eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
19.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.7هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه ای بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم جهت اثر گذاری بیشتر راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠چشم به راه انتظار نوزاد عامل شفاعت و بازگشت مادر به دنیا شد ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد  و 12:30 روز بعد از شبکه چهار سیما 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 آگاهی روح آگاهی تجربه گر از زمان فوت بیمار حاضر بیمارستان ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد  و 12:30 روز بعد از شبکه چهار سیما 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
🥀ـ﷽ـ🥀 ۱۷ مرور زندگی ↪️ شب اول و در حضور حضرت عزرائیل و در زمانی که تمام زندگی ام را در لحظه ای از نظر گذراندم، مطالب بسیار زیادی که فراموش کرده بودم و یا اصلا به یاد نداشتم را مشاهده کردم. ↪️ من در بهار ۱۳۶۲ در روز نیمه شعبان در شیراز به دنیا آمدم. ما دو قلو بودیم، دو پسر که خانواده از شنیدن این خبر خیلی خوشحال بودند، به خصوص مادر بزرگم. خُب قدیمیها از شنیدن تولد پسر، آن هم دوقلو خیلی خوشحال میشدند. هنوز چند ماهی از تولد ما نگذشته بود که به مریضی سختی مبتلا شدیم. این بیماری به حدی ما را ضعیف کرد که حتی از خوردن شیر مادر عاجز بودیم. روز به روز به مرگ نزدیک تر می شدیم. مثل ماهی که تلذی می کند و آب می خواهد، دهان را باز می کردیم اما شیر مادر را نمی توانستیم بخوریم. ↪️ زنان همسایه که از سر دلسوزی و برای کمک به مادرم آمده بودند و متوجه وضع وخیم ما شده بودند، مادرم را از اتاق بیرون بردند تا جان دادن ما را نبیند. ↪️ من دیدم که مادرم گریه می کرد. فریاد میزد و امام زمان (عجلﷲفرجه) را صدا می زد. می گفت آقا، این بچه های من فدایی شما، اینها رو به من برگردان تا بزرگ شوند و به حکومت شما خدمت کنند. ↪️ من دیدم که به صورتی حیرت انگیز، حال من و برادرم خوب شد و آهسته آهسته بزرگ شدیم. ↪️ ریزترین اتفاقات زندگی را با جزئیات می دیدم. من دوران کودکی و دوران مدرسه را با تمام جزئیات به خوبی دیدم. وقتی به یکی از همکلاسی ها محبتی کرده بودم، مشاهده می کردم که چه برکاتی بر زندگی من نازل میشد. ↪️ دوران نوجوانی با یک مجموعه فرهنگی و مذهبی فوق العاده عالی در شیراز آشنا شدم. کلاسهای کانون رهپویان وصال و روحانی وارسته ای به نام حاج آقا انجوی نژاد، در رشد شخصیت دینی من تأثیر فراوانی داشت. من و برادرانم، انقلاب و بسیج و اعتكاف و شهدا و معنویات را در بسیج مسجد الزهرای شیراز و همان کانون رهپویان وصال آموختیم. صدها مثل من در آن مجموعه ها رشد کردند و در مسیر صحیح قرار گرفتند. ↪️ من میدیدم، وقتی در جلسات فرهنگی و دینی حضور داشتم، انبوه ملائک در اطراف ما بودند و مقدرات ما را تغییر میدادند. ↪️ زمان هایی از عمر خودم را که برای هدایت بچه ها در مسجد و بسیج گذاشته بودم، همه را در نامه اعمالم دیدم. مشاهده کردم که به دعای خیر پدر و مادر این بچه ها، چه توفیقاتی به من داده شد و چه کسانی برای ما دعا می کردند. ↪️ یادم هست که چند هیئت برای جوانان و نوجوانان مسجد راه اندازی کردیم. نوجوان ها با خانواده در این هیئتها شرکت می کردند و زمینه تحول بسیاری از افراد ایجاد شد. چه ایامی بود. شب تا صبح و صبح تا شب، مشغول فعالیت های فرهنگی و انقلابی بودم. ↪️ تعداد زیادی از اراذل و اوباش که کسی به آنها توجهی نداشت را به روش های مختلف جذب بسیج کردم. همان افراد بعدها به انسانهای مؤمن و انقلابی تبدیل شدند که در زمینه کارهای امنیتی خیلی به من کمک کردند. 🖌 ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
