ارتباط موفق_25.mp3
10.84M
#ارتباط_موفق
#قسمت25
✿ دایرهی ارتباطات شما، میزان جذبهای بعدی شما را تعیین میکنند!
دایرهی ارتباطات سالم و تطهیر شده، انرژیِ جذبِ شما را برای ارتباط با دایرههای بعدی، افزایش میدهند.
#استاد_شجاعی 🎤
#آیتالله_مشکینی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
تست جالب شخصیت شناسی 😍
👈تست ساده شخصیت شناسی که میزان وابستگی شما به اطرافیانتان را آشکار میکند🧐🧐
💥 اگر قرار باشه از بین پروانه های بالا 🦋🦋 یکی رو انتخاب کنید، انتخاب شما کدامست؟؟
👈 با توجه به انتخابتون ویژگیهای شخصیتیتون رو بببینید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/812646456C443a64f1a0
💕زندگی عاشقانه💕
تست جالب شخصیت شناسی 😍 👈تست ساده شخصیت شناسی که میزان وابستگی شما به اطرافیانتان را آشکار میکند🧐
کانال درهم سرا ویژه شما و فرزندان نوجوانتون 😊
🌸 ظهور و وقایع مرتبط با اون رو به شکل داستانی بسیار زیبا در اینجا دنبال کنید👆👆
👌 زیر نظر کانال زندگی عاشقانه😊✅
#عکس_نوشته
#روز_پزشک
همسرم روزت مبارک
عکس نوشته های #روز_پزشک میخواین برای همسرتون
سریع تو کانال استیکر #عضو شید👇👇
https://eitaa.com/joinchat/3117809743Ca67bff2bcc
💕زندگی عاشقانه💕
#عکس_نوشته #روز_پزشک همسرم روزت مبارک عکس نوشته های #روز_پزشک میخواین برای همسرتون سریع تو کان
کانال استیکرمون رو با انواع استیکرهای طبقه بندی از دست ندید😊👆
#جانم_میرود
به قلم فاطمه امیری
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#جانم_میرود #قسمت36 ــــ بس کن دیگه حالت بهم نمی خوره همچین حرفایی بزنی زهرا برای آروم ڪردن اوضاع
#جانم_میرود
#قسمت37
_دخترا آرایشم خوبه؟؟
مهیا نگاهي به صورت نازی انداخت
_خوبه، میخوای برے جایي؟؟
زهرا تنه ای به نازی زد
_ڪلڪ کجا دارے میری؟؟
_اه چته زهرا تیپمو بهم ریختی من رفتم
مهیا و زهرا به رفتن نازی نگاه می کردند
_واه مهیا این چش شد
_بیخیال ولش ڪن بریم
_مهیا جانِ من بیا بریم کافی شاپ
ـــ باشه بریم
پاتوق همیشگی مهیا و دوستانش کافی شاپی ڪه رو به روی دانشگاه بود
وارد کافی شاپ شدن و روی صندلی در گوشه ڪافی شاپ نشستند
گارسون به طرفشان آمد و سفارش را گرفت
صدای گوشیش بلند شد
بعد ڪلی گشتن گوشی را از کیف درآورد
پیام داشت .همان شماره ناشناس بود
جواب پیام را داده بود
_یڪ دوست
مهیا پیامش را پاک کرد و بیخیال تو کیف انداخت
_بی مزه بازیش گرفته
_با ڪی صحبت مي کني تو
_هیچی بابا مزاحمه بیخی
شروع ڪردن به خوردن ڪیڪ بعد از ربع ساعت از جایشان بلند شدند
مهیا به طرف صندوق رفت تا حساب ڪند
_چقدر میشه
_حساب شده خانم
مهیا با تعجب سرش را بالا آورد
_اشتباه شده حتما من حساب نڪردم
_نه خانم اشتباه نشده اون آقا میز شمارو حساب کرد
مهیا به جایی ڪه گارسون اشاره ڪرد نگاه ڪرد با دیدن مهران صولتی و آن لبخند و نگاه مرموزش اخم وحشتناڪی به او انداخت و زود پول را از ڪیف پولش در آورد و روی پیشخوان گذاشت و از کافی شاپ خارج شد
_پسره عوضی
_باز چته غر میزنی
_هیچی بابا بیا بریم
دستی برای تاڪسی تکان داد با ایستادن اولین تاڪسی سوار شدند
_مهیا
_جونم
_یه سوال بپرسم راستشو بهم میگی
_من کی بهت دروغ گفتم بپرس
_اون دو سه روزی ڪه جواب گوشیتو نمی دادی ڪجا بودی
مهیا پوفی ڪرد دوست نداشت چیزی را از زهرا مخفی ڪند
_بهت میگم ولی واویلا اگه فهمیدم نازی یا کس دیگه ای فهمیده
_باشه باشه بگو...
