از سماء بارانى آمد وشست
تمام اين جھان را
بيا در این روز بارونی
مهدے صاحب الزمان
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🙏
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
سلام سلام سلام😍😍😍😍
صبح روز قشنگ سه شنبه تون بخیر و نیکی 🌹🌹🌹🌹
انشالله روز خوبی رو شروع کنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد 👌
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ثواب تمام کارهامون از کوچیک تا بزرگ رو تقدیم میکنیم به #شهید_حمید_خزائی_زاده😍😍😍😍😍
انشالله از خود شهید عزیز کمک میگیریم تو کارهامون 👌
برای اینکه اراده مون قوی بشه تو انجام دادن کارها💪💪💪💪
خوب به کجا رسیدید 🤔از چه نماز قضایی شروع کردید🤔
هر چند کم ولی شروع کنیم 👌فقط کافیه شروع کنیم✅
اون موقع دیگه پیش میرید با برنامه👌
حتی شده یک نماز صبح قضا بخونید 👌
یواش یواش شروع کنید قول میدم تو یک ماه نتیجه خوبی بگیرید😍
فقط کافیه بخواهید💪💪
مراقبه✅
نماز اول وقت ✅
دائم الذکر بودن ✅
خواندن زیارت عاشورا✅
خواندن نماز قضا✅✅
موفق باشید تلاشگران در راه 🌹🌹
التماس دعا از همه بزرگواران 🌹
#هرروز_باشهدا
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم #قسمت4 استاد #پناهیان در آرزوی دو رکعت نماز خوب!😍😍 استاد پناهیان: روا
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
استاد #پناهیان
#قسمت5
نماز با اشک؟
✅❓😢❓
استاد پناهیان:
نماز چیز عجیبیه!
هر کس از آیت الله بهجت رحمت الله علیه نصیحت می پرسید
می فرمودن:
" برو نمازتو درست کن همه چیز درست میشه..."
💥➖🌎➖🌺
ایشون از آیت الله قاضی قدس سره مطلبی رونقل می کنند؛
مرحوم قاضی همیشه مکرر می فرمودند:
💥هرکس نمازش را درست کرد و در مقامات معنوی به جایی نرسید، آب دهان به صورت من پرت کند......
😯
چجوری باید "نماز خوب" بخونیم؟
خیلی ساده هست!
💥👌
خوب دقت کنید!
"نماز یه عبادتی نیست که لازم باشد شما آن را با "حال" بخوانید! یا با اشک بخوانید! با گریه و سوز و عشق بخوانید!
امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: إِنَّ لِلقُلُوبِ اِقبالا و أَدبارا..
💧💢💧
برای دلهای ما آدمها اقبال وادباری است.
بعضی وقتا آدم حال عبادت دارد
و بعضی وقتها هم "حال عبادت ندارد."
✅🔛⛔
💥💥💥نماز در مرحله ی اول فقط رعایت ادب است نه عشق بازی با خدا...💥💥💥
➖💠➖➖💢
اگه دوست داری نمازت خوب بشه و این همه ثمر داشته باشه این بحث رو دنبال کن
با هر نمازی، هر روز تمرین ادب کن مقابل خدا...
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم
#قسمت6
استاد #پناهیان
بهترین و آسونترین راه ترک گناه!
💠🌹❓➖💥
استاد پناهیان:
من نمیدونم چرا بعضیا زود با خدا پسر خاله میشن!!!
😘😐
وقت نماز که میشه میگن: خدایا فعلا حالشو ندارم!!
😩😣😩
ببینم مگه فوتباله که هر وقت حال داشتی بری سراغش!!!
✅ به نظرتون چرا خدا خواب نازنین و دلنشین تو رو صبحها بهم زده؟
الله اکبر الله اکبر...
📢⏰
بلند شو نماز بخون!
✅خب معلومه! چون خدا می خواد حالتو بگیره!!
🌹
اما طرف میگه هر موقع حال پیدا کردم نماز میخونم!!!😳
🔴💢👆
حواست هست؟!