🥀ـ﷽ـ🥀 ۱۸ امتحان الهی 🔺 فراموش نمی کنم که همان ایام فعالیت در بسیج، چند بار توسط مسئولین مربوطه توبیخ شدم که چرا از افراد مسئله دار در بسیج استفاده می کنم! اما من به کار خودم يقين داشتم، لذا محکم و استوار ادامه دادم. حتی بعدها مسئولیت پایگاه ها را از من گرفتند و... 🔺 بسیاری از بسیجیها که بیکار بودند را در قالب یک شرکت خدماتی مشغول کار کردم. برق کاری، جوشکاری و خیلی از مهارت ها را به آنها یاد دادم و خودم در کنارشان بودم. بسیاری از آنها، فن و حرفه را یاد گرفتند و شغل مناسبی برای خودشان دست و پا کردند. 🔺 یادم نمی رود در همان ایام، اتفاقی افتاد که هیچ گاه از ذهن من پاک نمی شود. خدا امتحان سختی از من گرفت و بعد از آن، درهای رحمت الهی به گونه دیگری بر من باز شد! 🔺 ما مرکز خدمات ساختمانی داشتیم و با همان بچه های بسیج فعالیت میکردیم. یک نفر تماس گرفت و گفت: کولر منزل ما احتیاج به سرویس دارد. آن روز تعمیرکار کولر نبود. اما خودم این کار را بلد بودم، با یکی از بچه هایی که دوره کارآموزی را می گذراند به آن خانه رفتیم. کار سرویس کولر انجام شد و برگشتیم. 🔺 روز بعد خانمی تماس گرفت و گفت: دیروز کولر منزل مادرم را تعمیر کردید. اگر ممکن است امروز کولر منزل ما را سرویس نمایید. با یکی از رفقا به آدرسی که داده شده بود رفتیم، مشکل خاصی نداشت و خیلی سریع کار انجام شد. اما آن خانم جوان، اصرار داشت که کلید برق کولر را هم از داخل خانه سرویس کنیم. به دوستم گفتم: برو پایین، موتور را روشن کن، من الان میام. ياالله گفتم و وارد خانه شدم. ظاهرا کسی داخل خانه نبود. دیدم کلید کولر مشکل خاصی ندارد. یکی دو بار روشن و خاموش کردم و دیدم مشکلی نیست. گفتم: خانم این کلید سالمه، مشکلی نداره. 🔺 این خانم جوان تشکر کرد و یک لیوان شربت برایم آورد و نزدیک تر آمد. تا خواستم شربت را بگیرم یکباره دیدم که چادرش را انداخت، او یک لباس زیر پوشیده و شروع به عشوه کردن نمود و... 🔺 در دلم یک یازهرا (سلامﷲعلیها) گفتم و شربت را روی میز گذاشتم و سریع به بیرون از خانه رفتم. خدا میداند که به خاطر این ترک گناه حاضر و آماده، چه برکات و توفیقاتی نصیب من شد. 🔺 من در بررسی اعمالم دیدم که به خاطر این چشم پوشی از حرام، خداوند درجات و توفیقاتی در دنیا و آخرت نصیب من کرد که گفتنی نیست. اما اگر این وسوسه شیطانی را قبول می کردم، زندگی مشترک من که تازه آغاز کرده بودم دچار مشکلات بسیاری می شد. 🔺 امتحان مهم دیگری که برایم پیش آمد، زمانی بود که جلسات و هیئت های بسیج گسترش پیدا کرد. بنده در آنجا مسئولیت داشتم، هم زمان در ورزش های رزمی هم فعالیت می کردم و تیپ ظاهری من، به قول دوستان جذاب بود. اما خودم از این مطلب فراری بودم. همواره سعی می کردم لباسی بپوشم که جلب توجه نکند. من در ایام برگزاری هیئت، میدیدم که برخی دختران جوان، به اسم مشاوره یا سؤال و یا... می خواستند با من صحبت کنند؟ اما خدا توفیق داد و به ذهن من آورد که آنها را به یکی از خواهران فعال حوزوی که مشاور هم بود ارجاع دهم. 🔺 یکی دیگر از امتحان های الهی، زمانی بود که گرفتار پرونده های امنیتی می شدم. پیشنهادهای بی شرمانه ای می شد تا ما از برخی موارد امنیتی چشم پوشی کنیم، اما هرگز دنبال این مسائل نرفتم. من از نوجوانی آموخته بودم که حریم محرم و نامحرم را به خوبی رعایت کنم. با نامحرم در جای خلوت قرار نگیرم و... می ترسیدم گرفتار وسوسه های شیطانی شوم. 🔺 خداوند در آن لحظات، به من نشان داد که در زمان وقوع امتحانات الهی، شیاطین با تمام توان و تمام یاران جنی و انسی خود به میدان می آیند و تلاش می کنند تا انسان از امتحانات الهی مردود شود. 🔺 فقط تقوای الهی و توسل به اهل بیت(علیهم السلام) در این شرایط می تواند به داد انسان برسد. من یقین داشتم که خداوند در مواقع خطر و آلودگی دست کسانی که به خداوند توکل کنند را خواهد گرفت و اجازه نمیدهد گمراه شوند. 🔺 من دیدم کسانی می خواستند مرا بی آبرو کنند، اما خداوند متعال بود که هر بار مرا نجات میداد. حتی برخی از این دختران جوان، از سوی برخی افراد آمده بودند تا مرا امتحان کنند و این خدا بود که همواره پشت و پناهم بود. 🖌 ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
