🇮🇷زندگی عاشقانه🇮🇷
بانوی بهشتی سلام آقای بهشتی سلام سالروز خجسته پیوند آسمانی بهترین زوج عالم مبارک❤️😍😍 امروز میخوام
#ارسالی_اعضا
#خاطرات_ازدواج
#ازدواج آسان
#پیام_جدید
متن پیام:سلام دوستان
من و همسرم قبل خواستگاری رسمی دو جلسه با هم صحبت کردیم به فاصله سه روز
و روز بعد از جلسه دوم آزمایش خون دادیم
و فردا شبش خاستگاری و عقد دائم.....
مهریم هم 5تا کربلاست که ان شاءالله اگه قسمت باشه و عمری باقی باشه باهم میریم
هیچ مراسمی نگرفتیم نه ازدواج نه نامزدی
و توی شب خواستگاری هم تنها پدر بزرگم بود و فقط فامیل درجه یک منو همسرم بودیم
دوازده روز بعد هم رفتیم محضر و رسمیش کردیم
و قراره امشب بدون هیچ تشریفاتی کاملا ساده بریم ماه عسل پابوس آقا امام رضا🙃
برامون دعا کنید که بتونیم همراه خوبی برای هم باشیم❤️
راستی سالروز ازدواج امام علی(ع)و فاطمه زهرا(س)رو اول به پیشگاه ائمه و بعد شما دوستان تبریک عرض میکنم.....
✍ برای این دوست خوبمون آرزوی خوشبختی میکنیم ؛ حرم امام رضا (ع) رفتید دعا برای اهالی زندگی عاشقانه یادتون نره🤲😉
🇮🇷زندگی عاشقانه🇮🇷
بانوی بهشتی سلام آقای بهشتی سلام سالروز خجسته پیوند آسمانی بهترین زوج عالم مبارک❤️😍😍 امروز میخوام
#خاطرات_ازدواج
#ارسالی_اعضا
#ازدواج
سلام به همگی با عرض تبریک سالروز ازدواج حضرت علی وحضرت زهرا
من سر سفره عقدمون هی از توی آینه به همسرم نگاه میکردم.(آینه طوری تنظیم میشه که فقط یه نفر پیداس این اونو ببینه اون اینو😃😃) از نگاه مستقیم بهش هنوز می ترسیدم.(در این حد نمیدونستم که اگه من اونو میبینم پس اونم منو میبینه😂😂😂😂) خلاصه ایشونم کم نمی گذاشته ومنو نگاه میکرده.... بعد از اینکه روابطمون صمیمی شد بهم گفت این موضوعو. منم شل مغز متفکر فیزیکدان☺️☺️😅😅 بهش گفتم عهههههه من فکر نمیکردم تو هم منو میبینی. همیشه به این خاطره میخندیم😂😂😂
آخه نمیدونم چرا با اینکه رشته تجربی خونده بودم اینو نمیدونستم😭😭😅😅
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#خاطرات_ازدواج
#ارسالی_اعضا
#ازدواج
من روز خواستگاری خیلی استرس داشتم مامانم گفت دخترم چایی بیار من تنها تو اشپزخونه بودم یهو نمیدونم جرا با دیس شیرینی رفتم برا همه چرخوندم مامانم سرخ شده بود خاله همسرم گفت خب عروس خوشگلمون دیگه دهنا رو شیرین کرد پس مبارکه دیگه,بعدم همه دست زدن, وای چقد خجالت کشیدم🤦♀🤦♀🤦♀
#شیعیان_علوی_ازدواج_فاطمی
#عشق_پاک
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
🇮🇷زندگی عاشقانه🇮🇷
بانوی بهشتی سلام آقای بهشتی سلام سالروز خجسته پیوند آسمانی بهترین زوج عالم مبارک❤️😍😍 امروز میخوام
#خاطرات_ازدواج
#ارسالی_اعضا
#ازدواج
سلام
من خودم فاطمه هستم و همسرم علی
سال ۷۳ عقد کردیم خیلی هم سنتی بود مراسممون روز عقدمون تولد خانم حضرت زهرا بود اون روز خیلی بارون میامدم و هوا خیلی سرد بود عاقد آمد عقد کنه گفت سن دختر کوچک هست و نمیشه عقد کنید دیگه اینقدر با عاقد صحبت کردن که نظرش عوض شد من رو عقد کرد من ۱۵ سال داشتم البته هنوز ۱۵ سالم کامل نبود الحمدلله الان چند سال هست با تمام سختی ها و مشکلات در کنار هم خوشبخت هستیم.