نماز که برای حال کردن هوای نفس نیست!
اتفاقا باید هوای نفستو با نماز بزنی داغون کنی...
✅✅✅
آخ فدای این خدا بشم با دینش ...
✅
خدا پیشنهاد نمیکنه مثل مرتاض های هندی بری روی میخ ها بخوابی یه هفته یه ماه تا رشد پیدا کنی...
➖➖➖➖
میفرماید نمیخواد روی میخ بخوابی که میخا توبدنت فرو بره و آخ نگی تا همه ی قدرتها رو بهش برسی!
💥💥💥💥
اگه میخوای با نفست مبارزه کنی "سر نماز مبارزه کن..."
👆❗👆💥💥خیلی مهم!
جوونه میاد میگه من هر چی سعی میکنم نمیتونم چشمم رو کنترل کنم!!!
اون یکی میگه من نمیتونم زبونم رو کنترل کنم!
خوب توجه کنید: هرکی هرچی رو میگه نمیتونم ،
بخاطر این هست که :
"یه کاری رو می تونسته انجام بده و نداده"
💥و اون کار، این بوده که به وقتش بلند شه بگه الله اکبر......💥
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#هردوبخوانیم 🧕🏻🧔🏻
#زوج_درمانی
#تکنیک_ساندویچ 🌭🌭🥪🥪
تا به حال برای شما پیش آمده است که بخواهید خبر ناخوشایند یا مطلب ناراحت کننده ای را به کسی بگویید
چگونه بهش بیان می کنید
تکنیک_ساندویچ را پیشنهاد می کنیم.
برای کم کردن اثر ناخوشایند یک پیام یا خبر منفی،
آن را در میان دو عبارت یا خبر مثبت قرار داده و به مخاطب عرضه کنید.
«جمله مثبت، جمله منفی، جمله مثبت»
به عنوان مثال:
سارا جان، شما آشپز بی نظیری هستی، اگرچه خورشت کمی شور شده، ولی سوپت واقعا خوشمزه است.
مامان، تو خیلی مهربونی، اگرچه گاهی به خاطر تذکرهای زیادت ناراحت میشم، ولی می دونم خیلی دوستم داری و ... .
قرار دادن جمله منفی در بین دو جمله مثبت از شدت اثر تخریبی آن کم کرده و با اشاره به نکات مثبت، فرد احساس می کند فقط نکات منفی دیده نشده، رعایت انصاف شده و به همین دلیل انگیزه بیشتری برای تغییر و بهبود شرایط خواهد داشت.
🔴 در بیان نکات مثبت نباید اغراق کنید یا به دروغ ویژگی مثبتی را به کسی نسبت دهید، این کار اثر معکوس خواهد گذاشت.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
KhanevadeMotaali15-18k.mp3
6.23M
#خانواده_متعالی
استاد #پناهیان
آنچه خواهید شنید👇👇
💥تقدیر و تکلیف: مسیر حرکت و رشد
💥رضایت به تقدیر مسأله اول خانواده
💥اقسام تکلیف
💥موافق طبع، مخالف طبع
💥پذیرش و انجام تکلیف عامل رشد
💥اقسام تقدیر
💥موافق، مخالف
💥تفاوتهای زنان و مردان؛ لازم و مسألهساز
💥تکالیف با طبیعت حقیقی (فطرت) مخالفت ندارد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#ازجهنم_تابهشت #قسمت109 تو دلم فقط قوربون صدقه لفظ قلم حرف زدن و نگران شدنش ميرفتم و به خودم فحش م
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت110
شماره امیرحسین رو میگیرم ، بعد از دوتا بوق صدای شادش تو گوشی میپیچه _جان دلم؟
دلم قنج میره برای این جان دل گفتنش. با صدایی که به خاطر گریه فوق العاده گرفته بود میگم_ سلام. میتونید بیاید اینجا؟
با نگرانی سریع میپرسه_ چی شده؟ گریه کردی؟
چیزی نمیگم که با دادی که پشت گوشی میزنه سریع به خودم میام
امیرحسین _ حانیه میگم چی شده؟ چرا چیزی نمیگی؟
_ امیر . فقط بیا. فقط بیا. آدرس رو برات میفرستم.