🥀ـ﷽ـ🥀 ۱۹ ازدواج ⚡️ در آن سالها، من فعالیت گسترده ای در بسیج داشتم. خداوند کاری کرد که روحیه مدیریتی و کار جمعی من در آن سال ها به خوبی تقویت شد. ⚡️ من همزمان سه پایگاه بسیج را مدیریت می کردم. یک پایگاه بسیج را در حومه شهر شیراز راه اندازی کردیم که در مدت کوتاهی بیش از سیصد نیروی جوان جذب نمود! تمام اینها لطف خداوند متعال بود. ⚡️ اما از دوران فعالیتم در بسیج، روزها گذشت تا اینکه برای ادامه تحصیل به حوزه علمیه اهل بیت علیهم السلام شیراز رفتم. دو سال در حوزه درس خواندم. پس از آن بود که بنا به پیشنهاد دوستان، در دستگاه امنیتی استان فارس مشغول به کار شدم. ⚡️ در همان دوران تحصیل در حوزه، با اصرار مادرم قرار شد که ازدواج کنم. من تا آن تاریخ با هیچ دختر نامحرمی گفتگو نکرده بودم و از مراسم خواستگاری ترس داشتم. مادرم، دختر یکی از اساتید حوزه را پیشنهاد کرد. با پدر همسرم کاملا آشنا بودم و موافقت کردم. مراسم خواستگاری و ازدواج ما خیلی راحت و ساده برگزار شد. خانواده همسرم به قم رفتند و سال ۱۳۸۸ و پس از مسائل مختلف، مرا جهت ادامه فعالیت های امنیتی به تهران فرا خواندند. ⚡️ از آن روز، زندگی جدیدی برای من رقم خورد. اما همسرم، دختر خوب و مظلومی بود که خداوند، شریک زندگی من قرار داد. من و او مثل دو بال بودیم که پرواز یکدیگر را تکمیل می کردیم. ⚡️ زندگی ما چهار سال در شیراز و سپس در تهران ادامه یافت. ما همدیگر را دوست داشتیم. این را تمام بستگان ما فهمیده بودند. خداوند در آن سالها یک دختر و یک پسر به ما داد. زهرا در سال ۱۳۸۷ و محمدعلی در سال ۱۳۸۹ به جمع خانواده ما صفا بخشیدند. ⚡️ همسرم پس از زایمان دوم دچار مشکلات شد و دوباره سرطان او بازگشت. امتحانات الهی از من هر روز سخت تر و پیچیده تر می شد و من سعی می کردم انسان شاکری باشم. ⚡️ روزهایی بود که وقتی از سر کار به خانه می آمدم، با همسر بیماری مواجه بودم که قادر به نشستن نبود، هم باید برای بچه ها پدر می بودم و هم مادر، اجازه هیچ گونه شکایتی نداشتم. من در بررسی اعمالم دیدم که برای نگهداری از همسر و فرزندانم و برای تحمل آن شرایط سخت، چه اجر و پاداشی به من داده بودند و لحظه لحظه آن سختی ها برای من محاسبه شده بود. البته کمترین ناشکری من نیز اجرم را ضایع نموده بود. ⚡️ من دیدم که هرچه را با صبر و تحمل سختیها اندوخته بودم یکباره پوچ میشد! با یک شکایت نابجا، یک درد دل بی موقع با اطرافیانم که از اوضاع زندگی و همسر و فرزندانم شکایت می کردم، اجرم ضایع میشد. من آن قدر حسرت می خوردم که چرا آن همه پاداش که برای تحمل سختیها برای من در نظر گرفته بودند را با یک عصبانیت بیجا و یا... همه را بر باد داده بودم. ⚡️ من پاداشی بالاتر از اجر شهادت را به راحتی از دست دادم! 🖌 ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
🥀ـ﷽ـ🥀 ۲۰ جن 🔺 در زمانهایی که روح من از بیمارستان بیرون می رفت، حقایقی را می دید که تا آن زمان هیچ اطلاعی از آنها نداشت. 🔺 مثلا از مدتی قبل و زمانی که بیماری همسرم شدید شد، بارها و بارها در نیمه های شب، صدایی را از بیرون خانه و پشت پنجره می شنیدم که با سوز خاصی قرآن می خواند و دعا می کرد. بارها این صدا را در نیمه های شب میشنیدم و زمانی که سرم را از پنجره بیرون می کردم، هیچ کس را نمی دیدم. در آن سوی هستی وقتی این لحظات مرور می شد، متوجه شدم که در آن محله قدیمی که ما خانه اجاره کرده بودیم، یک خانواده از جن های شیعه زندگی می کردند. 