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
#ارسالی_اعضا
سلام🌹عیدتون مبارک.خواستگاری من اینجوری بود که مادر همسرم با من تلفنی صحبت کردن درباره پسرشون گفتن که یکمی تپلن ولی قدش بلنده تو ی مغازه لوازم خانگی تو خیابان منتظری کار میکنه خلاصه گفتن برو ببین اگه خوشت اومد خدمت برسیم من گفتم اینجوری دوست ندارم گفتم اگه میشه گلزار شهدا قرار بذاریم من و ایشون ی جلسه صحبت کنیم قبول کردن رفتیم گلزار دیدن خیلی تپلن به آبجیم که باهام اومده بود قبل اینکه آشنایی بدم گفتم بریم ولش کن ولی آبجیم نذاشت بریم رفتیم صحبت کردیم و...خلاصه ۲۸ تیر میشه سه سال زیر ی سقفیم😁
#شیعیان_علوی_ازدواج_فاطمی
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#خاطرات_ازدواج
#ارسالی_اعضا
#ازدواج
#پیام_جدید
متن پیام:سلام
ما سه ماه و دو روزه که عقد کردیم
با خانواده ی همسرم فامیلیم،اونها دوسه هفته بود که خواستگاری کرده بودن ولی من نمیدونستم، یه روز تو عید خانواده ی همسرم اومدن اومدن خونه ی مادربزرگم. از خانوادم هم به دلایلی فقط من اونجا بودم.حالا تصور کنید من روحمم از خواستگاری خبر نداره و اونها کامل منو زیر نظر گرفتن.😥
دو روز بعدش که جریان خواستگاری رو فهمیدم،میخواستم از خجالت آب شم. من اون روز با همسرم برخوردی نداشتم ولی زانو به زانوی مادرشوهرم نشسته بودمو صحبت میکردیم.
خلاصه پنج روزی فکر میکردم که بیان خواستگاری یا نه.بالاخره رضایت دادم. تو سه روز دوبار اومدن خواستگاری و صحبت کردیم. من جواب بله رو دادم و فرداش رفتیم آزمایش.آخر هفتهش هم رفتیم محضر و عقد کردیم. عقد ساده و بدون گناهی شد. خیلی خوب بود.مهریهم رو هم به مامان بابام گفته بودم من کاری به هیچی ندارم،هر چی میخواید بنویسید ، فقط من پنج تا کربلا میخوام.
خدارو شکر تا الان با هم خیلی خوب بودیم و همدیگر رو عاشقانه دوست داربم.
بیست روز پیش هم امام رضا طلبیدمون و رفتیم ماه عسل.
انشاءالله که همه ی جوون ها خوشبخت و عاقبت بخیر بشن.لطفا برای خوشبختی و عاقبت بخیری ماهم دعا کنین.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#ارسالی_اعضا
#خاطرات_ازدواج
متن پیام:سلام
ما سه ماه و دو روزه که عقد کردیم
با خانواده ی همسرم فامیلیم،اونها دوسه هفته بود که خواستگاری کرده بودن ولی من نمیدونستم، یه روز تو عید خانواده ی همسرم اومدن اومدن خونه ی مادربزرگم. از خانوادم هم به دلایلی فقط من اونجا بودم.حالا تصور کنید من روحمم از خواستگاری خبر نداره و اونها کامل منو زیر نظر گرفتن.😥
دو روز بعدش که جریان خواستگاری رو فهمیدم،میخواستم از خجالت آب شم. من اون روز با همسرم برخوردی نداشتم ولی زانو به زانوی مادرشوهرم نشسته بودمو صحبت میکردیم.
خلاصه پنج روزی فکر میکردم که بیان خواستگاری یا نه.بالاخره رضایت دادم. تو سه روز دوبار اومدن خواستگاری و صحبت کردیم. من جواب بله رو دادم و فرداش رفتیم آزمایش.آخر هفتهش هم رفتیم محضر و عقد کردیم. عقد ساده و بدون گناهی شد. خیلی خوب بود.مهریهم رو هم به مامان بابام گفته بودم من کاری به هیچی ندارم،هر چی میخواید بنویسید ، فقط من پنج تا کربلا میخوام.
خدارو شکر تا الان با هم خیلی خوب بودیم و همدیگر رو عاشقانه دوست داربم.
بیست روز پیش هم امام رضا طلبیدمون و رفتیم ماه عسل.
انشاءالله که همه ی جوون ها خوشبخت و عاقبت بخیر بشن.لطفا برای خوشبختی و عاقبت بخیری ماهم دعا کنین.
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#خاطرات_ازدواج
#ارسالی_اعضا
#پیام_جدید
متن پیام:سلام من 14 سالم بود که آقامون اومد خواستگاریم مهریه هم 14 سکه شد
چون آقامونم اول جوونیش بود خیلی پول نداشت واسه همین یه سری چیز هایی که میشد بعدا خرید مثل تلویزیون و ماشین لباسشویی رو گذاشتیم چند سال بعد از عروسی خریدیم ولی عروسی ساده هم برگزار کردیم الان هم هم خوشبخت هستیم هم دیگه رو دوست داریم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
⏱ساعت:11:00:50 ق.ظ
⏰تاریخ:دوشنبه 1400 تیر
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══
#خاطرات_ازدواج
#ارسالی_اعضا
#پیام_جدید
متن پیام:سلام قرار بود برای آزمایش قبل ازدواج بریم
همسرم خجالتی بود
رسم ما این بود که بعد آزمایش داماد باید می اومد خونه عروس
همسرم گفت من نمیام خجالت میکشم
من اولش خیلی ناراحت شدم
اما تصمیم گرفتم حالا که نمیاد خونه ناهار درست کنم با خودمون ببریم
صبح زود که اومد دنبالم دید کلی وسیله آماده کردم با زیر انداز و فلاکس و خلاصه.....
با کمال تعجب گفت مگه میخواهیم بریم اردو
ما بعد آزمایش رفتیم اردو خیلی خوش گذشت و همیشه این عبارت مگه میخواهیم بریم اردو را برای هم میگیم و میخندیم 😁
═══✼🍃🌹🍃✼══
@zendegiasheghane_ma
═══✼🍃🌹🍃✼══