eitaa logo
زندگی از غسالخونه تا برزخ
19.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
2.8هزار ویدیو
13 فایل
مقصد همه ما در ایستگاه اخر (غسالخونه) آیا اماده ای از کانال راضی بودید برای مادر بنده و همه ارواح مومنین فاتحه ای بفرستید بنده غساله نیستم از خاطرات غسال و غساله های محترم استفاده میکنیم جهت اثر گذاری بیشتر راه ارتباطی 👇 @Yaasnabi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔆بد خلقى فشار قبر مى آورد!  🍂به رسول خدا صلى الله عليه و آله خبر دادند كه سعد بن معاذ فوت كرده . پيغمبر صلى الله عليه و آله با اصحابشان از جاى برخاسته ، حركت كردند. با دستور حضرت - در حالى كه خود نظارت مى فرمودند - سعد را غسل دادند. پس از انجام مراسم غسل و كفن ، او را در تابوت گذاشته و براى دفن حركت دادند. در تشييع جنازه او، پيغمبر صلى الله عليه و آله پابرهنه و بدون عبا حركت مى كرد. گاهى طرف چپ و گاهى طرف راست تابوت را مى گرفت ، تا نزديكى قبر سعد رسيدند. حضرت خود داخل قبر شدند و او را در لحد گذاشتند و دستور دادند سنگ و آجر و وسايل ديگر را بياورند! سپس با دست مبارك خود، لحد را ساختند و خاك بر او ريختند و در آن خللى ديدند آنرا بر طرف كردند و پس از آن فرمودند: 🍂- من مى دانم اين قبر به زودى كهنه و فرسوده خواهد شد، لكن خداوند دوست دارد هر كارى كه بنده اش انجام مى دهد محكم باشد. در اين هنگام ، مادر سعد كنار قبر آمد و گفت : - سعد! بهشت بر تو گوارا باد! 🍂رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود: - مادر سعد! ساكت باش ! با اين جزم و يقين از جانب خداوند حرف نزن ! اكنون سعد گرفتار فشار قبر است و از اين امر آزرده مى باشد. آن گاه از قبرستان برگشتند. مردم كه همراه پيغمبر صلى الله عليه و آله بودند، عرض كردند: 🍂يا رسول الله ! كارهايى كه براى سعد انجام داديد نسبت به هيچ كس ‍ ديگرى تاكنون انجام نداده بوديد: شما با پاى برهنه و بدون عبا جنازه او را تشييع فرموديد. 🍂رسول خدا فرمود: ملائكه نيز بدون عبا و كفش بودند. از آنان پيروى كردم . 🍂عرض كردند: گاهى طرف راست و گاهى طرف چپ تابوت را مى گرفتيد! 🍂حضرت فرمود: چون دستم در دست جبرئيل بود، هر طرف را او مى گرفت من هم مى گرفتم ! 🍂عرض كردند: - يا رسول الله صلى الله عليه و آله بر جنازه سعد نماز خوانديد و با دست مباركتان او را در قبر گذاشتيد و قبرش را با دست خود درست كرديد، باز مى فرماييد سعد را فشار قبر گرفت حضرت فرمود: 🍂- آرى ، سعد در خانه بداخلاق بود، فشار قبر به خاطر همين است ! 📚بحار الانوار، ج1 http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5
🔆تعجب عزرائيل ☘سليمان (ع) روزى نشسته بود و نديمى با وى . ملك الموت (عزرائيل ) در آمد و تيز در روى آن نديم مى‏نگريست . پس چون عزرائيل بيرون شد ، آن نديم از سليمان پرسيد كه اين چه كسى بود كه چنين تيز در من مى‏نگريست؟ سليمان گفت: ☘ ((ملك الموت بود .)) نديم ترسيد . از سليمان خواست كه باد را فرمان دهد تا وى را به سرزمين هندوستان برد تا شايد از اجل گريخته باشد . ☘سليمان باد را فرمان داد تا نديم را به هندوستان برد . ☘ پس در همان ساعت ملك الموت باز آمد. سليمان از وى پرسيد كه آن تيز نگريستن تو در آن نديم ما، براى چه بود . ☘گفت: عجب آمد مرا كه فرموده بودند تا جان وى همين ساعت در زمين هندوستان قبض كنم؛ حال آن كه مسافتى بسيار ديدم ميان اين مرد و ميان آن سرزمين . پس تعجب مى‏كردم تا خود خواست بدان سرعت، به آن جا رود . 📚حكايت پارسايان، رضا بابايى http://eitaa.com/joinchat/2599157794Cd132efc1d5