* از.لاڪ.جیـغ.تـا.خـــدا *
* ادامــه.دارد... *
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
بامــــاهمـــراه باشــید
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#جانم_میرود
#قسمت38
_جان من مهیا همه این اتفاقات افتادن؟
_جان تو
_وای خدا باورم نمیشه
_باورت بشه
_نازی بفهمه...
مهیا اخمی به او کرد
_قرار نیست بفهمه خودت میدونی با این جماعت مشڪل داره
دیگہ به خانه رسیده بودند
بعد از خداحافظی به سمت در خانه شان رفت در را باز کرد و تند تند از پله ها بالا رفت
_سلام
مادرش که در حال بافتن بود وسایلش را کنار گذاشت
_سلام به روی ماهت تا تو بری لباسهات روعوض کنی ناهارتو آماده میکنم
مهیا بدون اینڪه چیزی بگوید به سمت اتاقش رفت و بعد از عوض کردن لباسش و شستن دست و صورتش به طرف آشپزخانه رفت...
و شروع کرد به خوردن
تمام که کرد ظرفش را بلند کرد و در سینک گذاشت
_مهیا
مهیا به سمت هال رفت
_بله
_دختر آقای مهدوی رو تو بازار دیدم گفت بهت بگم امروز بری پایگاشون غروبی
_باشه
تو اتاقش برگشت
خیلی خسته بود چراغ را خاموش ڪرد و خود را روی تخت پرت ڪرد
موهایش را مرتب کرد وسایل مخصوص طراحی اش را برداشت و به سمت پایگاه رفت...
بعد نماز رفت چون دوست نداشت در شلوغی آنجا دیده شود حوصله ی نگاه های مردم را نداشت به سمت پایگاه رفت
بعد از در زدن وارد شد
چند دختر جوان نشسته در حال بسته بندی بودن با تعجب به مهیا نگاه می کردند
_به به مهیا خانم
مهیا با دیدن مریم لبخندی زد
_سلام مریم جان
ــ سلام گلم خوش اومدی بیا بشین اینجا
مهیا روی صندلی نشست مریم برایش چایی ریخت
_بفرما
_ممنون
* از.لاڪ.جیـغ.تـا.خـــدا *
* ادامــه.دارد... *
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
بامــــاهمـــراه باشــید
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#صفحه_464ازقرآن🌸
#جز24🌸
#سوره_زمر🌸
ثواب تلاوت این صفحه هدیه #شهید_قباد_شمس_الدینی
#ختم_قرآن
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#سلامیاصاحبالزمان
پسر فاطمه اینجا همه دلها مان
بی سرو سامان ست و خراب
چشم امید گنه کار تو را میخواند
نسخه ی این دل بیمار تو را میخواند
نظری کنکه یک گوشه چشم شما
کافی ست برای پایان گرفتن این همه بلا!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌷
🌾🌹🍂🌾🌹🍂🌾🌹🍂🌾🌹🍂
🏴✨🏴
آب..
مهریه زهرا و
تو لـــبِ تشـــنه
دهی جان !!
