زندگی از غسالخونه تا برزخ
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت 11) ◾️پس از مدتی به عبور گاه باریکی رسیدیم که دو طرف آن را پرتگاه
🌟💠﷽💠🌟
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت 12)
#قسمت_دوازده
⛔️اما ناگهان دست سیاه بزرگی، جلو دهان و چشمهایم را گرفت و به واسطه بوی متعفنی که از او متصاعد بود، دریافتم که این، همان گناه است. ♨️سعی کردم آن دست سیاه و پشم آلود را کنار بزنم و چون موفق شدم با هیکل زشت گناه روبرو گردیدم. وحشت زده خواستم فرار کنم و خود را به نیک برسانم، اما گناه دستانم را محکم گرفت و گفت: مگر قرارت را فراموش کردی؟ ❗️با وحشتی که در وجودم بود گفتم: کدام قرار؟! گفت: همانکه در دنیا همراه من میشدی خود قراری بود بین من و تو برای اینکه اینجا هم با هم باشیم. ❎گفتم: من اصلا تو را نمیشناختم. گفت: تو مرا خوب میشناختی اما قیافهام را نمیدیدی، حالا که قوه بیناییات وسیع شده است مرا مشاهده میکنی. 🔆گفتم: خب حالا چه میخواهی؟!
گفت: من از آغاز سفر تا اینجا سایه به سایه دنبالت آمدم، در پرتگاه ارتداد تلاش بسیار کردم که خود را به تو برسانم، اما موفق نشدم. ▪️با عجله گفتم: مگر آنجا از من چه میخواستی.
گفت: میخواستم از آن دره عبورت دهم. با ناراحتی تمام فریاد کشیدم: یعنی میخواستی تا قیامت مرا زمین گیر کنی؟ 🔘گفت: نه! میخواستم تو را زودتر به مقصد برسانم، اما مهم نیست، در عوض اکنون یک راه انحرافی آسان میشناسم که هیچ کس از وجود آن آگاه نیست. 🔷گفتم: حتی نیک؟! گفت: مطمئن باش اگر میدانست از این مسیر سخت تو را راهنمایی نمیکرد. دریک لحظه به یاد نیک افتادم که جلوتر از من رفته بود و فکر میکند من به دنبال او در حرکتم. دلم گرفت و به اصرار از گناه خواستم که مرا رها کند. ⚫️ اما این بار در حالیکه چشمانش از عصبانیت چون دو کاسه خون شده بود، با تهدید گفت: یا با من میآیی، یا به اجبار تو را به همان مسیری که آمدی باز میگردانم...🔥 با شنیدن این حرف، لرزه بر بدنم افتاد و مجبور شدم که با او همراه شوم، به شرط این که من از او جلوتر حرکت کنم و او از پشت سر مرا راهنمایی کند. زیرا دیدن قیافه او برایم نوعی عذاب بود.
💥چند قدمی جلوتر رفتم و باز ایستادم و اطراف را نگریستم. حالا دیگر دهانه ابتدای غار هم پیدا نبود. تاریکی و ظلمت بر همه جا حاکم شد. 🍂ترس عجیبی در وجودم رخنه کرده بود. گناه را صدا زدم، اما هیچ جوابی نشنیدم. با وحشت برای مرتبهای دیگر صدایش زدم. وحشت و اضطراب لحظهای راحتم نمینهاد.
در اطراف خود چرخی زدم تا شاید راه گریزی بیابم، اما دیگر نه ابتدای دهانه غار را میدانستم کجاست نه انتهای آنرا. ◾️بی اختیار نشستم و مبهوتانه سر به گریبان ندامت فرو بردم. غم و اندوه در دلم لبریز شد، و از دوری نیک بسیار گریستم...
✍ادامه دارد..
