تحليل روانشناختي #بخت_بستگي
دختري نزد خانم كفبيني رفت و گفت. كف دستم را ببين به نظر شما اين خواستگار، من را ميپسندد. كفبين گفت نهخير. او با تعجب گفت: ولي شما كه اصلا به كف دستم نگاه نكردي؟! كفبين خنديد و گفت: قيافه و وضعيت ژوليدهات را كه ديدم اينجا از روانشناسي چهره استفاده كردم😁😜.[1]
البته اين در مورد شما احتمالا صادق نيست ولي منظورم اين است كه گاهي علل مشكل به همين سادگي است قابل كشف است ولي ما به دلائل #راحتيـطلب، و فرار از #مسؤليت تغيير خود و شرايط براي رسيدن به مقصود دنبال ميانبرهاي غير علمي (رمال، فالگير وكفبين و...) ميرويم. از سؤالهای مهم که اخیراً بسیار رواج یافته است این است که چرا خواستگار نداريم و يا چرا خواستگار میرود و پشت سرش را هم نگاه نمیکند. دختران و خانوادههاي زياد بدون در نظر گرفتن عوامل مختلف در همان وهله اول ذهنشان به سمت بسته شدن بخت و سحر و طلسم شدن ميرود، از سويي هم افراد سودجويي به عنوان دعانويس و رمال و.. بدون اين كه عللي را بررسي كنند صد در صد به افكار آنها را تأييد ميكنند تا به خواستههاي مادي و گاهي نامشروع خود برسند. اين در حالي است كه نداشتن خواستگار يا بازنگشتن او میتواند علل مختلف زير را داشته باشد:
♨️الف: عوامل طبیعی:
1- دختر:
شلخته بودن، بدلباسی، بیتوجهی به نوع استفاده از واژهها و کلمات، توقعات سنگین(مادی یا معنوی)، بیماری روانی یا جسمانی، اجتناب از جمع زنان و شرکت نکردن در مراسم آنان.
2- خواستگار:
دمدمی مزاج و شخصیت بی ثبات، تصور این که دختر با اهداف و معیارهای او تناسب ندارد، ترس از توقعات (مادی یا معنوی ) سنگین، برداشت ابتدایی نادرست از خانواده دختر و تصحیح برداشت با روبرو شدن( انتظار مالدار بودن و...)
3- خانواده دختر:
پدر سالاری یا مادرسالاری و ترس خواستگار و خانواده از دخالت آنها، وجود بیمار جسمی یا روانی در خانواده (اعتیاد، معلول و...) وجود دختر بزرگ تر در خانواده، رو راست نبودن و مخفی کاری و دادن اطلاعات متناقض.
4- خانواده پسر:
پدر سالاری یا مادرسالاری و دخالت زیاد در تصمیم گیری پسر، بد دانستن دوستی دختر با پسرشان، اصرار خانواده بر ازدواج و فرار پسر از ازدواج و..
5- افراد بیگانه و دشمنان کینه توز:
دو به هم زدن و دادن اطلاعات نادرست به خانواده پسر.
6- پسران بختبرگشته:
گاهي نپذيرفتن دختر عفيف و باحيا از سوي پسران هديه و نعمت خداوند به دختر است. قرآن از ما ميخواهد كه زنان پاكان بايد براي مردان پاكان باشد در واقع اينجا پسر بخت برگشته است كه با نداشتن گوهر ايمان، گوهري( دختر عفيف) را از دست ميدهد.[2]
ادامه دارد👇👇👇