🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹 چگونه اعمال مان را حفظ کنیم؟
✍ جوان پشت ميز، وقتي نابودي بسياري از اعمال مرا ديد، نكته جالبي به من ياد آور شد و گفت: من ديده ام برخي انسانهای دانا، جداي
از اينكه كارهاي خود را براي رضاي خدا انجام ميدهند، اما در ادامه، ثواب كارهاي خوبي كه در دنيا انجام ميدهند را به يکي از چهارده
معصوم (ع) هديه ميكنند. انسان ها ممكن است در ادامه زندگي به خاطر گناهان و اشتباهات،
ثواب اعمال خوب خود را از دست بدهند، در نتيجه وقتي به برزخ مي آيند، مانند تو دست خالي هستند، در اين زمان، آنها كه اين ثواب ها را هديه گرفته اند به آن شخص سر مي زنند و از او دلجويي مي كنند. اين بزرگواران كه به اين ثواب ها احتياج ندارند، لذا اين اعمال خير را به همان شخص بر ميگردانند.
بنابراين به شما توصيه ميكنم كه خالصانه اين كار را انجام دهيد؛ يعني ثواب تمام كارهاي خير خودتان را به مقربين درگاه الهي هديه نماييد...
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
➬@noor133Qoran
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ توصیف #شیاطین از زبان کسی
که تجربه نزديک به مرگ داشته است:
- شیاطین، بیشتر در چه جاهایی جمع میشدند؟
- همه جا بودند. و البته، اطراف آدم های زنده. اغلب، کنار شانه ها یا بالای سرشان. گاهی چنان به آدمها نزدیک میشدند که انگار به زیر پوست آنها نفوذ کرده اند. گاهی هم در مجاورت آدمها، مانند تودهای زنبور، روی هم می نشستند؛ پس از مدتی، یکباره برمیخاستند و می رفتند.
- لخت بودند؟
- لخت بودند. و بعضی، بی مو؛ بعضی پشمالو. مخصوصا موهای سر برخی از آنها خیلی بلند بود. بلند و ژولیده.
🔹ادامه دارد...
📚 کتاب آن سوی مرگ
👈 کانال مرگ و رستاخیز
🆔 @rozehasrat
02_Porsesh_Va_Pasokh_Barzakh_Dar_Almizan_1401_01_28_Mashhade_Moghaddas.mp3
22.45M
🔉#برزخ_در_المیزان
📚 مروری قرآنی بر تجربیات نزدیک به مرگ
📣 جلسه پرسش و پاسخ (بخش دوم)
* فضایل اهلبیت
* فلسفه ریختن آب روی قبر
* درک قیامت وابسته به ادراک
* حال انقطاع، حال قیامتی
* نشئه دنیا مانند سایه بازی
* در برزخ خود توبه را نشان میدهند.
* معنای جهان موازی
* بهشتیها آنهایی هستند که...
* آیا سقوط در برزخ ممکن است؟
* در برزخ، زمان تابع ادراک است نه حرکت
* معنای امتحان قبل از خلقت
⏰ مدت زمان: ۴۱:۵۴
📆1401/01/31
#رمضان_1443
#مشهد_مقدس
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
❗️ برای دریافت مجموع جلسات برزخ در المیزان از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
🌐 https://aminikhaah.ir/?p=6412
@Masafe_akhar
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ اوایل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم. یک روز صبح در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم، متوجه شدم که مأمور وهابی دوربین یک پسر بچه را که می خواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته، جلو رفتم او به سرعت دوربین را از دست او گرفتم و به پسر بچه تحویل دادم.
بعد به انتهای قبرستان رفتم. من در حال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان رسیدم. همان مأمور وهابی دنبال من آمد و چپ چپ به من نگاه می کرد. یکباره کنار من آمد و دستم را گرفت و به فارسی و با صدای بلند گفت: چی گفتی!؟ لعن می کنی؟
گفتم: نه خیر. دستم رو ول کن. اما او همینطور داد میزد و با سر و صدا، بقیه مأمورین را دور خودش جمع کرد. در همین حال یکدفعه به
من نگاه کرد و حرف زشتی را به مولا امیرالمؤمنین علیه السلام زد. من دیگر سکوت را جایز ندانستم. تا این حرف زشت از دهان او
خارج شد و بقیه زائران شنیدند، دیگر سکوت را جایز ندانستم. یکباره کشیده محکمی به صورت او زدم. بلافاصله چهار مأمور به سر من ریختند و شروع به زدن کردند. یکی از مأمورین ضربه ی محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماهها اذیتم می کرد. چند نفر از زائرین جلو آمدند و مرا از زیر دست آنها خارج کردند و سریع فرار کردم.
اما در لحظات بررسی اعمال، ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند: شما خالصانه و فقط به عشق مولا علی علیهالسلام با آن مأمور درگیر شدید و کتف شما آسیب دید. برای همین ثواب جانبازی در رکاب مولا علی (ع) در نامه عمل شما ثبت شده است.
🔹البته این ماجرا نباید دستاویزی برای برخورد با مامورین دولت سعودی گردد.
