخونید یه شونه چوبی تو جانمازت بزار موقع نماز سریع موهاتو شونه می زنی . وقتی موقع اذان موهاتو شونه بزنی موخوره مو از بین می ره. با شونه چوبی هم بهتره. ✅ از ویژگیهای مومن آراستگی و زیبایی در عین نداریه. 👈یعنی حتی اگه کسی بگه من که ندارم این کار و بکنم من که ندارم اون کارو بکنم ازش پذیرفته نیست. 👌این حُسن سلیقه شماست که حتی اگر شما چیزی هم نداری زیبا و آراسته باشی. ❌نگفتند شما تجملاتی باشی نگفتند شما اشرافی باشی گفتند زیبا و آراسته باشی 😱 هر گاه زنی در حالیکه آرایش کرده و معطر از خانه اش خارج شود و همسرش از این عمل او خشنود باشد برای این همسر دو برابر هر قدمی که آن زن بر میدارد خانه ای آتش ساخته می شود. 🔥 یعنی ما زنها می تونیم خونه ای از آتش برای همسرمان تو جهنم درست کنیم با همین مویی که بزاریم بیرون، عطری که بزنیم بریم پیش نامحرم. 👌👌بحث پوشش و آرایش را باید جدی تر بگیریم. ✅ استعمال بوی خوش دلت را قوت می بخشد. ✨یه عطرهای متنوعی داشته باشید اگر که سرد مزاج باشید می تونید عطر گل نرگس، عطر گل یخ، عطر گل محمدی، عطر یاس اینها را استفاده بکنید. 😍 برای فضاهایی مثل جانمازتون یا حتی مهمون اگه می یاد وقتی عطر دارید فضا را با این عطرها معطر کنید. 👈حالا برای اتاق خواب عطرهای متنوع دیگه هم می تونید داشته باشید. 🌸 از عطر کم نزارید. حتما روزهای جمعه عید فطر عید قربان سفارش شده که عطر بزنید ⛔️ ولی برای خانمها در جایی که ارتباط با نامحرم ها دارند سفارش شده که حتما مراقبت بکنید چون حکم زنا داره. و باید غسل بکنید. ⭐️امام صادق علیه السلام میفرمایند هزینه کردن برای بوی خوش اسراف نیست ❌ @jalasaaat ارسال مطلب✅ کپی⛔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از زندگی عاشقانه
#واینک_شوکران3 #شهیدایوب_بلندی داستان واقعی صبر و عشق یک بانو و فداکاری و ایثار یک مرد 💞 @zendegiasheghane_ma
💕زندگی عاشقانه💕
🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹🌟🌹 #واینک_شوکران3 #شهیدایوب_بلندی #قسمت32 توی فامیل پیچیده بود ک ربابه خانم و تیمور خان ،
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🍃🌹🍃🌹🌹 ایوب ب همه محبت میکرد.... ولی گاهی فکر میکردم بین محبتی ک ب هدی میکند با پسر ها فرق دارد... بس ک قربان صدقه ی هدی میرفت.... هدی ک مینشست روی پایش ایوب انقدر میبوسیدش ک کلافه میشد ،بعدخودش را لوس می کرد و میپرسید -بابا ایوب ،چند تا بچه داری؟ جوابش را خودش میدانست....دوست داشت از زبان ایوب بشنود -من یک بچه دارم و دوتا پسر..... هدی از مدرسه امده بود... سلام کرد و بی حوصله کیفش را انداخت روی زمین ... ایوب دست هایش را از هم باز کرد"سلام دختر بانمکم ،بدو بیا یه بوس بده" هدی سرش را انداخت بالا "نه،دست و صورتم را بشویم ،بعد" -نخیر ،من این طوری دوست دارم ،بدو بیا.... و هدی را گرفت توی بغلش... مقنعه را از سرش برداشت.... چند تار موی افتاد روی صورت هدی ... ایوب روی موهای گیس شده اش دست کشید و مرتبشان کرد.... هدی لب هایش را غنچه کرد و سرش را فشرد ب سینه ی ایوب "خانم معلممان باز هم گفت باید موهایم.را کوتاه کنم" موهای هدی تازه ب کمرش رسیده بود.... ایوب خیلی دوستشان داشت ،به سفارش او موهای هدی را میبافتم ک اذیت نشوند.... با اخم گفت."من نمیگذارم ....اخر موهای ب این مرتبی چه فرقی با موهای کوتاه دارد؟اصلا یک نامه مینویسم ب مدرسه ...میگویم چون موهای دخترم مرتب است ،اجازه نمیدهم کوتاه کند..... فردایش هدی با یک دسته برگه امد خانه .... گفت معلمش از دستخط ایوب خوشش امده و خواسته ک او اسم بچه های کلاس را برایش توی لیست بنویسد... 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹 رسیدگی ب درس بچه ها کار خودم بود.... ایوب زیاد توی خانه نبود... اگر هم بود خیلی سختگیری میکرد.... چند بار خواست ب بچه ها دیکته بگوید همین ک اولین غلط املایشان را دید ،کتاب را بست و رفت.... مدرسه بچه ها گاهی ب مناسبت های مختلف از ایوب دعوت میکرد تا برایشان سخنرانی کند..... روز جانباز را قبول نمیکرد...