eitaa logo
خانواده بهشتی
5.3هزار دنبال‌کننده
27هزار عکس
16.1هزار ویدیو
152 فایل
مدیریت؛ @mosafer_110_2 تبلیغ بانوان؛ eitaa.com/joinchat/638124382Cd9f65b52cc تبلیغ مذهبی،خبری،بانوان؛ eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b
مشاهده در ایتا
دانلود
#نکات_زناشویی #پسنوازی ‌ ✅ پس از آمیزش یکباره بلند مشوید و ننشینید، بلکه ابتدا به طرف راست بچرخید و اندکی بعد برای ادرار(ولو اندک) برخیزید، پس از آن برای رسیدن به تعادل وآرامش، غسل کنید، با رعایت این آداب از سنگ مثانه در امان خواهید ماند. 🔹 امام رضا (ع) 💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕💕 کانالی ویژه متأهلین عاشق🔰 🆔 @zendegiasheghaneh 🌸
10.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#معاشقه #بوسه 📽نقش بوسیدن و معاشقه در ارتباط جنسی 🎤دکترمحمد مجد استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران @zendegiasheghaneh💞
4_373498220145279080.mp3
341.7K
#نکات_زناشویی #پسنوازی ✍🏻بی اعتنایی به همسر بعد از ارضای جنسی 🎤حجةالاسلام دهنوی (مشاوره مذهبی خانواده) ❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣❣ متأهلین وارد شوید 🔻 🆔 @zendegiasheghaneh💝
همانقدر که زن را باید فهمید و قربان صدقه اش رفت مرد را هم باید درک کرد و فدای خستگی هایش شد خلاصه مرد و زن ندارد به نقطه ی ما شدن که رسیدی، بهترین باش... @tafakornab @zendegiasheghaneh
رابطه جنسی درحضورکودکان خردسال حتی نوزادتوسط اکثرروانشناسان توصیه نمی‌شود. اماداشتن نوزاد نبایددررابطه زوجین اختلال ایجادکند برای رفع این مسئله نیاز به یک برنامه ریزیست @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
پرتقال، لیموترش، گریپ فروت ونارنگی جزومرکباتی هستند که باعث بهبود خلق وخوی وتقویت سیستم ایمنی کودک و نوجوان شمامی‌شود. ویتامین C مانع افسردگی می‌شود. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ هیچوقت غمتونو به مادرتون نگید چون اگه خودش بزرگترین غموداشته باشه مال خودشو فراموش میکنه وغم شمارو بزرگتر ازغم خودش میندازه تودلش @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
کنار در و آروم گفتم : چیزی شده خان زاده ؟ شما اینجا چیکار می کنید ؟ چه حرفی واجبی دارین که فردا براش دیره ؟ گفت : بشین آی پارا باید باهات حرف بزنم . مطیعانه نشستم . اما همون کنار در ، که خطرش کمتر باشه . بلاخره باید جوانب احتیاط رو هم در نظر می گرفتم . تایماز با فاصله ازم نشست و نگاهش رو دوخت به صورتم . انگار داشت دنبال یه جمله ی مناسب برای شروع صحبتش می گشت. نگاه خیره اش کمی معذبم کرد . ناخودآگاه دست بردم تا لچک کج و کوله ام رو مرتب کنم . سرش رو انداخت پایین و گفت : می خوای به نوه ی خان چه جوابی بدی؟ حدسش رو زده بودم که حرفهاش حول این موضوع می تونه باشه . چون تنها اتفاق جدیدی که می تونست باب صحبت باشه همین بود. سر به زیر گفتم : نمی دونم خان زاده. هنوز گیجم . از سر شب چشم رو هم نذاشتم . سر بلند کردم و گفتم : چرا جواب من براتون مهمه؟ هر چی که جواب بدم ، صبح معلوم می شه دیگه. برای این موضوع اومدین اینجا ؟ دوباره خیره نگاهم کرد . این نگاهش برام تازگی داشت. نگاهش کلافه ام می کرد. بلاخره طاقت نیاوردم و گفتم : نگین که نصف شبی اومدین تو اتاق من تا همدیگه رو نگاه کنیم !!! کلافه نفسش رو بیرون داد و بلند شد رفت سمت پنجره. کمی پرده رو کنار زد و بیرون رو نگاه کرد و گفت : فکر کن الان صبحه. چی می خوای بگی به اونا. زن این پسره می شی یا نه ؟ داشت من رو دور می زد . خنگ که نبودم . حالیم بود می خواد یه چیزی بگه اما اول می خواد مزه ی دهنم رو بفهمه. ملاحظه رو گذاشتم کنار و در حالی که پشتت به من بود و راحت تر می تونستم حرف بزنم . بلند شدم تا مسلط تر باشم و گفتم : چی می خوایین بگین خان زاده ؟ تا ندونم چرا اینجایین ، هیچی نمی گم . خودم به حد کافی کلافه و گیجم ، شما دیگه بدترش نکنین. همونطور پشت به من گفت :می خوام کمکت کنم . می دونم دلت به این وصلت رضا نیست و اگه قبول کنی به خاطر فرار از تحقیر تو خونه ی پدرمه و همون لحظه برگشت و نگاه متعجبم رو غافلگیر کرد . پوزخندی اومد رو لبم و گفتم : خوبه خودتون می دونید با روح من تو این مدت چیکار کردین . آره شاید جواب مثبت بدم به خاطر فرار از حس بد تحقیر و توهین. شاید به خاطر فرار از این حس ، خط بکشم رو آرزوهام و بشم یه زن خونه دار مطیع که شب به شب واسه شوهرش غذای جدید بپزه و روزا هم النگوی تازش رو به رخ بقیه بکشه . شاید دلم می خواست مثل آیناز روح آزادی داشته باشم که تو دنیای کتاب آزادانه پرواز کنه . اما می بینم که نمی شه . نمی دونم این بغض لعنتی از کجا پیداش شد و وسط صحبت به این مهمی لونه کرد ته گلوم . واسه اینکه رسوا نشم و غرورم خرد نشه دهنم رو بستم تا بتونم راحتتر قورتش بدم . تایماز نزدیکتر اومد و گفت : من حاضرم کمکت کنم آی پارا . بی هیچ غرضی . ولی اگه قبول کنی کمکم رو ، نباید کوچکترین سوالی بپرسی. باید تمام و کمال بهم اعتماد کنی. هنوز هم لحنش بوی تحقیر می داد. یه کم عصبانی گفتم : چرا باید به شما بی هیچ سوالی اعتماد کنم ؟ هنوز هم پژواک حرفاتون تو اون کوچه باغ تو گوشمه . هنوز هم لحن تحقیر آمیزتون تو خونه عمه تون یادمه و خیلی چیزهای دیگه . اصلا چرا می خوایین کمک کنین؟ یه کلفت که یه خان زاده ازش خواستگاری کرده باید الان خیلی خوشحال باشه نه ؟ مادرتون که فکر می کنه همه واسه ی شما و پدرتون تور پهن کردن . وضع مالی شما کجا و اینا کجا ؟ منی که به نظر مادرتون تو کمین شما بودم ، الان که باید خیلی خوش به حالم شده باشه . نه ؟ ------------------- ••••●❥JOiN👇 @tafakornab @zendegiasheghaneh
❤️ #عاشقانه ❤️ بی توهیچ نمیخواهم نه آسمان☄نه زمین🌍 نه باران ☔️نه خیس شدن💦 نه تازگی ✨نه طراوت💧 گرمای دستانت رابه من بده? همه چیز راازمن بگیر 💑 http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21
🌺هیچ شبے ♥️پایان زندگے نیست 🌺از وراے هر شب دوبارہ ♥️خورشید طلوع میڪند 🌺و بشارت صبحے دیگر میدهد ♥️این یعنے امید هرگز نمےمیرد 🌹شبتون غرق در عطر گـــل🌹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از بنرها
دعایی قوی برای خرید خانه 🏡 به استناد ایه های قرآن شما هم امتحان کنید .ان شا الله صاحبخونه بشید🙏 من که امتحان کردم جواب گرفتم😘☺️ 🌸❖جهت خواندن ذکر روے لینک ڪلیڪ کنید👇👇همه ذکرها اینجاست بعد ورود سرچ کنید😍 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 #ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️ #آیه_های_تجربه_شده_برای_خونه_دار #شدن #آیه_های_مهر_و_محبت😍 #رزق_و_روزی 💸
هدایت شده از بنرها
داستان های کوتاه بهلول و مجموعه حکایات سخن بزرگان و جملات فلسفی و پندهای ناب و جملات دلنشین بزرگترین کانال داستان کوتاه در #ایتا🔻 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 #داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