#صفحه167ازقرآن🍃
#جز_نه🍃
#سوره_اعراف🍃
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به#شهید_مجید_فریدوند😍
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#هردوبخوانیم
آقای قرائتی میگفتن:
♨حديث داريم اگر كسي شوهرش را اذيت كند، هرچه #نماز و #روزه و هر كار خيری اين خانوم انجام دهد، قبول نميشود.
📍مرد هم همينطور است دیگه…
اگر مردي خانمش را اذيت كند اعمالش قبول نميشود.
اگر زن و شوهري به هم نيش بزنند، نماز هيچكدام قبول نيست.
▪صحيح است ولی قبول نيست.
مثل چاي در آفتابه است!
چای در آفتابه چای است، ولي كسی نميخورد.😕
#دلتون_میاد_اصلا_همو_اذیت_کنید؟😑
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
••🍃📸••
اربعیــن گذشت!
حالا ڪمڪم،
تمـامِ خستـهگان آرام میگیرند،
جز بانوے خستهاے 💔
ڪه دیگر
رمقے برایش نمانده…
وسَلامٌعَلَیقَلبِزَینَبِالصَّبور...🌱
🌟 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💥 #سالگرد ازدواجته ایده نداری؟؟
تولد همسرت نزدیکه پیام قشنگ میخوای نداری ؟؟
💥 چرا معطلی حتما در کانال #عاشقانه_های_حلال ما #عضو شو هر روز هم به همسرت پیام بدی باز یه عالمه پیام و ایده قشنگ داریم😍👆👆👆
#سلام_مولا_جانم
چہ خوشبختم ڪہ صبحم
با سلام بر شما آغاز مےشود
و ابتدا عطر یاد شما در قلبم مےپیچد
چہ روز دل انگیزے است روزے ڪہ
نام شما بر سر درش باشد
و شمیم شما در هوایش...
من در پناه شما آرامم،
دلخوشم،زنده ام...
شڪر خدا ڪہ شما را دارم...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#داستان طنز 😂😉👇👇
👇😁👇😁😂😂
😊😉😊😉
یه زن وشوهر که بیست ساله با هم ازدواج کردن تصمیم گرفتن که تابستون رو کنار دریا بگذرنونن و به همون هتلی برن که بیست سال پیش ماه عسلشونو اونجا گذروندن ولی خانومه مشغله کاری داشت و بهمین دلیل توافق کردن که شوهره زودتر تنهایی بره و زنه دو روز بعد بهش ملحق بشه....
مرده وقتی وارد اتاق هتل شد دید یه کامپیوتر اونجاست که به اینترنت هم وصله. پس تصمیم گرفت که یه ایمیل به خانومش بفرسته و اونو از احوالش مطمئن کنه.بعد از نوشتن متن ، تو نوشتن حروف آدرس ایمیل زنش نا غافل یه اشتباه جزیی کرد و همین اشتباه باعث شد که نامه ش به آدرس شخص دیگه ای بره که از بد حادثه بیوه ای بود که تازه از دفن شوهرش برگشته بود....
خلاصه بیوه هه کامپیوترو که روشن میکنه و میره سراغ ایمیلش تا پیامهای تسلیت رو چک کنه بحالت غش روی زمین میوفته. همزمان پسرش از راه میرسه وسعی میکنه مادرشو به هوش بیاره یه هو چشمش به کامپیوتر میوفته و پیامو میبینه که اینطوری نوشته:
همسر عزیزم....بسلامت رسیدم. و شاید از اینکه از طریق اینترنت باهات ارتباط برقرار کردم شگفت زده بشی چرا که اینجا هم به اینترنت وصل شده و هر کسی میتونه
اوضاع و اخبار خودشو
روزانه به اطلاع بستگان و دوستاش برسونه.
من الآن یه ساعتی میشه که رسیدم و مطمئن شدم که همه چی رو آماده کردن و دو روز دیگه منتظر رسیدنت به اینجا هستم.....
خیلی مشتاق دیدارتم و امیدوارم سفر تو هم مثل سفر من سریع رخ بده.
راستی!نیازی به اوردن لباسهای ضخیم نیست چون اینجا جهنمه و هوا خیلی گرمه.😂😂😂
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#نکات_تربیتی_خانواده #قسمت50 "انتظارهای نابجا" 🔹مثلاً آیت الله بهجت (ره) وقتی میخواستن به یه زوج
#نکات_تربیتی_خانواده
#قسمت51
"حقوق یا وظائف"
🔹این که ما حقوق انسان ها رو بهشون یادآور بشیم خوبه اما مهم تر از حقوق، یادآوری "وظایف افراد" هست.