میگفت "من ک جانباز نیستم،این اسم را روی ما گذاشته اند ،وگرنه جانباز حضرت عباس است ک جانش را داد" از طرف بنیاد ،جانبازها را حج میبرند و هر کدامشان اجازه داشتند یک مرد همراهشان ببرند.... ایوب فوری اسم اقاجون را داد.... وقتی برگشت گفت"باید بفرستمت بروی ببینی" گفتم"حالا نمیخواهم، دلم میخواهد وقتی من را میفرستی،برایم گاو بکشی.... بعد برایم مهمانی بگیری و سفره بندازی از کجاااا تا کجااا برایم پارچه اورده بود و لوازم ارایش هدی بیشتر از من از آن استفاده میکرد،با حوصله لب ها و گونه هایش را رنگ میکرد و می امد مثل عروسک ها کنار ایوب مینشست... ایوب از خنده ریسه میرفت و صدایم میکرد "شهلا بیا این پدرسوخته را نگاه کن" هدی را فرستاده بودم جشن تولد؛خانه عمه اش ...... از وقتی برگشته بود یکجا بند نبود.... میرفت و می امد،من را نگاه میکرد.... میخواست حرفی بزند، ولی منصرف میشد و دوباره توی خانه راه میرفت..... -چی شده هدی جان؟چی میخواهی بگویی؟ ایستاد و اخم کرد "من نوار میخواهم ،دلم میخواهد برقصم.....میخواهم مثل دوست هایم لاک بزنم.... جلوی خنده ام را گرفتم "خب باید در این باره با بابا ایوب حرف بزنم ،ببینم چه میگوید.... ایوب فقط گفت "چشمم روشن" 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ایوب فقط گفت چشمم روشن.... و هدی را صدا زد "برایت میخرم بابا ولی دوتا شرط دارد.... اول اینکه نمازت قضا نشود و دوم اینکه هیچ نامحرمی دستت را نبیند" از خانه رفت بیرون و با دو تا نوار کاست و شعر و اهنگ ترکی برگشت.... انها را گرفت جلوی چشمان هدی و گفت "بفرما،حالا ببینم چقدر میخواهی برقصی" دوتا لاک و یک شیشه آستون هم گرفته بود... دو سه روز صدای اهنگ های ترکی و بالا پریدن های هدی،توی خانه بلند بود.... چند روز بعد هم خودش نوار هارا جمع کرد و توی کمدش قایم کرد.... برای هر نماز با پنبه و استون می افتاد ب جان ناخن هایش .... بعد از وضو دوباره لاک میزد و صبر میکرد تا نماز بعدی ... وقتی هم ک توی کوچه میرفت ...ایوب منتظرش میماند تا خوب لاک هایش را پاک کند... بالاخره خودش خسته شد و لاک را گذاشت کنار بقیه یادگاری ها.... توی خیابان ،ایوب خانم ها را ب هدی نشان میداد "از کدام بیشتر خوشت می اید؟" هدی به دختر های چادری اشاره میکرد و ایوب محکم هدی را میبوسید..... برای هدی جشن عبادت مفصلی گرفتیم؛با شصت هفتاد تا مهمان مولودی خوان هم دعوت کردیم ،ایوب ب بهانه جشن تکلیف هدی تلویزیون نو خرید ....میخواست این جشن همیشه در ذهن هدی بماند.... کم تر پیش می امد ایوب سر مسائل دینی عصبی شود ،مگر وقتی ک کسی از روی عمد اعتقادات دانشجوها را زیر سوال میبرد.... مثل ان استادی ک سر کلاس محبت داشتن مردم ب امام حسین و ایام محرم را محبت بی ریشه ای معرفی کرد.... ایوب داد و بیداد راه انداخت و کار را تا کمیته انظباطی هم کشاند.... 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پسر اولم که دنیا اومد رسم بود که بچه ها رو قنداق میکردن🙈 یعنی چند تا پارچه از کمر به پایین پیچیده میشد که در هر بار تعویض بچه یک سطل پارچه جمع میشد😭 و با توجه به اینکه پارچه تا یک حدی آب جمع میکنه مجبور بودم هر دو ساعت یک بار عوضش کنم و حتی در طول شب هم دو تا سه بار عوض میکردم کهنه بچه رو😒 اما با این حال مادرم خدا بیامرز میگفت شما پادشاهی می‌کنید با این بچه بزرگ کردنتون، آب گرم هر وقت بخواهید دم دستتونه 👌👌 اما ما باید یخ حوض می شکستیم توی زمستان و حتی همون هم توی خونمون نبود و وقتی یک سطل جمع می‌کردیم چهار تا کوچه بالاتر میبردیم تا لب حوض یا کنار جوی آب اونا رو بشوریم😱و همیشه من رو نهی میکرد که مبادا پوشک استفاده کنم و پول همسرم رو هدر بدم😔 این در حالی بود که همسرم مغازه عمده فروشی داشت و خودم شاغل بودم و دستم توی جیبم بود به اصطلاح خانوم های الان😉 اما بازم دوست نداشتم اسراف کنم و پولمون رو خرج چیزی کنم که بچم روش خرابکاری کنه و بریزم دور😂 خلاصه اینکه بچه ی اولم رو فقط توی مهمونی های خیلی ضروری پوشک میکردم .