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🟢 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍چگونه اعمال مان را حفظ کنیم؟
♨️ جوان پشت ميز (مأمور الهی در برزخ)، وقتي نابودي بسياري از اعمال مرا ديد، نكته جالبي به من ياد آور شد و گفت: 👇
من ديده ام برخي انسانهای دانا،
جداي از اينكه كارهاي خود را براي رضاي خدا انجام ميدهند، اما در ادامه، ثواب كارهاي خوبي كه در دنيا انجام ميدهند را به يکي از چهارده معصوم (ع) #هديه ميكنند.
🔻انسان ها ممكن است در ادامه زندگي به خاطر گناهان و اشتباهات، ثواب اعمال خوب خود را از دست بدهند، در نتيجه وقتي به برزخ مي آيند، مانند تو دست خالي هستند،
در اين زمان، آنها كه اين ثواب ها را هديه گرفته اند به آن شخص سر مي زنند و از او دلجويي مي كنند.
اين بزرگواران كه به اين ثواب ها #احتياج ندارند، لذا اين اعمال خير را به همان شخص بر ميگردانند.
👈بنابراين به شما توصيه ميكنم كه خالصانه اين كار را انجام دهيد؛ يعني ثواب تمام كارهاي خير خودتان را به مقربين درگاه الهي هديه نماييد...
📚قسمتی از کتاب سه دقیقه در قیامت
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
🔹 اشک قیمتی است!
✍ من از نوجوانی در هیئت و جلسات فرهنگی مسجد محل حضور داشتم. پدرم به من توصیه می کرد که وقتی برای آقا امام حسین علیه السلام و یا حضرت زهرا (س) و اهل بیت (ع) اشک می ریزی، قدر این اشک را بدان.
اشک بر این بزرگان، قیمتی است و ارزش آن را در قیامت میفهمیم. پدرم از بزرگان و اهل منبر شنیده بود که این اشک را به سینه و صورت خود بکشید و این کار را می کرد. من نیز وقتی در مجالس اهل بیت السلام گریه می کردم. اشک خود را به صورت و سینه ام می کشیدم. حالا فهمیدم که چرا این سه عضو بدنم نمیسوزد!
📚 کتاب سه دقیقه در قیامت
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
فعال فضای مجازی بودم. در جریان سکته و تجربه نزدیک به مرگ، مرور اعمالم را مشاهده کردم. من همواره سعی می کردم مراقب حق الناس باشم. حتی در بیان مطالب مجازی.
یک روز پیامی سیاسی برایم آمده بود. چون از صحت آن مطمئن نبودم، آن را پخش نکردم. اما دوست دیگرم در صفحه و کانال خودش آن را بازنشر کرد. به او گفتم اشتباه می کنی این تهمت است، اما قبول نکرد.
من در مرور اعمالم همان روز را دیدم. متوجه شدم که چهار هزار نفر پیام دوست مرا دیده اند و واکنش نشان دادند.
او گرفتار بود. اگر می خواست از حق الناس در قیامت نجات پیدا کند، باید این افراد را پیدا کرده و حلالیت می طلبید!
📚 کتاب تقاص. اثر گروه شهید هادی داستان ششم
🔻کانال مرگ و رستاخیز🔻
🆔 @rozehasrat
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍صلوات، واقعا ذکر و
دعای معجزه گری است.
🔸آن قدر خیرات و برکات
در ایـن دعـا نـهـفـتـه اسـت
که تا از این جهان خارجنشویم
قـادر بـه درکـش نیسـتـیـم.
📚برشی از کتاب سهدقیقه در قيامت
🌹 @dobare_zendegi 🌹
🔴 #تجربه_نزدیک_به_مرگ
✍ من در سال سوم متوسطه، دبیری داشتم که خیلی سختگیر بود.
(دبیر ریاضی) راستش، از ریاضی خوشم نمی آمد. به همین دلیل، از دبیر ریاضی بیزار بودم. به حدی که چندین بار در جمع همشاگردی هایم به او فحش دادم.
دور از چشم و گوش دبیر.
مسلم است. در غیاب دبیر. من، در آن عالم، صورت وکیلش را دیدم. اعتراض داشت که چرا حیثیت دبیرم را لکه دار کرده ام؛ در حالی که او با دلسوزی به من ریاضی یاد داده.،،، خوب، من شروع به
معذرت خواهی کردم؛ اما وکیل از من خواست که آبروی ریخته شده دبیرم را برگردانم. او خواسته اش را به این راحتی که دارم می گویم مطرح نکرد. مانند بقیه وکلا، خواسته اش را با بی رحمی و سماجت، چکه چکه بر وجودم ریخت. مثل چکه هایی از سرب داغ.
- (نویسنده کتاب): مگر می توانستید آبروی دبیرتان را برگردانید؟!
_ همین! چنین کاری ممکن نبود. بنابراین، با عجز، باضجه های درونی به مأمورانی که پشت سرم بودند گفتم: "من چه باید بکنم؟ چه طوری می توانم حیثیت معلمم را برگردانم؟! جواب شان سکوت بود. سکوت شان به من فهماند که باید خواسته آن وکیل را برآورده کنم...
📚 کتاب آن سوی مرگ
👈 کانال مرگ و رستاخیز
🆔 @rozehasrat