فدای لب عطشان
حسین(ع)
و یاران با وفایش😔
سلام روزتون زیبا
┄━━━•●❥-🌹﷽🌹-❥●•━━━┄
#سخنرانی_دکتر_حبشی
#همسفر
#قسمت6 #جلسه_اول
دکتر #حبشی
سطح وعمق چه آثاری دارد؟🤔
عمق خواهی سکوت می اورد
درحالیکه سطح خواهی میل شدید به گفت وگو میارد.😮
🧕 خانم، حرف زدن جزء لوازم اساسی زندگیشه،در حالیکه اقایون برا این خیلی گرایش ندارند.
نه حرف می زنند ونه طاقت زیادی برای شنیدن حرف دارند.🗣
حالامیاد در کنار یه خانم قرار میگیره،
این دنیایی از حرف ها دربطن وجودیشه،
هیچ اعتنای واقعی بهش نمی کند،
برای کلام این فرصتی نمی گذارد.
چی رو تحقیر کرده؟🤔
سطح خواهی زن را.
یا خانم شروع می کنه به حرف زدن اصلا به تحمل مرد نگاه نمی کند.
چی رو تحقیر کرده؟ 🤔
عمق خواهی مرد را.
اگه ما این ویژگی رو فهمیدیم بجای اینکه بریم وباهم بجنگیم،
میایم تامین نیاز همدیگر می کنیم.👌
یعنی اساس تلاش مرد می شود خانم را خوب بشنود.👏
اساس تلاش خانم می شود،که باگفت وگوی زیاد مرد را آزار ندهد.👏
حالا یه گفت وگوی مناسب ومتین وقابل استفاده وسط این زندگی شکل میگیرد.
اینجا این نکته رو هم اضافه کنم
که اقایون که گفتم عموما از عمقی نگری خودشون دفاع می کنند
وسطحی نگری زن رو تحقیر می کنند؛😔
گاهی به غلط گمان می کنند که سکوت مرد،به شان ووقار مرد مربوطه.خیر
🔴 اقا اصلا قدرت حرف زدن ندارد
یعنی حرف زدن بلد نیست.
اگر دقت کرده باشید بیشتر جملاتی که اقایون درمراوده ها به کار میبرند همین چهار،پنج جمله است👇👇
سلام
خانواده چطورند؟
کاروبارا چطوره؟چه خبر؟
تمام شد.
👀 ودیدید گاهی زبان باز نمی کنند،به حالت واشاره اکتفا می کنند👇👇
سر تکان می دهد.که دیگه زحمت کلام گویی رو هم نکشد،
ویادیدید چهار،پنج بار سرتکان میده.
این مال همون چهار،پنج جمله ای است که بلده
اگه بیشتر بلد بود چه بسا بیشتر تکان میداد.
پس این از شان ووقار مرد ،نمیاد.
از سامان روانی مرد میاد .
ازاون ساختار شخصیتی مرد میاد که در خلقت خودش این طور طراحی شد که عمقی نگر باشد نه سطحی خواه.
🔮 لذا مراقب باشیم که به واسطه ی این ویژگی نه برای دیگری آزار باشیم ،نه برای خودمون ضعف.
بفهمیم که در برابر من زنی وجود دارد که سطح در اوجوششی دارد.
😮 هشدار
⚡️ احساس امنیت رو می خوایم در زن ایجاد کنیم،باید حرف بزند.
⚡️ خدمات از زن می خوایم،باید حرف بزند.
⚡️ می خوایم روانش همیشه سالم وباطراوت باشه،باید بشنویمش،اوحرف بزند.
آقایی که جلوی حرف زدن خانم رو میگیره،
داره در مسیر زندگی خودش سنگ می اندازد وداره خودش را به یه قهقرایی دراین زندگی نزدیک می کند.
مراقب باشیم اون نیاز سطحی خواهی زن باید به نحو احسنت تامین بشه.👏👏
یادمون هم بیاد ماپایگاه بودیم.
مرد مقتدر،پایگاه بود.
باید برای کلام او هم مامنی بود تابتواند حرف بزند.
#ازدواج
#خانواده_موفق
#پایه_امن
#وقار_مرد
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#سخنرانی_دکتر_حبشی
#همسفر
#قسمت6 ⬅️ #جلسه_دوم
دکتر #حبشی
🧕 از اون طرف خانم باید چه رعایت هایی رو درصحبت بامرد بکند؟
1️⃣ وقتی می خواد صحبت کند اجازه بگیرد.