♡••࿐
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
CQACAgQAAxkBAAF3Rn1i_68NEjs7CipyTbOHmldzmcbZ6QACFAIAAm8meVCbbva4QsIMxCkE.mp3
8.04M
جوری زندگی کن خدا خریدارت بشه💔
🌷 شهید حججی (کسی که اقیانوس رو به طوفان در آورد)
#آیت_عظمای_الهی
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ماجرای شفا گرفتن از حضرت علی اصغر در کودکی مداح آذری زبان در حسینه معلی
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
هدایت شده از Aminikhaah_Media🇱🇧
06 Porsesh Va Pasokh Mosianade Soti Shonood (1401-04-28).mp3
18.38M
🔈#مستند_صوتی_شنود
📣 پرسش وپاسخ_بخش ششم
* خداوند از میهمانش پذیرایی میکند هر چند ناصبی باشد.
* درقضایایی که چند متغیر دارد، نمی توان حکم کلی داد.
* طوری باش که خدا دوست دارد.
* خدا همه را می بخشد به جز معاندین
* به معنا توجه کن نه صورت.
* شیطان انسان را هنگام گوش دادن به موسیقی، تهییج می کند.
* خودت را از مرکز رحمت دور نکن
* القائات شیطان در حوزه خیال است.
* لحظه به لحظه به ظهور نزدیک می شویم.
* ظهور مساوی است با مرگ شیطان
* تلاش مذبوحانه شیطان برای ماندن
* راه نفوذ شیطان را ببند.
* تکیه ات بر روی استدلال و بدیهیات باشد.
*ملائکه را در همه زندگی و جریانات دیدم.
* اجنه مومن اسباب را جور و ناجور می کنند.
* بعضی از اجنه، از مقربین اند.
* کافی است در راه خدا گام برداری، زمین و زمان به خدمتت در می آیند.
* اجنه مسئول امنیت زوار امام حسین ع
* دانه های برنجی که آرزو داشتند خوراک زائر امام حسین شوند.
* اربعین که تمام می شد، ناله موجودات بلند می شد.
* ایرانی ها به برکت ولایت امیرالمومنین (ع) می درخشیدند.
* مهمانان عزیز اباعبدلله (ع)
* مسئولیت ایرانی ها
⏰ مدت زمان: ۴۵:۰۰
📆1401/04/28
#ملائکه
#اجنه
#اربعین
#ایران
❗️برای دریافت مجموع جلسات مستند صوتی شنود از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
🌐 https://aminikhaah.ir/?p=6561
🔔@Aminikhaah_Media
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
CQACAgQAAxkBAAF3Rpli_68NyKLTK5x4LEOu5b0dKsP60QAC9wwAAs-JyVMaWala5u5y9CkE.mp3
2.86M
سرگذشت #شمر تعزیه خوانی
حکایتی بسیااااار شنیدنی
به بیان #استاد_بندانی
پیشنهاد دانلود👌👌👌
✅این فایل صوتی را از دست ندهید
.┄┅┅❅🏴🍂🍃🔳🍃🍂🏴❅┅┅
@khandehpak
هدایت شده از زندگی از غسالخونه تا برزخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 بازگشت
پشیمانی تجربه گر از برگشت به دنیا
قسمت سیزدهم؛ صعود
تجربهگر: آقای احمد رستمی
کانال پرطرفدار زندگی پس از زندگی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از در سمت توام 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تلنگر
❌هر جوانی لازمه این کلیپ رو ببینه❌
عاقبت تکان دهنده رابطه زن و جوانی که ...
🔴اگر زندگیتون براتون مهمه از دست ندید .
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🎥 ماجرای عجیب و باورنکردنی پدر بزرگ خلبان معروف/ پیرمردی که مرده بود و تعزیه اجرا میکرد!!
