#توشه_بر_دوش_به_سوی_آخرت❗️
🔹زهری میگوید:
در شبی تاریڪ و سرد، علی بن حسین (علیهالسلام) را دیدم ڪه مقداری آذوقه به دوش گرفته، میرود. عرض ڪردم:
▪️ یابن رسول الله❗️این چیست، به ڪجا میبرید❓
حضرت فرمودند:
⚜ زهری❗️ من مسافرم. این توشه سفر من است. میبرم در جای محفوظی بگذارم (تا هنگام مسافرت دست خالی و بی توشه نباشم❗️ )
گفتم:
▪️یابن رسول الله❗️این غلام من است، اجازه بفرما این بار را به دوش بگیرد و هرجا میخواهی ببرد.
حضرت فرمودند:
⚜ تو را به خدا بگذار من خودم بار خود را ببرم، تو راه خود را بگیر و برو با من ڪاری نداشته باش❗️
زهری بعد از چند روز حضرت را دید، عرض ڪرد:
▪️ یا بن رسول الله❗️ من از آن سفری ڪه آن شب درباره اش سخن میگفتی، اثری ندیدم❗️
حضرت فرمودند:
⚜سفر آخرت را میگفتم و سفر مرگ نظرم بود ڪه برای آن آماده میشدم❗️
سپس آن حضرت هدف خود را از بردن آن توشه در شب به خانههای نیازمندان توضیح دادند و فرمودند:
⚜آمادگی برای مرگ با دوری جستن از حرام و خیرات دادن به دست میآید.
#علامــــہ_مجــلــــــسـے
#داستانهای_بحارالانوار
[ ج ۴۶، ص ۶۵]
╭─┅🍃🌸🍃┅─╮
@majlesi110
╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