اجازه نه اینکه ایااجازه میدهی.
یعنی به طور ناآگاهانه ای وارد صحبت بامرد نشه.
آمادگی مرد رابرای شنیدن خودش اول جلب کند.
2️⃣ حرف هایش اقتدار شکنانه نباشد.
3️⃣ باتایید مرد شروع بکند.
4️⃣ برای حرف زدن مزاحم فعالیت های معمولی مرد نشود.
چون خانوم ها وقتی می خواند صحبت کنند
اگه آقایون مشغول به کاری باشند
فکر می کنند این بی اعتنایی به آنهاست.
نه خیر.
مرد قابلیت چند کار دریه لحظه دارد.
📌 مثلا ضمن شنیدن زن مشغول یه فعالیتی هم هست،وسیله ای رو داره تعمیر میکنه.
این بی اعتنایی به زن نیست.این قابلیت مضاعف است.
5️⃣ ضمن صحبت کردن بامرد باید بهش خدمات بدیم.
چرا؟ چون خیلی لطف کرده داره مارو می شنود؟🤔
نه خیر.علت اینه👇
خانم ها وقتی صحبت می کنند
ما گفتیم مرد محکوم به سکوت است
یعنی خیلی توانایی شنیدن نداره.
بعدازچندجمله خسته میشه وظرفیتش تمام میشه.
👌 ما می خوایم براش ظرفیت سازی کنیم .
وقتی خدمات میاد وسط گفت وگو قرار میگیره؛قابلیت مرد رو برای شنیدن بیشتر
افزایش میده وعلاوه براین باعث میشه که نهایت حرف برای مرد دلنشین باشه.
معمولا خانم ها هروقت میاند بامرد صحبت کنند،
درمرد خستگی درست می کنند،
درگیری درست می کنند،
دلخوری درست می کنند،
آخرش به اختلاف ودعوا می کشد.
لذا تاثیر مرد از صحبت کردن خانم همیشه به علاوه ی آزار است.😲
درحالیکه اگر خانمی اومد،میان این صحبت کردن ،
خدماتی ،لطافت های ،ظرافت هایی به خرج داد؛
اقا هروقت خانم میومد براش صحبت کند، احساس میکنه یه طراوت تازه،یه لطافت وخدمات تازه.💐
پس جذب میشه واستعدادش برا شنیدن بازمیشه.
اون وقت میدان بیشتری رو میده
برای خانم که بگوید واین هم باکمال رضایت شنیدن بیشتری فراهم میکرد.💞
6️⃣ محبت 👈 آقایون محبت ها مخفی واز ته دلشونه،درحالیکه خانم ها به محبت های علنی وآشکار اصرار دارند؛درشنیدنش ودرارائه اش.
🔮 متاسفانه اقایون به علت اینکه
محبت های عمقی ومخفی رو گرایش دارند، دربرابر محبت سطحی زن مقاومت می کنند.
یعنی خیلی خانم های کمی هستند که از مردشون بشنوند من تورودوست دارم.😔
معمولا مرد حتی اگر خانم ازش سوال کنه
تومنو دوست داری؟
میگه چشماتو واکن دیگه ببین این خونه،این ماشین،این وسایل ،این امکانات و...
پس اینا براچیه؟پس من اینجا براچی دارم میدوم؟
درحالیکه خانم به علت تمایل سطحی اش،احتیاج مبرم داره به کلام لطیف محبت.