👆👆👆
⭕️ اگه به یه نفر فقط حقوقش رو مدام گوشزد کنن این آدم گرگ خواهد شد...
🔶 یعنی دنبال حقوقمون نباشیم؟
🌷 اشکالی نداره اما بهتره که دو برابر اینکه دنبال حقوقمون باشیم، دنبال وظایفمون باشیم.
✔️👆
✅ دنبال این باشیم که ببینیم وظیفمون چیه و بتونیم به بهترین شکل ممکن اون وظایف رو انجام بدیم.☺️
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#نکات_تربیتی_خانواده
#قسمت52
🔹 فرق مؤمن و منافق🔻
🌺 پیامبر اکرم (ص) فرمود: «مومن به میل خانوادش غذا میخوره، و منافق، خانوادش به میل اون غذا میخورند...؛ المُومِنُ یَاکُل بِشَهوَه اَهلِه َ المُنافِق یَاکُل اَهله بِشَهوَه».
💖💞 مومن انقدر اهل خودسازی هست که میبینه خانوادش چی دوست دارن، همون غذا رو تهیه میکنه و میاره خونه. 😊🎁🍒
و این کار رو با میل و رغبت هم انجام میده! 👌
💗 مثلاً به بچه هاش میگه بچه ها چه غذایی دوست دارید؟
بچه ها میگن خورشت قیمه!
مومن میگه پس منم قیمه دوست دارم! 😊
(شاید واقعا هم دوست نداشته باشه، اما به خاطر خوشحالی خانوادش میگه منم دوست دارم)
⛔️ در مقابل، آدم منافق به کی میگن؟
🔻 یکی از نشونه های آدم منافق اینه که خانوادش رو مجبور میکنه به میل اون غذا بخورن!
😒🔞
🔻به خانوادش میگه من امروز میخوام فلان غذا رو بخورم. شما هم باید بخورید. 😤💢
مهم اینه که دل من چی میخواد!
💢 در واقع هوای نفسش بر همه چیز اولویت داره!
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#هردوبخوانیم 🧕🏻🧔🏻
گفتن جمله ی "معذرت ميخوام"هم درست مثل جمله ی "دوستت دارم" اندازه و جايی دارد!
_ از به زبان آوردنش نه خيلی اجتناب كنيد و نه بيش از حد استفاده كنيد! اگر بيشتر از حد معمول، بابت كارهای نكرده عذر بخواهيم كاملا محسوس خودمان را به دست خودمان گناهكار كرده ايم
_ اگر هم بابت كارهای خطايی كه كرده ايم عذر خواهی نكنيم قطعا آدم های زيادی را در راهِ اين خودخواهی و غرور از دست می دهيم!
اشتباه از هركسی ممكن است سر بزند اما مهم اين است كه برای جبرانش چه كاری انجام دهيم! خيلی از اطرافيان ما تنها منتظر يك عذرخواهی از سوی ما هستند تا راه را برای برگشتمان بازكنند و دلشان صاف شود
با همين يك جمله ی ساده و استفاده ی به موقع از آن می شود هزاران رابطه را زنده كرد پس
از گفتن هراس نداشته باشيد!
چراكه نگفتنش می تواند ضررهای بيشتری را بار آورد💗
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#کلام_رهبری
#هردوبخوانیم 🧕🏻🧔🏻
#همسرداری
🔵ولو حضرت یوسف باشد
اگر شما آقا، محرم و نامحرم را رعایت نکردید، اگر دوستِ جنس مخالف پیدا کردید، اگر با همه گرم گرفتید، اگر حجاب رعایت نشد، اگر صد جور زن با آرایشهای گوناگون در مقابل شما رژه رفتند؛ و نیز اگر شما خانم، هرجا یک مرد چنین و چنانی را دیدید و به او خیره شدید و نگاه کردید و چه و چه کردید، نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که همسر خودت از نظر تو دیگر آن جاذبه یی را که محبت ایجاد کند، نخواهد داشت. همسر شما هر کس هم که باشد،را ولو حضرت یوسف، بعد از یک ماه یواش یواش عادی میشود
رهبر انقلاب 83/3/20
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#کلام_رهبری #هردوبخوانیم 🧕🏻🧔🏻 #همسرداری 🔵ولو حضرت یوسف باشد اگر شما آقا، محرم و نامحرم را رعایت نک
خب حالا تکلیف چیه ؟؟؟
عزیزدلم، تکلیف رو خدای عزیز مشخص فرموده،، به مردها کنترل چشم و به زنها کنترل خودآرایی واجب شده،،
در حقیقت ،، آرایش، یعنی پررنگ کردن خود! 😳
وقتی یه خانوم با جلوه گری حلال و رافت و مودت توسط همسر ومحارم خود دیده نشه، یه نوع حقارت درونی براش بوجود میاد و برای جبران این حقارت، خودش رو رنگ آمیزی میکنه تا جلب توجه کنه!!