اونم پوشک معمولی نه کامل ،اونم دور از چشم مامانم😂😂 خدا بیامرزش اونقدر که هوای عروس و دامادش رو داشت هوای بچه هاش رو نداشت☺️ سر بارداری دومم دیگه توی خونه ی خودمون بودیم و خدا رو شکر مستاجر نبودیم.یعنی قبل از اینکه پسر اولم دو سالش بشه به طرز بسیار معجزه آسایی خونه خریدیم که حتی خود همسرم باورش نمی شد 😅 از همون ماه اول بارداری شروع کردم به جمع کردن لباسهای کهنه از خونه ی مامانم و خودمون و خواهرم و عمه ام و 😂😂😂خلاصه می گفتم لباس کهنه میخریم. ...نه دیگه در این حد😂 اما لباسها و ملحفه هایی که غیر قابل استفاده بود رو جمع کردم و تیکه کردم و شستم و گذاشتم کنار و بعد از نه ماه مقدار قابل توجه ای پارچه نخی و غیر نخی جمع شده بود.😃 بعد پارچه های نخی رو به صورت تنظیف روی غیر نخی ها میذاشتم و اگه خرابکاری می کرد مینداختم دور و اگه در حد آبکی بود میشستم 😆 خوب این بار مجبور نبودم که کلی کهنه بشورم.مدیریت کرده بودم اضافاتش رو دور میریختم. 😁😬😖 و اینطوری بود که دومی رو هم یک سال و نیم کهنه کردم و این آخر هاش پوشک میکردم که اونم از شانسم پوست پسرم حساسیت داشت و درد سرش بیشتر میشد.😒😫 موند دخترم که البته این یکی رو پوشک کردم اونم به خاطر اینکه مادر شوهرم و خواهر شوهرم دعوام کردن که نکنه دخترمون رو کهنه کنی😅 تازه اونم وقتی میخوابید پوشکش میکردم به محض بیدار شدنش از شش ماهگی سریع میبردمش دستشویی تا ی بار پوشک کمتر استفاده بشه.😜 خلاصه خواستم بگم نگید وضع مالیتون حتما خوب نبوده.چون الان من خانوم هایی رو می‌شناسم که اگه مرد خونه گوشت و میوه نخره براشون مهم نیست اما باید تو خونه هاشون پوشک حتما باشه😳 در صورتیکه همسرم میگفت من اگه وام بگیرم باید گوشت تو خونه باشه🙈 شکمو 😁😁 خانوم ها باور کنید پوشک چیز مهمی نیست که این همه غوغا راه انداخته.بیاییم با هم از امروز بگیم.حداقل تا جایی که میتونید کمتر استفاده کنید. 😍 @khaleeleila☺️ 👆👆❤️❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 سلام... همیشه وقتی میخوندم که اعضای کانال از بین الطلوعین بیدار شدنشون میگن با خودم میگفتم خب من شاغلم و نمیتونم بیدار بمونم، بعد از شنیدن سخنرانی حاج اقا پناهیان در مورد سبک زندگی؛ ده روزی هست که بیدار میمونم و خیلی برام جالبه که با اینکه یه ساعت کمتر شده خوابم ولی کلا سرحالترم و احساس خستگی ندارم در طول روز و قبلا بعد نماز که میخوابیدم موقع بیدار شدن و رفتن به سرکار خیلی خسته و خوابالو بودم... ممنونم از کانال بسیار عالیتون🌹🌹🌹🌹 ماهم به این دوست عزیز تبریک میگیم بابت این تغییر عالی🌹🌹👌 💞 @zendegiasheghane_ma
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ شب_جمعہ اسٺ شدم عازم دریا من 🍁ڪشش از جانب تو سینہ زدن ها با من ❣مادرٺ آمده در ڪرب_وبلا پس امشب 🍁مڪش از دسٺ دل غم زده ما دامن #ایهاالعشق_حسین_جان❤️ #اللهم_الرزقنا_ڪربلا 💞 @zendegiasheghane_ma
🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃 ✅ اعتـــراف به خطا و اشتباه 🔰 (حفظه‌الله) : 💭 جوانی می‌گفت : خطایی از من سر زد که احساس کردم از خدا دور شدم، غم وجودم را گرفت.. هر کار کردم فایده ای نداشت. با بیچارگی به خدا گفتم: «خدایا غلط کردم، با من قهر نکن!» چه عنایت‌ها که در پی این توبه به او نشده بود..! 🌙 چقدر زیباست که انسان در دل شب فرش خانه کنار بزند، صورت بر روی خاک بگذارد و بگوید: خـــدایـا غـلط کـــردم! 📚 ظهور عشق/ ص۵۷ 💞 @zendegiasheghane_ma