eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
18.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه ای بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم جهت اثر گذاری بیشتر راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
مرده توی خواب روی سنگ غسالخانه مریم آثاری نسب در بیان خاطراتش می گوید: ساعت کاری تموم شد، مثل همیشه آماده رفتن به منزل شدیم و باز مثل روزهای دیگر توی راه بازگشت به جسدهایی که در آن روز دیده بودم فکر می کردم. اون شب چون خیلی خسته بودم زود به خواب رفتم و خواب عجیبی دیدم. خانمی را که برای شستشو به غسالخانه آورده بودند، زنده بود و دست و پایش را با زنجیر بسته بودند و روی سنگ گذاشتنش و شروع به شستن کردند، فقط انگار جای سیلی و ضربه روی صورتش بود، در خواب خیلی منقلب شدم. گریه کردم و برایم خیلی عجیب بود. صبح در حالی که درگیر تعبیر این خواب در ذهنم بودم به بهشت زهرا(س) آمدم و برای کار روزانه آماده شدم. در ابتدا قبل از شروع کار برای همکارانم ماجرای خوابم را تعریف کردم. حتی اینکه آن خانم چه لباسی پوشیده بود و یا روی کدام سنگ او را می شستند. آن روز تا غروب جنازه ها را شستیم و همه چیز عادی بود. زمان استراحت شد و رفتیم برای آماده شدن و رفتن. در حال پوشیدن لباسهامون بودیم که عده ای از همکارانم رو صدا زدن که جنازه ای برای شستن آورده اند. چند لحظه ای از رفتن آنها نگذاشته بود که دیدم با تعجب و سراسیمه آمدند که آثاری، آثاری بیا همون رو که می گفتی آوردند! خشکم زد. با صدای لرزان گفتم: چه می گویید؟ چی شده؟ من، من گفتم؟ آهسته آهسته با ترس عجیب رفتم داخل غسالخانه! باور کردنی نبود، نه تنها من بلکه آن روز 14 یا 15 نفر بودیم. همه این صحنه را دیدند. روی پاهام نمی توانستم بایستم. خانمی سیلی خورده! چه می بینم! چند لحظه بعد به خودم آمدم. رفتم از اقوامش ماجرا رو بپرسم، یکی از بستگانش گفت: چند سال پیش بر اثر فشارهای روحی زیاد این بنده خدا مجنون میشه و در حالت شدید روحی قرار می گیرد.. آن را با زنجیر به تخت تیمارستان می بستند. این اواخر هم حال بدی داشت، تا اینکه خودش رو از پشت بام تیمارستان به پایین می اندازد و فوت می کند... ماجرای خیلی عجیب بود. ارتباط این بنده خدا با خواب من! گیج بودم. خودم آن را شستم و بدنش رو با برگهای قرآن پوشاندم و به نوعی تطهیرش کردم و خدا رو قسم دادم به قرآنش، که ببخشدش و بیامرزدش. گزارش از سید هادی کسایی زاده کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
زندگی از غسالخونه تا برزخ
منبع خاطرات خانم غساله در اینستاگرام که این محتوا را مینویسند کپی بدون این منبع حرامه 👇👇👇👇 @neiynava313 ارتباط با روح اموات🥺🖤 وقتی یه ادم میمیره دنیا رو برا همیشه ترک میکنه،درسته که روحش دیگه نمیتونه برگرده به بدنش😔 اما اینقدر اون بدنش رو دوست داره وبهش توجه داره که اگه اون بدن رو تکون بدی🖤 بزاری رو سنگ غسالخونه غسلش بدی😞 ببریش سمت قبرش و داخل قبر بزاری ،هنوز اون روح فکر میکنه اون بدن همراهشه وبهش تعلق داره💔 در صورتی که دیگه از هم جدا شدن.... اگر بپرسن بهترین و نزدیک ترین راه ارتباط با اموات کجاست؟ میگیم کنار قبرشونه🥺 میفهمن شما رفتید روی مزارش خوشحال میشن اموات با شما انس میگیرن.... @neiynava_313 شما هم این تجربه روداشتی وقتی میرید کنار مزار امواتتون چ‌حس آرامشی میگیرید ؟🥺 شادی روح تمام اموات صلوات