تلفن رو قطع میکنم و دوباره هق هق گریم بلند میشه. پاهام قدرت راه رفتن نداشتن ، نمیتونستم جایی برم تنها کاری که از دستم برمیومد ارسال آدرس برای امیرحسین بود ، آدرس رو میفرستم و گوشیم رو دوباره خاموش میکنم . سرم رو روی زانوم میگذارم و به اشکام آزادی میدم. حدود ده دقیقه میگذره سرم رو بالا میارم که با چشمای سرخ امیرحسین که کنار پام زانو زده بود و بهم خیره شده بود مواجه میشم.
امیرحسین _ چی شده که عشق من انقدر بی قراره؟
"هواییم نکن مرد. همینجوری هم نمیتونم با دوریت کنار بیام. "
_ منو میبری خونه؟
امیرحسین _ اره. اره. حتما.
برای اولین بار دست امیرحسین رو میگیرم ، چاره دیگه ای ندارم. گرماش تا قلبم رسوخ میکنه اما قلبم رو گرم نمیکنه میسوزونه ، میسوزونه از این جدایی.
🌸🌸🌸❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️🌸🌸🌸
تورا ديدن ولي از تو گذشتن درد دارد.
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت111
🌸🌸به روايت حانيه ………
چشمام رو باز میکنم ، جلوی در خونه بودیم و امیرحسین داشت زنگ میزد .
کلافه دستی تو موهاش میکشه و به سمت ماشین برمیگرده با دیدن چشم های باز من لبخند زورکی میزنه و میگه نیستن ، کسی در رو باز نمیکنه. بی هیچ حرفی دستم رو تو کیفم میبرم تا کلید رو پیدا کنم. با لمس جسم فلزی سرد به یاد تصمیمی که گرفتم میوفتم ، تمام وجودم یخ میزنه و دوباره تمام بدنم به شروع به لرزیدن میکنه. در یک تصمیم آنی و با لحنی که سعی در کنترل لرزشش داشتم رو به امیرحسین میگم_ میشه..... میشه.... باهم حرف بزنیم ؟
امیرحسین _ الان حالتون خوب نیست ، بریم خونه ما یکم استراحت کنید بعد که بهتر شدید حرف میزنیم ، اتفاقا منم کارتون دارم.
با جدیت میگم_ همین الان.
امیرحسین تعجب میکنه و باشه ای رو آروم زمزمه میکنه. ماشین رو دور میزنه و از سمت راننده سوار میشه.
_ برید یه پارک نزدیک لطفا.
امیرحسین _ چشم.
حرکت میکنه. مسیر در سکوت کامل توام با استرس و نگرانی میگذره. به اولین پارکی که میرسیم ، پارک میکنه، پیاده میشه و در رو برای من هم باز میکنه.
امیرحسین _ میتونید بیاید.
هنوزهم راه رفتن برام سخت بود ، پاهام بی حس بودن اما نمیتونستم بیش از این وابسته بشم ، به تکون دادن سر اکتفا میکنم ، دستم رو به در میگیرم و سعی میکنم که بدون تلو تلو خوردن رو پاهام بایستم. به سمت اولین نیمکت حرکت میکنم و امیرحسین هم دنبالم میاد ، نگرانی کاملا تو چهرش معلوم بود ، دیگه خبری از لبخندی که هروقت باهم بودیم زینت همیشگی چهرش بود خبری نبود.
کنارم روی نیمکت میشینه، فاصلمون کمتر از دفعه های گذشته بود . بی مقدمه با صدایی که میلرزید میگم_ ما به درد هم نمیخوریم.
دنیا رو سرم آوار میشه ، صدا ها گنگ میشن و همه جا تار. اما تمام سعی خودم رو میکنم که ظاهرم ، بی قراری درونم رو فریاد نزنه.