🔺 ما از زمان حضور در تهران، در منزل مان مراسم روضه و هیئت داشتیم. این روضه ها، باعث ایجاد روح معنوی و برکت در خانواده ما شده بود. این خانواده جن شیعه، عاشق امام حسین (علیه السلام) بودند. زمانی که روضه برگزار می شد، پشت دیوار خانه ما قرار می گرفتند و در مصائب آقا اباعبدالله (علیه السلام) اشک می ریختند. زمانی که همسرم مریض شد، آنها پشت دیوار منزل ما قرار می گرفتند و با خواندن قرآن، برای سلامتی همسرم دعا می کردند! 🔺 یک بار خیلی حال همسرم بد شد. ما در تهران کسی را نداشتیم، فقط یکی از همسایگان بود که بچه ها را پیش او می گذاشتیم و به بیمارستان می رفتیم. آن روز همسایه ما هم نبود. من توكل کردم به خدا و دو فرزند خردسال پنج و سه ساله را تا عصر، تنها در خانه رها کردم و رفتم. خیلی نگران بودم. وقتی برگشتم دیدم که هیچ مشکلی پیش نیامده، حتی بچه ها خودشان غذا از یخچال برداشته و خورده بودند. در آن سوی هستی مشاهده کردم که با رفتن ما از منزل، این خانواده جن، از فرزندان ما مراقبت کردند تا برگردیم! 🔺 در زمینه جن و ارتباطات آنها و شنود سخنان ما توسط آنها چند مطلب عجیب دیگر مشاهده کردم که نمی توانم بازگو کنم. البته این را فهمیدم که جنهای شیعه، چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، در زندگی مؤمنین تأثیر مثبت دارند و کمک های بسیاری می کنند که خود مردم بی اطلاع هستند. 🔺 اما زمانی که تجربه نزدیک به مرگ داشتم، از بیمارستان بیرون آمدم. وقتی از کنار خیابان عبور می کردم، متوجه شدم که یک خانم بسیار بدحجاب، برخلاف بقیه مرا می بیند! او کمی که جلو آمد یکباره ترسید! کمی عقب رفت و در یک لحظه محو شد! او مانند یک پرنده از مقابل من فرار کرد. آنجا هم فهمیدم که او از اجنه کافر بوده. 🖌 ادامه دارد... منتظر باشید 📺 ندای مُنْتَظَر @montazar_59
💠 زندگی پس از زندگی 🔸 این قسمت: مادرانه تجربه‌گر: زهرا قدیری فر ✅ هرروز ساعت ۱۷ بازپخش 1 بامداد  و 12:30روز بعد از شبکه چهار سیما 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠مادر آمد توجه خاصه حضرت فاطمه (س) به تجربه‌گر و بازگشتش به جسم ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد از شبکه چهار و 8:30 روز بعد از شبکه قرآن 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠رنجش آگاهی روح از احساسات منفی دیگران نسبت به خود ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد از شبکه چهار و 8:30 روز بعد از شبکه قرآن 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠سرمایه ی ماندگار رمزو و راز نهفته در نذر و خیرات در راه خدا و اهل بیت علیهم السلام ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد از شبکه چهار و 8:30 روز بعد از شبکه قرآن 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠لحظه های ماندگار مرور خاطرات حضور در مراسمات اهل بیت توسط تجربه‌گر ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد از شبکه چهار و 8:30 روز بعد از شبکه قرآن 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
💠 زندگی پس از زندگی 🔸 این قسمت: به خواب شیرین تجربه‌گر: آقای سید مجید غضنفری ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد از شبکه چهار و 8:30 روز بعد از شبکه قرآن 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠در رویای تو تجربه‌گری که هرشب به رویای همسرش میرفت ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد از شبکه چهار و 8:30 روز بعد از شبکه قرآن 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠در مسیر سعادت تشریح مسیر رسیدن به سعادت و زندگی زیبا توسط تجربه گر ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد از شبکه چهار و 8:30 روز بعد از شبکه قرآن 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠اولاد آسمانی عاقبت کودکانی که ناخواسته سقط می‌شوند چه میشود؟ ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد از شبکه چهار و 8:30 روز بعد از شبکه قرآن 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠چوپان دروغگو روایت عاقبت فردی که به مردم روستا دروغ میگفت ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد از شبکه چهار و 8:30 روز بعد از شبکه قرآن 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠بی کلامِ گویا روایت تجربه دیدار راهنما و همراه در برزخ ✅ هرروز ساعت 17 بازپخش 1 بامداد از شبکه چهار و 8:30 روز بعد از شبکه قرآن 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
100.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 فیلم کامل برنامه زندگی پس از زندگی قسمت نهم، ۲۹ اسفند ١۴٠٢ روایت شنیدنی حضور روح تجربه‌گر در کنار فرزند شیر خواره‌اش آگاهی تجربه‌گر از لحظه دعا کردن کادر درمان برای بازگشتش و متوجه شدن دعای پرستاری برای مرگ او امید همسر از عوامل تمایل بازگشت روح به بدن در تجربه گر انتظار نوزاد عامل شفاعت و بازگشت مادر به دنیا شد آگاهی تجربه گر از زمان فوت بیمار حاضر بیمارستان فیلم کامل قسمت هشتم 🎥 فیلم‌کامل همه قسمتهای برنامه | کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
104.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠فیلم کامل برنامه زندگی پس از زندگی قسمت دهم، اول فروردین ١۴٠٢ بخش‌هایی از قسمت دهم زندگی پس از زندگی 🔻توجه خاصه حضرت فاطمه (س) به تجربه‌گر و بازگشتش به جسم 🔻 آگاهی روح از احساسات منفی دیگران نسبت به خود 🔻رمزو و راز نهفته در نذر و خیرات در راه خدا و اهل بیت علیهم السلام 🔻مرور خاطرات حضور در مراسمات اهل بیت توسط تجربه‌گر بخش‌هایی از برنامه در مطلب قبلی خیلیا دنبال فیلم کاملن، بفرستید براشون 🎥 فیلم‌کامل همه قسمتهای برنامه | کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین منزل هستی اینست ایشون آقای محسن یک غسال محترم هستند کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دیدن خواب اموات ایشون آقای محسن یک غسال بزرگوار هستند منبع پیج mohsensabzezade5 کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
سلام روز بخیر عیدتون مبارک طاعات قبول دوستان و عزیزان همیشه همراه . این کانال رو اگر برید اولش می‌بینید که اولین پستهاش درباره همین برنامه زندگی پس از زندگی هست یعنی این کانال به هدف نشر پستهای برنامه زندگی پس از زندگی آقای موزون بزرگوار تاسیس شده.. پس در نتیجه در ماه مبارک دوستان منتظر هستند که پستهای این برنامه و کلیپهای خلاصه و گلچین شده و فیلمهای کامل رو بزنم تا استفاده کنن خیلی از عزیزان بدلایلی نمیتونن شب از تلویزیون نگاه کنن و از مجازی استفاده میکنند دنبال میکنند این برنامه رو بنده سعی میکنم در کنار پستهای زندگی پس از زندگی موضوعات غسالخانه هم جا نیفته اما اگر می‌بینید حجم پستهای زندگی پس از زندگی بیشتره به همون دلیلی هست که عرض کردم التماس دعای عاجزانه دارم لحظه سحر و افطار بنده حقیر رو فراموش نکنید 🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاقبت کم فروشی و عدم رعایت حلال و حرام روایت تجربه گر از دیدن عذاب فردی که حلال و حرام رو رعایت نمیکرد کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5 این کانالمون قسمت‌های خلاصه و کامل برنامه زندگی پس از زندگی رو می‌زنیم 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نماز میخوند اما بد دهن بود وتهمت میزد روایت تجربه گر از وضعیت فردی که در دنیا اهل نماز بوده اما بددهن بوده کانال زندگی از غسالخانه تا برزخ http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5 این کانالمون قسمت‌های خلاصه و کامل برنامه زندگی پس از زندگی رو می‌زنیم 👆