به بیان وعَرضه ی محسوس وملموس محبت.نه اینکه محبت در ته دل مرد باشد.👏
#محبت
#ازدواج_اگاهانه
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
┄━━━•●❥-🌹﷽🌹-❥●•━━━┄ #سخنرانی_دکتر_حبشی #همسفر #قسمت6 #جلسه_اول دکتر #حبشی سطح وعمق چه آثاری دارد؟
لطفا هم خانمها و همآقایون این مبحث رو کامل و با دقت بخونند👆👆
#مسابقه_اصحاب_عاشورا
مسابقه اصحاب عاشورا در دو بخش:
👌عمومی: اصحاب الحسین علیه السلام
👌نوجوان: یاران عاشورایی
📅19 مرداد لغایت 2 شهریور
🎁هدایا:
💫72 نگین متبرک:
🔹12 نگین انگشتری مضجع شریف امام حسین علیه السلام
🔸60 نگین انگشتری مضجع شریف حضرت معصومه علیهالسلام
لینک شرکت در مسابقه:
Fatemi.amfm.ir
▪️◾️🔳◾️▪️
جوان نو؛ رسانه اختصاصی نوجوانان فاطمی
آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
▪️http://eitaa.com/joinchat/3295150098C8f44199aee
⌨️https://javaneno.amfm.ir
#جانم_میرود
به قلم فاطمه امیری
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
💕زندگی عاشقانه💕
#جانم_میرود #قسمت38 _جان من مهیا همه این اتفاقات افتادن؟ _جان تو _وای خدا باورم نمیشه _باورت بش
#جانم_میرود
#قسمت39
همزمان سارا و نرجس وارد شدند
سارا با دیدن مهیا خرماها را روی زمین گذاشت
و به طرف مهیا آمد محکم بغلش کرد
_سلام مهیا جونم خوبی
_خوبم سارا جون تو خوبی
وبرای نرجس سری تڪان داد که نرجس با اخم رفت و گوشه ای نشست
_خب مریم جان پوسترو ڪی می خوای
_واقعیتش مهیا جان ما برناممون پس فرداس یعنی فردا باید پوسترارو بزنیم به دیوار
_فردا؟؟
_آره میدونم وقت نیست ولی دیگه سعی خودتو بکن توروخدا
سارا از جایش پرید و به سمت میز رفت و فلشی اورد مریم با دیدنش گفت
_نگا داشت یادم می رفت شهاب خودش یه مقدارشو طراحی کرده بود گفت بزنم رو فلش بدم بهت تا بتونی زودتر آمادشون ڪنی
مهیا فلش را از دست سارا گرفت
_اینطوری میتونم تا فردا به دستت برسونم
_مرسی عزیزم
_خب دیگه من برم
_کجا تازه اومدی
_نه دیگه برم تا کارمو شروع کنم
_باشه گلم
_راستی حال سید چطوره
همه با تعجب به مهیا خیره شدند
مریم با لبخند روبه مهیا گفت
_خوبه مرخص شد الان تو خونه داره استراحت میکنه
مهیا سرش را تکان داد بعد از خداحافظی با سارا همراه مریم به سمت در رفت
_مریم چرا همه از حرفم تعجب کردن
مریم ریز خندید
_آخه داداش بنده یکم زیادی جذبه داره کسی سید صداش نمیکنه همه خانما «آقای مهدوی» صداش میکنن تو اینو گفتی تعجب کردند
_اها خب من برم
_بسلامت گلم
مهیا سریع از آنجا دور شد خداروشڪر همانطور ڪه برنامه ریزی ڪرده بود قبل از شروع مراسم به خانه رفته بود
وارد خانه ڪه شد...
پدرش در حال نماز خواندن بود به آشپزخونه رفت و مقداری خوراڪی برداشت و به اتاقش رفت...
لباس راحتی تن خود ڪرد و لب تاپ
خودش را روشن ڪرد روی تخت نشست فلش مشڪی را در دست گرفت یڪ آویز فیروزه ای داشت فلش را وصل ڪرد و مشغول بررسی طرح ها شد
وقت نداشت باید دست به کار می شد
دوست داشت طرح هایش بی نقص باشد دست بہ ڪار شد
گوشیش را خاموش ڪرد دوست نداشت ڪسی مزاحم ڪارش باشد...
* از.لاڪ.جیـغ.تـا.خـــدا *
* ادامــه.دارد... *
💐شادے ارواح طیبہ شهدا صلوات💐
بامــــاهمـــراه باشــید
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══