تا دیده بشه!!
💯اين یه نکته تربیتی خاص برای جلوگیری از خودآرایی و تبرج دخترهای جوان و نوجوان در خانواده های مذهبی هست.
همه چیز از خانواده شروع میشه،،
بهشتی شدن یا.... ‼‼
#هردوبخوانیم
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#هردوبخوانیم
💝در ارتباط و گفتگوی بین زن و مرد از چه لغاتی نباید استفاده کرد؟ ⛔
تنفر به طور ذاتی بار منفی دارد.
«تنفر» کلمه بسیار سنگینی است.
زخم این واژه بسیار عمیق است.
بسیاری از زن و شوهرها از این واژه برای کارهای یکدیگر استفاده می کنند. در واقع از سنگینی این واژه سواستفاده می کنند تا خواسته های خود را به طرف مقابل تحمیل کند. اما این کار علاوه بر اینکه غیر اخلاقی است، ناراحتی های عمیقی در روحیه طرف هم ایجاد می کند.💝
از این لباست متنفرم⛔
از این غذا متتفرم⛔
💜💖💜💖
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه168ازقرآن🍃
#جز_نه🍃
#سوره_اعراف🍃
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به#شهید_محمد_بلباسی😍
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#تنها_میان_داعش
💥 برگرفته از حوادث #حقیقی خرداد تا شهریور سال ۱۳۹۳ در شهر آمرلی عراق بود که با خوشه چینی از خاطرات مردم مقاوم و رزمندگان دلاور این شهر، به ویژه فرماندهی بینظیر سپهبد شهید #قاسم_سلیمانی در قالب داستانی عاشقانه روایت شده است.
نویسنده : فاطمه ولی نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#تنها_میان_داعش #قسمت103 🍃🌸 *﷽ 🌸🍃 #تنها_میان_داعش #قسمت_صد_وسوم 💠 رزمنده با تعجب به من نگاه میک
#تنها_میان_داعش
#قسمت104
💠 حیدر چشمش به جاده و جمعیت رزمندهها بود و دل او هم پیش #حاج_قاسم جا مانده بود که مؤمنانه زمزمه کرد :«عاشق #سید_علی_خامنهای و #حاج_قاسمم!»
سپس گوشه نگاهی به صورتم کرد و با لبخندی فاتحانه شهادت داد :«نرجس! بهخدا اگه #ایران نبود، آمرلی هم مثل سنجار سقوط میکرد!» و در رکاب حاج قاسم طعم قدرت #شیعه را چشیده بود که فرمان را زیر انگشتانش فشار داد و برای #داعش خط و نشان کشید :«مگه شیعه مرده باشه که حرف #سید_علی و #مرجعیت روی زمین بمونه و دست داعش به کربلا و نجف برسه!»
💠 تازه میفهمیدم حاج قاسم با دل عباس و سایر #مدافعان شهر چه کرده بود که مرگ را به بازی گرفته و برای چشیدن #شهادت سرشان روی بدن سنگینی میکرد و حیدر هنوز از همه غمهایم خبر نداشت که در ترافیک ورودی شهر ماشین را متوقف کرد، رو به صورتم چرخید و با اشتیاقی که از آغوش حاج قاسم به دلش افتاده بود، سوال کرد :«عباس برات از #حاج_قاسم چیزی نگفته بود؟»
و عباس روزهای آخر آیینه حاج قاسم شده بود که سرم را به نشانه تأیید پایین انداختم، اما دست خودم نبود که اسم برادر #شهیدم شیشه چشمم را از گریه پُر میکرد و همین گریه دل حیدر را خالی کرد.
💠 ردیف ماشینها به راه افتادند، دوباره دنده را جا زد و با نگرانی نگاهم میکرد تا حرفی بزنم و دردی جز داغ عباس و عمو نبود که حرف را به هوایی جز هوای #شهادت بردم :«چطوری آزاد شدی؟»
حسم را باور نمیکرد که به چشمانم خیره شد و پرسید :«برا این گریه میکنی؟» و باید جراحت جالی خالی عباس و عمو را میپوشاندم و همان نغمه نالههای حیدر و پیکر #مظلومش کم دردی نبود که زیر لب زمزمه کردم :«حیدر این مدت فکر نبودنت منو کشت!»