به سمت امیرحسین برمیگردم ، متعجب به زمین خیره شده ، یه دفعه با صورتی که از خشم سرخ شده بود و صدایی که سعی تو کنترلش داشت میگه_ میشه از این شوخیا نکنید ، در این حد جنبم بالا نیست.
_ من ، من ، شوخی نمیکنم.
امیرحسین _ میشه واضح حرف بزنید ؟
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#ازجهنم_تابهشت
#قسمت112
یاد عصبانیتش تو دربند میوفتم ، بغضم بی اجازه میشکنه و اشکام دوباره جاری میشن ، سریع اشکام رو کنار میزنم و.بریده بریده میگم _ یعنی.....ه..م...ه چی تم...و...مه .....
رو به روم روی زمین زانو میزنه ، سرم رو میندازم پایین. دستش رو زیر چونم میزاره و سرم رو بالا میاره. بهش نگاه نمیکنم ، میدونم طاقت نمیارم. با صدای تحلیل رفته ای میگه _ منو نگاه کن. حانیه.
چشمام رو روهم فشار میدم دوباره میگه _ منو....ننگاه کن.
چشمام رو باز میکنم ، لب هام رو روهم فشار میدم تا بغضم دوباره نشکنه. چشماش پر اشک میشه و بریده بریده میگه _ چی شده خانومم ؟ چرا این چندوقته اینجوری شدی؟ چی شده حانیه؟ چیرو داری از من پنهان میکنی ؟
سرش رو روی زانوم میزاره و شونه هاش میلرزه.
مرد من داره گریه میکنه؟ من باعث گریش شدم؟
هرکس از اونجا رد میشد با تعجب بهمون نگاه میکرد اما برای من مهم نبود ، برای من مهم مردی بود که همه زندگیم بود و الان داشتم از دست میدادمش ، فقط همین.
_ امیرحسین. میشه....میشه.... منو ببری خونه؟
بدون هیچ حرفی از جاش بلند میشه ، حتی نگاهم نمیکنه ، به سمت ماشین حرکت میکنه و منم دنبالش راه میوفتیم.
مسیر پنج دقیقه ای در سکوت سپری میشه.
میرسیم ، دستگیره رو میکشم و در ماشین رو باز میکنم.
امیرحسین _ امروز هیچ اتفاقی نیفتاده.
_ فقط همه چی تموم شد.
امیرحسین _ بعدا حرف میزنم .
در ماشین رو آروم میبندم ، کلید رو از تو کیفم در میارم ، در رو باز میکنم وارد میشم ، در رو میبندم و همون جا پشت در روی زمین میشینم و این بغض لعنتی رو میشکونم.
زندگی بدون امیرحسین برای من معنی نداشت. اما راه دیگه ای نداشتم ، داشتم چوب اعتماد بی جام رو میخوردم.
با صدای زنگ آیفون سریع بلند میشم ، اشکام رو پاک میکنم و در رو باز میکنم ، با دیدن فاطمه خودم رو تو بغلش میندازم و دوباره هق هق گریم بلند میشه.
فاطمه_ حاانیه....چی شده ؟
_……………
فاطمه_ دختر دارم دق میکنم خب بگو چی شده؟؟؟؟
_ هیچی....دلم....گرفته.
فاطمه_ وای حانیه. مردم .
از بغلش میام کنار ، اشکام رو پاک میکنم ، لبخند بی جونی میزنم و میگم_ منم الان اومدم بیا بریم تو.
فاطمه_ نه ممنون.باید برم ، کلاس دارم. اومدم کتابت رو بدم.
_ عجله نداشتم که. قابلیم نداشت
فاطمه_ فدات شم عزیزم. عصر میای بریم امامزاده صالح؟
_ وای اره. اخ جون.
فاطمه_ آقاتون نمیان؟
دوباره بغض میکنم ، لبم رو گاز میگیرم و میگم_ برو بچه پرو .
لبخند گشادی میزنه ، خداحافظی میکنه و میره.