وقتی که شهدا دخترم را شفا دادند یادآوری این موضوع هم من را آزار میدهد. سال 87 بود. 18 سال داشت و با سرطان دست و پنجه نرم می‌کرد. دخترم رو میگویم. خدای من! چه لحظات سنگینی بود. نمی توانستم این غصه بزرگ رو تحمل کنم. عزیزترین هدیه خداوند به من و همسرم‌، جلوی دیدگانمان داشت آب می‌شد. حتی تصورش غمگین کننده است. تمام راه‌ها را رفته بودیم. در نهایت نظر پزشک‌ها این بود که برای مداوا باید به خارج از کشور اعزام بشود. کشور آلمان رو باز به توصیه پزشک انتخاب کردیم و رایزنی‌های اولیه هم انجام شد. این روزها تقریباً همه همکارانم در سازمان بهشت زهرا(س) به خصوص آنهایی که با من تو یک اتاق و یک ساختمان کار می‌کردند مشکل من و خانوادم رو می‌دانستند، هرکسی به هر نحوی که می‌شد همدردی و همراهی می کرد و سعی داشت به من روحیه بدهد. یک روز خیلی اتفاقی آقای صادقی‌فر مسئول بخش اجرایی سازمان را دیدم. آن روز اتفاقاً از روزهای قبل خیلی حالم بدتر بود. صادقی فر حالت اضطراب و نگرانی رو در من دید کمی من را آرام کرد و روحیه داد. با آقای صادقی فر خداحافظی کردم و گفتم: من را دعا کنید. رفتم به اتاق کارم و روی صندلی پشت میزم نشستم. ساعت انگار گذر زمان رو فقط به من نشان می داد! تلفن زنگ زد، دو ساعتی از آمدنم به اتاق می‌گذشت و من متوجه نبودم بی اختیار گوشی رو بر داشتم. آقای صادقی فر بود. گفت: بعد از اینکه شما رو آشفته حال دیدم خیلی فکر کردم. یک پیشنهاد دارم. بیا همین الان بر و قطعه 24 سر مزا ر شهید "جهان آرا" و از خداوند به واسطه ایشان حاجتت رو بخواه، تقاضا کن که واسطه بشود و شفای دخترت رو از خداوند بگیرد. من فقط گوش می‌کردم باورش سخته ولی گوشی رو گذاشتم و بلند شدم. این بار انگار می‌دانستم چه می‌کنم و چه می‌خواهم. خانم سیادتی یکی از همکارام رو همراه کردم و رفتیم قطعه 24 گلزار مقدس شهدا و قبر شهید محمد جهان آ را. وای که بر من چه گذشت، آن‌لحظات و دقیقه‌ها. آنچه در دل داشتم خالی کردم و گفتم و گفتم! بی حال و بی اختیار برخاستیم و برگشتیم‌! نمی‌دانم چند ساعت با جهان آرا صحبت کردم و چه می‌خواستم فقط یادم هست که دیگر نمی‌توانستم با کسی صحبت کنم و چیزی بگویم. غروب شد و من به خانه رفتم. فقط چند روز گذشته بود که خدا دخترم رو شفا داد. خدایا شکرت، نمی‌خواهم در پایان چیزی بگویم، کسی که این خاطره رو می‌خواند خودش قضاوت می‌کند. خدایا شکرت! گزارش از سید هادی کسایی زاده کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
هدایت شده از سالن تطهیر یزد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دو تا مورد غسل دادم ، میت اول حدودا ۶۰ ساله و ایست قلبی کرده بودن ، این فرشته کوچولوی ناز هم میت دومم بود که آماده شد ، نمیدونم دلیل فوتش چی بود چون کالبد شکافی شده بود
هدایت شده از سالن تطهیر یزد
دوستان سالن تطهیر ، یه مسئله ای رو میخواستم بگم و اونم اینه که من از شماها توقع دارم که وقتی اینهمه مدته توی گروه و کانال هستید و کلی مطالب راجع به خرافات و مسائل مربوط به میت و غسال و ..... گفته میشه ، وقتی بنا بر اتفاق ، خدایی نکرده ، اقوام یا آشنایانتون فوت میکنن و تشریف میارید سازمان یه سری مسائلی که من گفتم رو رعایت کنید ، مثلا پیش میاد یوقتایی من سازمان نیستم ، حالا یه مرخصی ام یا تعطیلی هستم ، دوستانی که تشریف میارید سازمان کار خوبی نیست که به همکاران من سفارش میت رو میکنید ، میدونید چرا؟ چون من خیلی در این مورد صحبت کردم گفتم ما همه تلاش خودمونو میکنیم برای اموات ، چون یه روزی هم ما خودمون روی همین تخت میخوابیم ، این سرنوشت همه ی ماست و نمیشه ازش فرار کرد ، اینجا جاییه که یه ذره خطا کنی دیگه با مردم طرف نیستی، با خدای این مردم طرفی ، اونی که ازت بازخواست میکنه اونه ، پس ما هیچوقت برای هیچ میتی کم و کسری قائل نمیشیم همکارام ازم ناراحت شدن گفتن اعضای کانال سالن تطهیر اومدن گفتن« میت مارو سفارشی کاراش انجام بده ، مگه توی کانال این چیزا رو نمیگی به مردم؟» اینکه میگید میت ما رو سفارشی غسل بده توهین به غسال هاس، اونا رو ناراحت میکنه ، بعضی ها میان پول میذارن تو جیب غسال یا میگن کارهای میت ما رو درست انجام بده برات جبران میکنیم ، این حرکت ها درست نیست ، هیچوقت این کارو نکنید دوستان ، غسال گدا نیست ، غسال چشمش به دست مردم نیست، چشمش به دست خداست🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبر روزی ۵بار مارو صدا می‌کنه میشنویید؟ کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه چیزی که از این دنیا با خودت می‌بری کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در حالت نیمه بیهوشی بعد عمل عقیده و فکرشو داد میزنه درباره مظلومیت امام حسین ع کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احساست رو با دیدن این صحنه برام بفرست کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیباترین پولدارترین قویترین باشیم هم مارو میذارن توی همین یک وجب خاک کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5 یک کانال مرگ عضو باشید تا غافل نشیم👆
زندگی از غسالخونه تا برزخ
احساست رو با دیدن این صحنه برام بفرست کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2
تو این دنیا هیچی ارزش غم و غصه نداره ناراحتم که اینو زود نفهمیدم واسه سال‌های گذشته من که آماده نیستم و دوست هم ندارم آماده باشم نمیخام بمیرم این دنیا خیلی کوتاست این دنیا محل آزمایش ماست اون دنیا همه چیز روشنتره این دنیا هیچ بی ارزش بی فایده خطا زیاد داریم تا زنده ام از زندگیمون لذت ببریم چون چه زود چه دیر همه رفتنی هستیم پس چرا شاد نباشیم ❤️ تا وقتی زندم تا وقتی فرصت هست زندگی میکنم مُردمم که هیچ دیگه 👩‍🦯👩‍🦯ولی اینو میدونم اگه همین الان بمیرم حسرت هیچی به دلم نیس هرچی میخواستم خدا بهم داد یکی دومورد رو نداد میذارم پای حکمتش ولی برای بقیه اش شکر🤲 واقعیتی که باید پذیرفت،،،شاید مرگ بهتره از زندگی تودنیا باشه چرا از این دنیا بریم دنیا به این قشنگی بریم تو یک وجب خاک بخوابیم که چی بشه من امادگیشو ندارم😂😂 من از خدا خواستم اینقدر منو نگه داره تا دختر و پسرم رو سر و سامون بدم بعد میرم پیشش الان نمیتونم برم خانواده ام بهم احتیاج دارن😍😊
زندگی از غسالخونه تا برزخ
احساست رو با دیدن این صحنه برام بفرست کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ👇 http://eitaa.com/joinchat/2
خواب ابدی من آماده ام مرگ حقه باید همیشه آماده باش باشیم همه یک روزی تواین لباسیم معلوم نیست کی ولی حتمیه آرامگاه ابدی❤️❤️❤️❤️ بی نهایت بی صبرانه منتظرشم قبل از این ک مارو رو همین تخته بشورن ب خودمون بیایم انقد ظلم نکنیم نیشو کنایه نزنیم تهمت عیبت و و و خدایا مارو ب خودمون بیار بار الله ها مارو ببخشو بیامرز🥺🥺😭😭😭😭😭 بغل عکسم روبان زدم کفن خریدم از کربلا۲۸ سالمه نه آماده نیستم به این دلیل که حق‌الناس گردنمه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چطور سکرات و سختی های مرگ را کم یا از بین ببریم؟ حجه الاسلام عالی بخش اول