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#تنها_میان_داعش
#قسمت_آخر
#قسمت105
💠 و همین جسارت عدنان برایش دردناکتر از #اسارت بود که صورتش سرخ شد و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، پاسخ داد :«اون شب که اون نامرد بهت زنگ زد و #تهدیدت میکرد من میشنیدم! به خودم گفت میخوام ازت فیلم بگیرم و بفرستم واسه دخترعموت! بهخدا حاضر بودم هزار بار زجرکشم کنه، ولی با تو حرف نزنه!»
و از نزدیک شدن عدنان به #ناموسش تیغ غیرت در گلویش مانده و صدایش خش افتاد :«امروز وقتی فهمیدم کشونده بودت تو اون خونه خرابه، مرگ رو جلو چشام دیدم!» و فقط #امیرالمؤمنین مرا نجات داده و میدیدم قفسه سینهاش از هجوم #غیرت میلرزد که دوباره بحث را عوض کردم :«حیدر چجوری اسیر شدی؟»
💠 دیگر به ورودی شهر رسیده و حرکت ماشینها در استقبال مردم متوقف شده بود که ترمز دستی را کشید و گفت :«برای شروع #عملیات، من و یکی دیگه از بچهها که اهل آمرلی بودیم داوطلب شناسایی منطقه شدیم، اما تو کمین داعش افتادیم، اون #شهید شد و من زخمی شدم، نتونستم فرار کنم، #اسیرم کردن و بردن سلیمان بیک.»
از تصور درد و #غربتی که عزیز دلم کشیده بود، قلبم فشرده شد و او از همه عذابی که عدنان به جانش داده بود، گذشت و تنها آخر ماجرا را گفت :«یکی از شیخهای سلیمان بیک که قبلا با بابا معامله میکرد، منو شناخت. به قول خودش نون و نمک ما رو خورده بود و میخواست جبران کنه که دو شب بعد فراریم داد.»
💠 از #اعجازی که عشقم را نجات داده بود دلم لرزید و ایمان داشتم از کرم #کریم_اهل_بیت (علیهمالسلام) حیدرم سالم برگشته که لبخندی زدم و پس از روزها برایش دلبرانه ناز کردم :«حیدر نذر کردم اسم بچهمون رو حسن بذاریم!» و چشمانش هنوز از صورتم سیر نشده بود که عاشقانه نگاهم کرد و نازم را خرید :«نرجس! انقدر دلم برات تنگ شده که وقتی حرف میزنی بیشتر تشنه صدات میشم!»
دستانم هنوز در گرمای دستش مانده و دیگر تشنگی و گرسنگی را احساس نمیکردم که از جام چشمان مستش سیرابم کرده بود.
💠 مردم همه با پرچمهای #یاحسین و #یا_قمر_بنی_هاشم برای استقبال از نیروها به خیابان آمده بودند و اینهمه هلهله خلوت عاشقانهمان را به هم نمیزد.
بیش از هشتاد روز #مقاومت در برابر داعش و دوری و دلتنگی، عاشقترمان کرده بود که حیدر دستم را میان دستانش فشار داد تا باز هم دلم به حرارت حضورش گرم شود و باور کنم پیروز این جنگ ناجوانمردانه ما هستیم.
#پایان
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
خان_طومان
هزار دسته ملَک راهیِ خراسان است
هوا ، هوای شهیدانِ "خان طومان" است
عجیب نیست اگر راویان پاییزاند
که فصلِ آمدنِ قاصدانِ باران است...
مدافعان حرم ، راهیِ حرم شدهاند!
که این مسیر ، برازندهی شهیدان است
غریب ماندنِ بین سگان که چیزی نیست
به یاد غربت ارباب ، این هم آسان است
به لطفِ عمهی سادات ، بعدِ رفتنشان
هنوز قافلهی زینبی فراوان است
مدافعان حرم ، راهیان نور شدند
که روشن از این تابش تمام ایران است
خوش آمدید به وطن 😭
#شهدای_خان_طومان
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
یاصاحب الزمان
گفتیم
نوشتیم
خواندیم
برای شما و برای ظهورتان
به امید دیداری
که در اربعین نصیبمان نشد...
به یقین
کم گفتیم
كم نوشتیم
كم خواندیم
برای شما و برای ظهورتان...
ما گدایان همیشه شرمندهایم
کم مان را بپذیر و شرمندگیمان را...
تا روز آمدنتان
میگوییم
مینویسیم
میخوانیم
برای شما و برای ظهورتان....
أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══