کاش من جایِ مجریِ برنامه مخاطب خاص بودم :)))) #شبکه_سه💔

سر در این خانه ها با ما و پرچم با خودت دسته‌ی سینه زنی با ما ،ولی دم با خودت روزیِ اشک تمام نوکران هم با خودت واقعا دلواپسیم آقـا، #محـرم با خودت #صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله #اللهم_ارزقنى_شفاعة_الحسين @zendegiyemahdavi

﷽ #موکب_دل💠 شب بود و هوای کربلا عالی بود در مصرع اول جای ما خالی بود... 🎧🎼 ━━━━━●────── ⇆ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤ↻ #اللهم_ارزقنى_شفاعة_الحسين #اللهم_ارزقنى_حرم_حرم_حرم... 🕊🍃 @zendegiyemahdavi

﷽ #موکب_دل💠 📝 دلم شکسته.... #پویانفر #یاحسین... گفتم محرم که بیاد واست قیامت میکنم گفتم هرجاکه باشم،اونجارو هیئت میکنم😭 🎧🎼 ━━━━━●────── ⇆ㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤ↻ 🕊🍃 @zendegiyemahdavi

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم🌱

#یاجوادالائمه_ادرڪنـــــــی 🌷

از دو چشم گنبد و گلدسته ات اشک ماتم می چکد امشب #رضا در عزای نور چشم تو #جواد آسمان چشم ها بارانی است... #یا_امام_رضا شهادت نور دیدگانتان امام جواد علیه السلام تسلیت باد #مولا_جان... 😔 @zendegiyemahdavi

بعد از حسین هیچ امامی به وقت مرگ مثل تو ای ولیِ خدا تشنه جان نداد... 😭 ▪️شهادت امام جواد(ع) تسلیت باد▪️ #یاجوادالائمه_ادرڪنی @zendegiyemahdavi ┄┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄

✨یا جوادالائمه ادرکنے✨ 🍃در کودکی به امامت رسید تا آزمونی بزرگ برای شیعیان رقم بخورد. خوانده بودند در قرآن کریم که یحیی(ع) در کودکی به پیامبری رسید و عیسی(ع) در گهوراه سخن گفت و خود را پیامبر خدا معرفی نموده بود. اما این بار به چشم می دیدند که کودکی از سوی خدا به پیشوایی مردم زمانش انتخاب می شود... 🍃هر چند پیش از این امام رضا(ع) بارها درباره امامت فرزندشان محمد(ع) سخن گفته بودند اما پذیرش این موضوع برای عده ای بسیار دشوار بود که از کودکی فرمان برند. به همین دلیل بارها دانش و درایت او را آزمودند. 🍃پاسخهای قاطع و روشن امام(ع) به پرسشهای بزرگان شیعه و مطابقت آن با آموزه های امامان پیشین به ایشان اطمینان داد که او امام و پیشوا و حجت خدا بر مردم است...   😔دنیای ستمگران وجود دردانه امام رضا(ع) را بیش از 25 سال تاب نیاورد. مأمون عباسی در سال ۲۰۲ق دخترش ام فضل را به عقد امام جواد(ع) در آورد و نقل است همین ام فضل با تحریک و وسوسه برخی درباریان همسرش جواد الائمه (ع) را در بغداد با زهر مسموم نمود و به شهادت رساند... 🍃🌼 مرثیه امام جواد(ع) 🌼🍃 لب تشنه بود، تشنه ی يك جرعه آب بود مردي كه درد هاي دلش بی حساب بود پا می كشيد گوشه ی حجره به روی خاك پروانه وار غرق تب و التهاب بود از بس كه شعله ور شده بود آتش دلش حتی نفس نفس زدنش هم عذاب بود در ازدحام و هلهلهٔ نا نجيب ها فرياد استغاثه ی او بی جواب بود يك جرعه آب نذر امامش كسی نكرد  هر چند آب دادن تشنه ثواب بود آخر شبيه جد غريبش شهيد شد آری دعای خسته دلان مستجاب بود غربت برای آل علي تازگی نداشت در آن ديار كشتن مظلوم باب بود اما فدای بی كفن دشت كربلا آلاله ای كه زخم تنش بی حساب بود هم نعل تازه بر بدنش ردّ پا گذاشت هم داغديده ی شرر آفتاب بود #یوسف_رحیمی @zendegiyemahdavi