📌یک ترسی که همه مادرشوهرها دارند این است که عروسی که از راه آمده پسر او را از دستش بگیرد.
❌این ترس زمانی بیشتر میشود که خود پسر هم در اثر غفلت و ناشی گری و بخاطر نیازی که به خانم دارد با مادرش دچار چالش شود.
👈بنابراین باید عروس این اطمینان خاطر را به مادرشوهرش بدهد که هر زمان که بخواهد میتواند پسرش را ببیند
و حتی پیشنهاد میشود عروس ، شوهرش را به سمت مادرشوهر هل دهد و به شوهرش تاکید کند که هوای مادرت را داشته باش ، احوالش را بپرس ، به او رسیدگی کن ، اگر دوا و دکتر نیاز دارد انجام بده و...
✅وقتی مادرشوهر خیالش از این جهت راحت شود عروس را دوست دارد و هوای او را داشته و امنیت زندگی عروس بالا میرود.
#استاد_زهراپور
#مهارتهای_زندگی
💥تشییع شهدای کرمان فردا انجام میشود
💥هویت ۷۰ درصد شهدا شناسایی شد
💥استاندار کرمان:
تا این لحظه آمار مصدومان و شهدای حادثه تروریستی مسیر گلزار شهدای کرمان ۸۴ شهید و ۲۸۴ مصدوم اعلام شده است، آمار اولیهای که روز گذشته از تعداد شهدا اعلام شده بود تغییر کرده است.
💥روز گذشته پیکر مطهر تعدادی از شهدای دوبارهشماری شده بودند و تا کنون ۷۰ درصد آنها شناسایی شده و عمدتاً مربوط به کرمان هستند.
💥پیکر مطهر شهدای حادثه تروریستی کرمان فردا ساعت ۹:۳۰ از چهارراه غزه به سمت مصلی بزرگ امام علی علیه السلام کرمان انجام میشود و پس از آن شهدای کرمان برای تدفین میروند و بقیه شهدا به سمت دیگر شهرستانها و استانها اعزام میشوند.
#کرمان_تسلیت
#ایران_تسلیت
#حاج_قاسم
روایت از کرمان؛
روایت از یک شهر مقاوم؛
زن از ماشین پیاده شد. جمعیت را کنار زدو هراسان به سمت نگهبانی بیمارستان دوید. چادرش روی شانههایش افتاده بود. تارهای نامرتب و پریشان موهایش از لابهلای روسری روی گونهاش ریخته بود. لبهایش از ترس سفید شده بود. به نگهبان که رسید پاهایش دیگر جان نداشت. دستش را روی شیشه نگهبانی تکیه داد و هراسان گفت محسن ابراهیمی "گفتن آوردنش اینجا، زندهست؟" و بعد طوری که انگار خودش تحمل شنیدن جواب همچین سوالی را ندارد، سرش را گذاشت روی شیشه و به زور بدن بیجانش را نگه داشت.
نگهبان همانطورکه سریع داشت دفتر اسامی را نگاه میکرد گفت: "پسرته خواهر؟" و زن بدون اینکه صدایش نای بیرون آمدن داشته باشد جواب داد: "تو رو امام زمان نگو مُرده" نگهبان صفحه را ورق زد و گفت: "خواهرم آروم باش توکلت به خدا باشه، اسمش تو لیست من نیست، برو توی اورژانس و بگرد، ببین پیداش میکنی؟"
زن بعد از کلی التماس از گیت نگهبانی رد شد و به اورژانس رسید. ناله و فریاد بابوی خون درهم آمیخته شده بود راهروی اورژانس پر بود از مجروحان و مصدومان که بعضیهاشان از هوش رفته بودند. اولی محسن نبود، دومی هم که پرستار داشت سرش را باندپیچی میکرد جوانی سی و چند ساله بود انگار، نه محسن شانزده سالهی او. سومی هم بدن بیجانی بود که بر پارچهی رویش نوشته بودند: سردخانه! چشمش که به این کلمه افتاد، ناگهان پایش از یاری کردن ایستاد.کف زمین اورژانس نشست و به پایین روپوش پرستاری که بهسرعت داشت از کنارش میگذشت چنگ انداخت و گفت: "خانوم محسن ابراهیمی یه جوون شونزده ساله با موهای فرفری سیاه اینجا نیاوردن؟" پرستار به سِرُم توی دستش اشاره کرد و گفت: "من کار دارم، خانم جون پاشو اینجا آلودهست، پاشو بشین روی صندلی باید از پذیرش بپرسی یا خودت یکییکی اتاق ها رو نگاه کنی."
زن هر چه توان داشت روی هم گذاشت برای ایستادن. شروع کرد به گشتن تمام اتاقها، اتاق اول، اتاق دوم، اتاق سوم ... چپ، راست و هر چه بیشتر به انتهای سالن نزدیک میشد دلش بیشتر راضی میشد که محسن را هر قدر مجروح و زخمی در همین اتاقها بیابد.
