هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا ❣
اولین سه شنبه بهاری را
با توکل به اسم اعظمت
پا گشا می کنیم
الهی ❣
به امید رحمتت
🌸✨بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ✨🌸
🌸✨الهی به امیدتو✨🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 سلام✋😊
صبح زیباتون بخیر
سه شنبه تون معطر
به عطر خوش صلوات
بر حضرت محمد (ص)
و خاندان پاک و مطهرش
💖 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
💖 وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
در پناه لطف خدای مهربان و
عنایت اهل بیت علیهم السلام
سالم و سعادتمند باشید ان شالله
🌹 سه شنبه تون پر خیر و برکت
امروز برای سلامتی همه کسانی که
درگیر کرونا هستند صلواتی ختم کنیم
به نیت شفای عاجل این عزیزان
🌸🍀سهم شما ۵ گل صلوات🍀🌸
🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🍀وَ آلِ مُحَمَّد
ٍ🌸وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❤️ #سلام_امام_زمانم
💚 #سلام_آقای_من
💝 #سلام_پدر_مهربانم
🌼بیا #گـل_نرگس جهان جای توست
🌺دوصد ترانه به لبها، همه برای توست
🌼بیا گل نرگس به جان تشنه #عشق
🌺دعا دعای #ظهورست وهمه برای توست
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#تدبردرقرآن
یا ایها الانسان ما غرک بربک الکریم ):(ای انسان ، چه چیزی تو را به پروردگار کریمت مغرور کرده ؟)آیه ۶ سوره مبارکه انفطار
انسان، موجودى غافل و فريب خورده است و خود را از عواقب كار و قهر خدا در امان مىپندارد. «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ»
2- چرا انسان با آن همه نياز و ضعف، مغرور باشد؟ «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ»
3- بدترين نوع كبر و غرور، آن است كه در برابر پروردگار كريم و هستى بخش باشد. «غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ الَّذِي خَلَقَكَ»
4- غرور و غفلت انسان، سوء استفاده از لطف و كرم و پردهپوشى خداست. «ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ»
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌹 حضرت علی علیه السَّلام میفرمایند:
🔸 از انسان عاجزتر نیست، زمان مرگش را نمیداند. بیماری درونش پنهان است و نمیداند کِی او را از پای دراندازد. پشهای او را آزار میدهد، و لقمهای در گلوی او بماند، خفهاش میسازد.
📖 میزان الحکمه (محمد ری شهری)
🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ
🌹 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز☝️ #عبادت_وآرزوها☝️
🌏اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #سه_شنبه 3 فروردین ماه 1400
🌞اذان صبح: 05:41
☀️طلوع آفتاب: 07:05
🌝اذان ظهر: 13:11
🌑غروب آفتاب: 19:18
🌖اذان مغرب: 19:36
🌓نیمه شب شرعی: 00:29
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#برایحفظسلامتیعیدرادرخانهمیمانیم
#اینکاراحترامگذاشتنبههمدیگراستِ
#ذکرروز "سه شنبه"﷽"
"۱۰۰مرتبه"
✨ #یا_ارحم_الراحمین✨
✨ای مهربان ترین مهربانان✨
🌙دیگرگناه نمی کنم #آقابیا🌙
#اللهم_عجل_الوليك_الفرج🌻
#نماز_سه_شنبه
✅هرکس نمــازسهشنبه را
بخواندبرایش هزاران شهرازطلا
دربهشت بسازند↯
دورکعت؛
درهر رکعت بعد از حمد یک بارسوره
تین توحید فلق ناس
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
msh-07.mp3
497.5K
🌺 هر روز یک فراز از #مناجاتشعبانیه - ۷
🌸 اِلـهی جُودُكَ بَسَطَ اَمَلی، وَعَفْوُكَ اَفْضَلُ مِنْ عَمَلی، اِلـهي فَسُرَّنی بِلِقآئِكَ يَوْمَ تَقْضی فيهِ بَيْنَ عِبادِكَ،
🌸 اِلـهی اعْتِذاری اِلَيْكَ اِعْتِذارُ مَنْ لَمْ يَسْتَغْنِ عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ، فَاقْبَلْ عُذْری يا اَكْرَمَ مَنِ اعْتَذَرَ اِلَيْهِ الْمُسيئُونَ.
🌸 خدايا جودِ تو آرزويم را گسترده ساخت و عفو تو از عمل من برتری گرفت،
🌸 خدايا روزی كه در آن ميان بندگانت حكم میكنی، مرا به ديدارت خوشحال كن،
🌸 خدايا عذرخواهی من از پيشگاهت، عذرخواهی كسی است كه از پذيرفتن عذرش بی نياز نگشته، پس عذرم را بپذير ای كريمترين كسی كه بدكاران از او پوزش خواستند.