@maddahebartar
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
🌟💠﷽💠🌟 🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت 12) #قسمت_دوازده ⛔️اما ناگهان دست سیاه بزرگی، جلو دهان
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت13)
#قسمت_سیزده
هنوز چیزی نگذشته بود که صدای پای عابری مرا به خود آورد. گوشهایم را تیز کردم شاید بفهمم صدای پا از کدام سو است. عطر دل نواز نیک قلبم را روشن کرد. و این بار اشک شوق در چشمانم حلقه زد. 💫آغوش گشودم و با خوشحالی تمام او را در آغوش فشردم و تمام ماجرا را برایش بازگو کردم، تا مبادا از من رنجیده خاطر گردیده باشد. 🔆 نیک گفت: من نیز چون تو را در عقب خود نیافتم، از همان راه بازگشتم، به واسطه بوی بدی که در سمت چپ، جای مانده بود، از جریان آگاه شدم و در آن مسیر حرکت کردم. اما هر چه گشتم تو را ندیدم. 🕯تا اینکه به نزدیک غار رسیدم. گناه را دیدم که از غار بیرون میآمد و چون مرا دید به سرعت دور شد دانستم که تو را گرفتار کرده است، و چون داخل غار شدم صدای ناله را از دور شنیدم، خوشحال شدم و به سرعت به سمت تو آمدم. 🌺پس از لحظه ای سکوت نیک ادامه داد:
البته این راهی که آمدی، قبلا برای تو در نظر گرفته شده بود. اما به واسطه توبه ای که کردی این راه از تو برداشته شد هر چند گناه سعی داشت تو را به این راه باز گرداند...
هر طور بود بقیه راه را پیمودیم تا اینکه به محیط باز و وسیعی رسیدیم که باتلاق مانند بود و چون قدم در آن نهادم، تا زانو در آن زمین لجن زار فرو رفتم. ❎دیگر تا دهان در باتلاق فرو رفته بودم و توان فریاد کشیدن و کمک طلبیدن نداشتم، ✨که به ناگاه فرشته الهی پدیدار شد و طنابی را به نیک داد و گفت: این طناب را خودش پیشاپیش فرستاده، کمکش کن تا نجات یابد.
🌻فرشته رفت و نیک بلافاصله طناب را به سمت من انداخت. وقتی باتلاق را پشت سر نهادیم از نیک پرسیدم: مقصود فرشته از اینکه گفت: طناب را خودش فرستاده، چه بود؟ 🍀نیک گفت: اگر به یاد داشته باشی، ده سال پیش از مرگت، مدرسه ای ساختی که اینک کودکان و نوجوانان در آن به تعلیم و تربیت مشغول اند،خیرات آن مدرسه بود که در چنین لحظه ای به کمکت آمد. 💠پس از تصدیق حرف نیک با قیافه ای حق به جانب، گفتم: من پنج سال قبل از آن نیز مسجدی ساختم، پس خیرات آن چه شد؟
✨نیک گفت: آن مسجد را چون از روی ریا و کسب شهرت ساختی و نه برای خدا مزدش را هم از مردم گرفتی. ❓گفتم: کدام مزد؟! گفت: تعریف و تمجیدهای مردم، به یاد بیاور که در دلت چه می گذشت وقتی مردم از تو تعریف می کردند! تو خوشبختی آنان را بر خوشحالی پروردگارت مقدم داشتی. 🌻باید بدانی که خداوند اعمالی را می پذیرد که تنها برای او انجام گرفته باشد. 🍁حسرت وجودم را فراگرفت و به خود نهیب زدم: دیدی چگونه برای ریا و خودپسندی، اعمال خودت را که می توانست در چنین روزی دستگیر تو باشد، تباه کردی...
ادامه دارد...
♡••࿐
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از Aminikhaah_Media🇱🇧
07 Porsesh Va Pasokh Mosianade Soti Shonood (1401-04-28).mp3
18.34M
🔈#مستند_صوتی_شنود
📣 پرسش وپاسخ_بخش هفتم
* شب پره از نور فراری است.
* قم و مشهد نورانی ترین نقطه ایران
* شیطان از نطفه روی افراد کار می کند.
* ملائکه تجسم پیدا میکنند
* تن حضرت حجت(ع) در اراده حضرت است.
* تمثلات مختلف شیطان
* تحت الحنک سیمای ملائکه است.
* ملائکه گرد حرم امام حسین ع طواف می کردند
* ملائکه مقیم حرم اباعبدلله (ع)
* کلمه کلمه ای که گر می گرفت.
* نود درصد تجربه نزدیک به مرگ، خروج روح از بدن است.
* هر شب خروج روح از بدن اتفاق می افتد.