آخرین اتاق، آخرین امیدِ او بود و بعد از آن دیگر باید برای شناساییِ محسن به سردخانه میرفت. زیر لب زمزمه کرد یا فاطمه زهرا تو را به آبروی حاج قاسم قَسَم و بعد به سراغ تختِ آخرِ اتاقِ آخر رفت. زنی سالخورده و زخمی روی آن خوابیده بود و ناله میکرد.
جهان روی سرش آوار شد. یادش آمد که صبح محسن را بخاطر به هم ریختگی اتاقش کلی دعوا کرده بود. صورت زیبای محسن جلوی چشمش آمد که با خنده گفته بود: "مراسم حاج قاسم که تموم شه، سرمون خلوت میشه میام خونه، کامل اتاقمو تروتمیز میکنم"
در دلش تمام دعاهایی که برای عاقبت به خیری محسن کرده بود، مرور کرد. سرش گیج رفت، چشمهایش تار شد: "خدایا من تحمل این غم و دوری بزرگ رو ندارم."
بیرمق با لبهایی لرزان از زنی پرسید: "سردخانه کجاست؟" و قبل از آنکه جملهاش تمام شود پرستاری که داشت از اتاق CPR بیرون میآمد بلند فریاد زد: "پسر نوجوونه برگشت. دکتر میگه منتقل شه ICU"
از لابهلای درِ باز شدهی اتاق و رفتوآمد دکترها و پرستاران موهایِ مشکیِ محسن را دید و فرفری گیسویی را که تمام حالاتش را حفظ بود. جلوتر رفت دلِ از دست رفتهاش را لای آن موها دوباره یافت و با صدای بوق مانیتوری که داشت حیات محسن را نشان میداد آرام گرفت ...
روایت از فاطمه مهرابی
اللهم عجل لولیک الفرج
#کرمان_تسلیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ #ایران_تسلیت
امروز همزمان با نصب کتیبه «اللهم عجل لولیک الفرج»، صوت روحنواز قرآن کریم در سرتاسر حرم مطهر رضوی به مناسب شهادت جمعی از هموطنانمان در حادثه تروریستی کرمان پخش شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥هرکس با انتخابات مخالفت کند با جمهوری اسلامی مخالفت کرده، با اسلام مخالفت کرده.
💥 رهبر انقلاب در دیدار مداحان اهلبیت (علیهمالسلام). ۱۴۰۲/۱۰/۱۳
✅ وظیفه ت رو در قبال شهدا بشناس
پیرو خط ولی باش و برای ایران قوی در انتخابات شرکت کن☝️
#انتخابات
YEKNET.IR - vahed 2 - fatemie avval .mp3
4.63M
این داغ بیپایان در سینه میجوشه
کوچه به کوچهی شهر سیاهپوشه
#جواد_مقدم🎙
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج💔
#گلزار_شهدای_کرمان💔
#ایران_تسلیت💔
قلب ما از اندوه این داغ سنگین است، و قلب امام زمان و نائبش داغدارتر...
بی شک لانه عنکبوت به پایان نحسش نزدیکتر شده است.
ما از مولایمان حسین آموختیم که خون شهید در هم کوبندهی ظالمان است
در شب جمعه از طرف تمام شهدا
صلَّی اللهُ عَلَیکَ یَا اَبَاعَبدِاللهِ الحُسَین “علیه السلام
#شب_جمعه🌙
#ایران_تسلیت💔
هراس دارند از هرکسی که
در مسیرِ رسیدن به او باشد...💔
🌹 نه فقط از خودش، بلکه از هواداراش هم میترسن. خوب میدونن وقتی میگیم راه شهدا ادامه داره یعنی چی...
و راه سلیمانی همون راهیه که به ظهور ختم میشه.
#اینصاحبنا
#اللّٰھُمَعجِّلْلِّوَلیڪَالفࢪَج
#بِحَقِّفاطِمَهوُآَبیهاوَبَعلهاوَبَنیها
#فلسطین
#کرمان
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴
رازهای زندگی مشترک
📌5 راز که نباید به هیچکس بگویید :
▪️عکس های شخصی
▫️مشکلات مالی
▪️جزئیات دعوای زن و شوهری
▫️رابطه زناشویی
▪️همسر شما چه فکری راجع به آنها میکند.
👈 راز همیشه هم چیز بدی نیست.
آن هارا بین خودتان حفظ کنید و نگذارید استرس خارجی به آن وارد شود.
و به این ترتیب رابطه بین شما و همسرتان عمیق تر میشود.
دوستان و خانواده شما لازم نیست همه چیز را راجع به رابطه شما بدانند.بعضی چیز ها بهتر از ناگفته بماند.
#مولا_جانم❤️
ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن
صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن
آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان
قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن
صبر و قرار رفته ز دلهای عاشقان
با دست عشق آتش دل را صبور کن
💔 #جمعه_های_دلتنگی
🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔴فائزه، فائزه شد
تمام زوایای روحی این دختر عجیب و قابل پرداخت است
معلم است
دختر است
نجیب است
جامعه را دوست دارد
وطن را دوست دارد
پیشتاز علم و رتبه برتر کنکور است
دختران سرزمینش را دوست دارد
او هم میتوانست تقی به توقی خورد عزم رفتن کند، اما مانده بود و زیر هزاران نگاه سنگین تبلیغ حجاب و حیا، مهربانی و عطوفت میکرد.