🍃❤️🍃❤️🍃❤️
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
✅ #شیرخرما🥛
🔺۲قاشق غذاخوری عسل
▫️۳لیوان آب سرد یا شیر گاو محلی
▫️۱۰عدد خرمای رسیده، پوست کنده
▫️۵۰گرم مغز بادام درختی
🔺خام، پوستکنده
✍️ برای تهیه این نوشیدنی انرژیزا باید بادامها را همراه خرما، عسل و آب یا شیر داخل مخلوطکن بریزید و آنقدر آنها را با یکدیگر مخلوط کنید که مایع یکنواختی بدست بیاید
این نوشیدنی علاوه بر افزایش نشاط و انرژی، برای آرتروز و پوکی استخوان هم بسیار مفید است.
🔅طب اسلامي شفا
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😊درود از من
🌸گل از من
💕مهربانی از من
🌸شروع روزی پر شور با تو
سلام 😊✋
اولین سه شنبه
سالتون پر از انرژی و نشاط 🌸🍃
🍃❤️🍃_____
🌸 دوستان مهربانم
سه شنبه زیبای بهاریتون
پر از آواز خوش زندگی
روزتون پربار و
لحظاتون شیرین
براتون روزی آرام
توام با شور و نشاط
و پر از سلامتی آرزو میکنم
🌸 در پناه لطف خدا
🌸 سه شنبه تون زیبا
🍃❤️🍃______
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁
🍒 سرگذشتی واقعی و آموزنده با
نام👈 #تاوانشکستنیکدل💔 🍒
👈 قسمت دوم
پدر آنقدر از زندگی با مادر زده شده بود که می گفت دیگر هرگز ازدواج نخواهد کرد.
کوچکتر که بودم در دلم حق را به مادرم می دادم اما بزرگتر که شدم تازه فهمیدم که چرا مادر از پدر متنفر شد و دیگر نخواست با او زندگی کند.
پدرم سال ها قبل بیش از نیمی از ارثیه اش را به خواهر کوچک و مجردش بخشیده بود در حالیکه مادر انتظار داشت این پول به او برسد تا بتواند شرکتش را گسترش بدهد.
از آنجایی که مادر زنی مغرور و کینه توز بود این موضوع را به روی خودش نیاورد چون به قول خودش به پول گدا گشنه هایی چون پدرم و خانواده اش نیازی نداشت اما در دلش آتشی روشن شد که بعدها زندگی مان را شعله ور کرد و به خاکستر نشاند.
مادر همیشه سعی می کرد این واقعیت را کتمان کند و طوری برخورد می کرد که من جرات نمی کردم این موضوع را پیش بکشم. او برای توجیه تنفرش از پدر دلایل همیشگی اش را ردیف می کرد و دلیل اصلی را به خاطر غرورش پنهان می کرد.
با وجود تمام این حرفها من مادرم را عاشقانه دوست داشتم و ترجیح می دادم با او زندگی کنم و از او الگو بگیرم. با وجود اصرارهای پدرم درسم را تا دیپلم بیشتر ادامه ندادم.
ترجیح می دادم راحت زندگی کنم. هر چه دلم می خواهد بپوشم و هرکجا دوست دارم بروم و از زندگی لذت ببرم. هر چند روز یکبار به دیدن پدرم می رفتم و در همین رفت و آمدها بود که عاشق پسرعمه م شدم.
او دو سال از من بزرگتر بود و در دانشگاه درس می خواند. پسر ساده و مهربانی بود که آینده ای درخشان انتظارش را می کشید.
پدرم با ازدواج ما موافق بود. او می گفت: «من پسرخواهرم رو خوب می شناسم و می دونم که می تونه خوشبختت کنه اما حتم دارم که مادرت اجازه سرگرفتن این ازدواج رو نمیده.
اون انتظارات دیگه ای از مرد زندگی داره!» حق با پدرم بود. مادرم به محض اینکه ماجرا را فهمید قشقرقی به پا کرد. تا به حال چنین اخلاق تندی از مادر ندیده بودم. با حالتی عصبی و وحشتناک به طرفم حمله کرد و در حالیکه مرا زیر بار کتک گرفته بود فریاد می زد:
« اگه یه بار دیگه اسم فک و فامیل پدرت رو بیاری می کشمت. مگه من مرده باشم که اجازه بدم عاشق یه پسربچه گدا گشنه بشی که حتی نمی تونه آب دماغشو بالا بکشه چه برسه به اینکه بخواد مرد زندگی ت باشه.
خوب گوشات رو باز کن دخترجون! تو دختر منی، دختر من! منی که یکه و تنها مثل یه مرد زندگی رو می چرخونم. شوهرت هم باید در حد و اندازه ما باشه!»
بعد از اینکه مادر از کتک زدنم خسته شد داد و فریاد راه انداخت. صدایش هر لحظه اوج می گرفت و تا می توانست به پدر و بخت سیاهش فحش و لعنت می فرستاد.
رفتارش درست شبیه مادری بود که به عزای دخترش نشسته. از رفتار مادر شوکه شده بودم. مات و مبهوت گوشه ای کز کرده و به او نگاه می کردم که زنگ در به صدا درآمد........
👈 ادامه دارد⬅️⬅️⬅️
🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃🏃
💥برای دیدن بهترین پستها وداستانها به ما #بپیوندید_لمس_کن👇