#ادامه_دارد
#ح_سادات_کاظمی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه222ازقرآن💐
#جز_دوازده💐
پایان جز ۱۱ و آغاز جز ۱۲😍😍😍
#سوره_هود💐
ثواب تلاوت این صفحه هدیه به#شهید_علی_لسانی💐
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🔅اللّٰهُمَّ إِنَّا نَشْکُو إِلَیْکَ...غَیْبَةَ وَ لِیِّنا...
🔸بارالها برسان آن مه در پرده غیب، فرجی کن که کمی تنگ شود فاصله ها..!
#اللّهمعجّللولیکالفرج🌹🌹
🌱🌾🌱🌾🌾🌱🌾🌾🌾🌱
شبتون نورانی یاعلی مدد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
❣ #سلام_امام_زمانم❣
ســــــ💞ـــلام بر نـــگاه تـــــ🌺ـــو بلنـــــــد آســــــــمانی ام
که از حضيض خاکها به اوج می کشانی ام 💐🍃
من از تبار لحظههای تـــــ✨ـند سير زنــــــدگی 🕊🌱
تــــــ💞ــــو از تبار ديگری، بـــهــار🌱 جاودانی ام💐🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
سلام سلام سلام 😍😍😍
صبح روز چهار شنبه تون پر از معنویت💐💐💐💐
انشالله روز خوبی رو شروع کنیم به برکت صلوات بر محمد و آل محمد 👌
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
ثواب تمام کارهامون از کوچیک تا بزرگ رو تقدیم میکنیم به #شهید_محسن_فخری_زاده😍😍😍😍😍😍
یک خبر خوشحال کننده بهتون بدم امروز ☺️
امروز روز چهلم هست که این برنامه رو گذاشتیم 😍😍😍😍
چهل روز با #شهدا😍😍😍😍
چه حس و حال خوبیه👌
چهل روز پر از معنویت 👌
برای خود من که خیلی خوب بود ✅
خیلی سعی میکردم کارهام رو با دقت انجام بدم چون قرار بود به یک شهید عزیز هدیه بشه 👌👌👌👌
انشالله اون دنیا هم ما رو شفاعت کنند ....ما اون دنیا احتیاج داریم به شفاعت شما ...انشالله شفاعت ما رو بکنند 👌👌👌👌
شهدا مطمئن باشید برامون جبران میکنند ...حتی اون دنیا میگن این شخص ثواب یک روز از کارهاش رو برای من گذاشت ..مطمئن باشید به بهترین نحو جبران میکنند😍
کارهایی که قرار گذاشتیم با هم در این چهل روز✅
مراقبه✅
خواندن نماز اول وقت ✅
دائم الذکر بودن ✅
خواندن زیارت عاشورا✅
خواندن نماز قضا که برنامه این هفته بود👌👌👌👌👌
خدا رو شکر برنامه ها با استقبال چشمگیری روبرو شدند ☺️
الحمد لله خدا رو شاکر هستیم از این بابت 🍃
انشالله که موفق باشید نماینده های خدا روی زمین 💐💐
التماس دعا از همه بزرگواران 💐💐
#هرروز_باشهدا
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#تربیت_فرزند
#پرسش_پاسخ
#مشاوره
پرسش :
سوال یه مامان خوب 😍👇
سلام خانوم کهربای عزیز
لطف میکنید چند تا بازی قشنگ معرفی کنید که توی خونه بشه انجام داد و بچه رو از تلویزیون جداکرد
یه پسر 5ساله و یه دختر 19 ماهه دارم
#پاسخ :
زهراجون، اول پسر کوچولوی گل تون،،
در اين سن "خلق کردن" براي بچه ها جذابيت زيادي داره مثلا درست کردن کاردستي، پس وسايل مورد نياز را در اختيار او قرار بدین مثل چسب، قيچي، عکسهاي مختلف. شما مي تونيد با جمع آوري برگها يا گلهاي مختلف و چسباندن آنها روي کاغذ به کودک کمک کنيد اشکال جديدي بسازه. _همچنين خمير بازي،
بازي با شن و ماسه، خاک خاصيت تخليه هيجاني داره چون بچه ها مي تونند با کمک اونها به ساختن قلعه يا ساختمان بپردازند. اینطوری هم حس خلق کردن در وجود اونها ارضاء میشه
و هم در مورد ساختار قلعه يا ساختمان و اجزاء اون مطالبي رو ياد مي گيرند پس اين فرصتها رو براش فراهم کنيد.