پیشه تربیت را گزیده بود و تماما درگیر دختران سرزمینش بود.
تک تک شهیدان روز مادر ویژهاند اما دغدغههای فائزه گمشده دختران امروزی است و فتح البابی است برای خودشناسیهای دخترانه.
روحت شاد فائزه عزیز، ما را هم دعا کن.
✍عالیه سادات]
ریحانه یعنی گل، ریحانه جان تو گل نبودی، تو غنچه بودی که پرپر شدی، کاپشن صورتیات احتمالا قرمز شده است و گوشواره قلبیات شکسته
تو مگر چه کار داشتی با آنها که به توهم رحم نکردند؟
ریحانه کفنت چقدر کوچک است.
اندازه شاخهی گل است کفنت
آنهایی که میگفتند کودکان فلان جا به ما چه ربطی دارد، مردم خودمان را بچسبید ول کنید جاهای دیگر را
بیاید این هم کودکان خودمان
#کرمان_تسلیت
کدام انتقام؟
حرکتهای تروریستی غرب و آمریکا بهدست اسرائیل و داعش در ایران عزیز، انتقام نابودی تمدن غرب و جبهۀ استکبار به سرکردگی آمریکاست که توسط انقلاب اسلامی ایران و جبهۀ مقاومت رقم خورده است. آنها دارند از ما انتقام نابودیشان را میگیرند.
تا حالا به این فکر کردهاید که چرا دشمنترین دشمنان صهیونیست جهانی، ایران اسلامی است؟!
اگر ایران ضعیف بود، اگر ایران منفعل بود، اگر ایران در سطح منطقه و جهان مؤثر نبود، اگر ایران اهل باج دادن بود، لازم بود اینقدر برای زدن ایران هزینه کنند؟
البته دشمن دشمن است، دشمنی میکند، هر روز به طریق و شیوهای.
رفقا ما آمریکا را زدهایم، ما پدر اسرائیل را درآوردهایم، حاجقاسم کمر داعش را شکست، آمریکا را بیآبرو کرد، با قدرتبخشی به جبهۀ مقاومت، به محو اسرائیل سرعت بخشید، عزت اسلام و مسلمین را احیا کرد.
رفقا ما نظام سلطه را به چالش جدی کشیدهایم! خب طبیعتاً بایستی از ما انتقام بگیرند.
مگر جنگ را سال ۵۹ بهواسطۀ صدام بیعقل شروع نکردند که انتقام بیرون انداختنشان از ایران را بگیرند؟ اما مگر توانستند؟ البته جدال با دشمن هزینه دارد، اما دستاوردهایش را حساب کن. دستاوردها صدها برابر هزینههاست.
رفقایی که مدام میگویید انتقام انتقام. درست میگویید، راست میگویید، حق دارید. اینکه به کمتر از محو دولت آمریکا و دولت جعلی اسرائیل قانع نیستید، ستودنی است.
اما دوستان عزیز
آیا خبر دارید که یک دهه است دائم در هیأتهای تصمیمگیری صهیونیست یک جمله تکرار میشود: «فقط انتقام از ایران»!
شب و روزی نیست که به انتقام گرفتن از ایران فکر نکنند!
انتقام در مقام واکنش است و نه کنش.
سالهاست ایران در مقام کنش است و دشمن در واکنش. حالا بنشینید و نسبت کنشهای ایران در منطقه و بینالملل را با واکنش دشمن بسنجید! ببینید ما با نظام سلطه چند چند هستیم؟ انتقام بعد از شکست است، فاتح میدان که انتقام نمیگیرد. مزد فاتح فتح اوست. مردم ایران فاتحاند و انتقام گیرنده شکست خوردهگانند.
البته این بدان معنا نیست که ما نسبت به شهادت حاجقاسم و ابومهدی و همراهانشان، شهادت عماد مغنیه و سید رضی، شهادت صالح العاروری و شهدای مکتب سلیمانی در ۱۳ دی امسال، بیخیال میشویم. حساب اینها جداست. اینها ضربۀ جداگانه و البته مهلک خود را میطلبد. ایران در این ۴۵ سال زده، باز هم میزند. اگر شعار انتقام انتقام سر میدهیم باید از موضع قدرت و فتح باشد نه شکست و ذلت. اگر میگوییم انتقام، بایستی حواسمان باشد که زدن ترامپ و نتانیاهو انتقام شهادت حاجقاسم نیست. ترامپ نباشد احمق دیگر مثل بایدن بهجایش میآید. نتانیاهو نباشد کثافت دیگری از همان قماش جایش را میگیرد. حاجقاسم شهید قدس بود، انتقام شهادت حاجقاسم آزادی کامل فلسطین است. افول قطعی تمدن غرب است. اگر به زدنهای مستقیم و فوری و نقطهای قانع شویم، یعنی حاجقاسم را به ثمن بخس فروختهایم! رفقا بهکم راضی نشوید!
اسماعیل فخریان
جمعه ۱۵ دی ۱۴۰۲
@fakhrian_ir