* گاهی تقدیرات در خواب القا می شود.
* انس انسان با نجاست، او را از طهارت دور می کند.
⏰مدت زمان:۴۵:۰۴
📆1401/04/28
#نور
#ملائکه
#شیطان
❗️برای دریافت مجموع جلسات مستند صوتی شنود از طریق لینک زیر اقدام نمایید.
🌐 https://aminikhaah.ir/?p=6561
🔔@Aminikhaah_media
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پاشو اینقدر تو قبر بخوابیم
حجه الاسلام عالی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
خدایا شب اول قبر حضرت علی علیه السلام واولادش را بفریادمان برسان 🤲
وصیت آیتالله مرعشی نجفی
شاگرد آيتالله مرعشی نجفی گفت: آيتالله مرعشی نجفی وصیت کرده بود که وقتی بدن من را غسل دادید کفن کردید بدن من را در حسینیهای که ساختم بیاورید؛ یک گوشهای از عمامه من را به تابوت و یک گوشه دیگر عمامه را به منبر ببندید بعد هم مصیبت امام حسین(ع) بخوانید؛ بعد بدن من را بردارید و دفن کنید یعنی این قدر عاشق اهلبیت(ع) بود.
تألیفات زیادی داشت در علم رجال هیچ مراجعی مثل ایشان در علم رجال وارد نبود؛ ایشان نجف بودند، بعد از نجف برای زیارت امام هشتم(ع) به مشهد مقدس رفتند و از مشهد هم عزیمت به تهران کردند؛ در تهران خدمت بزرگان رسید و مشغول تدریس شد و از تهران به قم عزیمت کرد و دیگر در قم ماند؛ شخصیتی داشتند که زمانی هر کسی به ایشان میرسید، جذب ایشان میشدند، دوست داشتند در خدمتش بیشتر بنشینند، بیشتر بمانند و از وجودش بیشتر استفاده کند، یعنی همه را میپذیرفت، یعنی این طور نبود که به افراد خاصی اختصاص دهد همه را میپذیرفت.
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از در سمت توام 🕊
••••
وقتی عاقبت فکر مکروه اینه!
عاقبت فکر گناهدیگهچیمیتونهباشه!😬💔
😎خودسازی❣+دینداریِ لذت بخش✌️
➥𝒅𝒂𝒓_𝒔𝒂𝒎𝒕𝒆_𝒕𝒐𝒐◕͟◕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عالم برزخ خیلی متکامل تره از دنیا.هم لذتهاش هم عذابهاش
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاقبت انسان
آخرش باید بخوابی اینجا
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بهترین راه شیطان برای فریب انسان چیه⁉️ شیطان خودش گفته این راه رو👹
سخنران:#استاد دانشمند 🎤
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولدت مبارک داداش مجید♥️
🔹خیلیها مجید سوزوکی فیلم اخراجیها رو باور نکردن!
اما تو همین زمانه شـ هید مجید قربانخانی که توی محله شون به مجید بربری شهره بود بعد از یک سفر به کربلا متحول میشه و به سـ وریه میره تا یک گلوله هم سمت آجرهای حرم خواهر امام حسین(ع) شـ لیک نشه!
میگن شب آخر وقتی داشته جورابهای همرزمانش را میشسته، همرزمش به مجید گفته: مجید حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار که خالکوبی روی دستت است.
مجید میگوید: تا فردا این خالکوبی یا خاک میشه، یا پاک میشه. و فردای آن روز داداش مجید محله یافت آباد برای همیشه رفت...