_اگه دقت کرده باشيد در سنين پنج تا شش سال بچه ها خيال پردازي مي کنند شما مي تونيد عروسکهاي خيمه شب بازي يا حيوانات عروسکي براش بخرین و شبها وقتی خودتون هستید یا حتی پیش مهمونا به اجراي نمايش بپردازيد يا حتي اگه اين عروسکها رو نتونستید پیدا کنید، با کمک پسرتون اونها رو بسازيد و اگه نمي تونيد اين کار را بکنيد در بازيهاي او نقشهاي مختلف داشته باشيد نقش مادر، معلم، يا بچه و با همديگر تعاملات
واقعي داشته باشيد اين کار هم براي بچه ها جذابيت داره و هم به اونها کمک مي کند کارهاي مخصوص به اون نقش رو ياد گرفته و به شکل عملي رفتار نقش مقابل رو مشاهده کنند پس از نظر روابط اجتماعي براي آنها خيلي سودمند است.
_با توجه به اينکه پسر شما حدودا پنج شش ساله است ممکنه بازيهاي جنگي براش جذاب باشه و بهش احساس قدرت بده، شما مي تونيد اين نوع بازيها رو باهاش انجام بدین .
_مامان زهرا،، بازی هایی مثل" لي لي "، " پرش با جفت پا" رو حتما انجام بدین،
همینطور مي تونيد بدون صرف هزينه زياد وسايلي که مورد نيازه رو براي پسرتون، تهيه کنيد مثل "تخته تعادل" که اگه بتونه روي اون بايسته و تعادل خودش رو حفظ کنه بسيار خوبه . اينها مهارتهايي هست که باعث میشه تعادل در مغز تقویت بشه و بعدا وقتي گل پسرتون وارد مدرسه مي شه دچار اختلالاتي مثل اختلال رياضي نشه. 👌
_همچنين پيدا کردن تصوير حيوانات يا اشيايي که در يک زمينه شلوغ پنهان شدن و کودک بايد با دقت فراوان شکل حيوانات يا اشياء مورد نظر رو از زمينه تشخيص بده، باعث افزايش دقت و توجه اون میشه . با انجام اين کارها احتمال اينکه پسرتون در مدرسه دچار دختلالات
اختلالات یادگیری بشه، خییییلی کمه 😉
برای دختر کوچولوتون هم از خمیر بازی و رنگهای انگشتی استفاده کنید تا به خلاقیت اش کمک کنید ،، مامانی، انگشت ها مغز دوم کودک هستند هر چقدر بیشتر درگیر باشند، کودک باهوش تر میشه.
خلاصه مامانی با وقت گذاشتن برای بچهها میشه اونها رو از لذت بازی، لبریز کرد، بازی مهمترین کار، شغل و سرگرمی بچه هاست. هر چقدر بیشتر بخندند و شاد باشند،تو شخصیت شون بهتر و کاملتر رشد میکنه و وقتی بزرگ شد از اخلاق و منش و رفتارش لذت می برین، ان شا الله...
موید باشید ✋
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#تربیت_فرزند
⛔️انتقاد از بچه ها هنگامی موثر است که به جای حمله به آن ها، فقط به رفتار ناپسندشان اشاره کنیم.
🔺هنگام انتقاد از کودکان، کلماتی را به کار ببرید که برای کودک قابل فهم باشد.
🔺انتقاد باید مطابق با سن او باشد.
🔺برای انجام دادن و یا ندادن کاری که در حد توانایی کودک نیست، از او انتقاد نکنید.
🔺حرف تان را خلاصه کنید و سخنرانی نکنید.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══