🌷شـ هید مدافع حرم مجید قربانخانی🌷
╔══••⚬🇮🇷⚬••══╗ https://eitaa.com/joinchat/2804351072Cedbb8d5a7a
╚══••⚬🇮🇷⚬••══╝
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
هدایت شده از زندگی از غسالخونه تا برزخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 نماز
تجربه گری که بواسطه مرگ پس از مرگ نماز خوان شد
تجربهگر: دکتر محمد تمدن رستگار
شبکه چهار سیما
کانال پرطرفدار زندگی پس از زندگی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
جوان توبه کار
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
🔹تفسیر قرآن کریم 🔸جلسه ۶۲ 🔸سوره بقره 🔸آیات : ۷۷ تا ۸۳ 💠 محمد رضا رنجبر 👇👇👇👇👇👇 http://eitaa.com/
CQACAgQAAxkBAAF2J_li9lOrlNuPHFLqiNa1ZEAxH5d5SAACEgADPFqQUWNbKD9tOKUaKQQ.mp3
14.39M
🔹تفسیر قرآن کریم
🔸جلسه ۶۳
🔸سوره بقره
🔸آیات : ۸۴ تا ۸۶
💠 محمد رضا رنجبر
👇👇👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
توصیف سکرات مرگ
حجه الاسلام عالی
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت13) #قسمت_سیزده هنوز چیزی نگذشته بود که صدای پای عابری مرا به خو
💠🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ...
(قسمت14)
#قسمت_چهارده
همچنان حرکت خود را در دل یک دشت بیانتها ادامه میدادیم؛ در حالی که گرمای طاقتفرسای آسمان برای لحظهای قطع نمیشد. خستگیِ راه امانم را بریده بود، دیگر در تنم توان نمانده بود. .
در این هنگام صدایی را از دور شنیدم. سرم را به سمت راست دشت چرخاندم، با صحنه عجیبی مواجه شدم. صفی از افراد را دیدم که با سرعت غیر قابل تصور پهنه دشت را شکافتند و رفتند. تنها غباری از مسیر آنها باقی ماند.
. ◾️ از تعجب ایستادم و لحظاتی به مسیر غبار برخاسته، نگاه کردم و گفتم: اینها چه کسانی بودند؟!
نیک گفت: اینها گروهی از شهیدان بودند.
با شگفتی تکرار کردم: شهیدان ؟!!! گفت: آری، شهیدان.
گفتم: مقصدشان کجاست؟
گفت: وادی السلام.
با تعجب سرم را به سمت نیک چرخاندم و پرسیدم: وادی السلام ؟! گفت: آری.
.
💥 گفتم: ما مدتهاست که این مسافت طولانی و پررنج و محنت را بر خود هموار کردهایم، تا روزی به وادی السلام برسیم؛
آنگاه تو میگویی، آنان با اینچنین سرعتی به سمت وادی السلام در حرکتند؟ مگر میان ما و آنان چه تفاوت است؟ .
نیک در حالی که لبخند بر لبانش نقش بسته بود، گفت:
تو در دنیا افتان و خیزان خدا را عبادت میکردی و حالا نیز بایستی با سختی راه را طی کنی.
تو کجا و شهیدان کجا که اولین قطرهای که از خونشان بر زمین مینشیند، تمام گناهانشان را از میان بر میدارد. و راه را بر ایشان هموار میسازد.
.
در روز رستاخیز نیز شهیدان، جزو اولین کسانی خواهند بود که به بهشت وارد میشوند آنها راه صد ساله دنیا را یک شبه پیمودند، حالا هم وادی بزرگ برهوت را در یک چشم بر هم زدن طی میکنند. .
به مقام شهیدان غبطه بسیار خوردم و زیر لب زمزمه کردم: طوبی لَهُما وَ حُسنُ مَآب... از کثرت اندوه و حسرتی که بر وجودم نشسته بود، بر جای نشستم و با خود گفتم:
چه مقامی! چه منزلتی!
در حالیکه من مدتهاست در این بیابان سرگردانم و با تمام موانع و مشکلات دست به گریبانم، هنوز هم به جایی نرسیدهام، اما شهیدان با این سرعت خود را به مقصد میرسانند. براستی خوشا به حال آنان که به شهادت رفتند...
.
اشک بر گونههایم سرازیر شد و بغض گلویم را چنگ زد. چندان بلند بلند گریستم که نیک آرام به سمتم آمد، مرا دلجویی داد و تشویق به ادامه راهی کرد که بس طولانی و طاقت سوز بود...
.
✍ادامه دارد..
♡••࿐
•┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈•
http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5