eitaa logo
💚زندگــےِ مـهـدوے💚
378 دنبال‌کننده
13.2هزار عکس
3هزار ویدیو
280 فایل
#مــولاے_مـهـربانـم ؛ سِرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه توست ورنه عشق تو کجا این دل بیمارکجا؟ کاش در نافله ات نام مرا هم ببری که دعای توکجا عبد گنهکار کجا؟ #یا‌صاحب‌الزمان‌_ادرڪنی
مشاهده در ایتا
دانلود
💚زندگــےِ مـهـدوے💚
❇️ فقر همان گرد وخاکی است که بر کتابهای فروش نرفته یک  کتاب فروشی می نشیند، فقر شب را بی غذا  سرکردن
⭕️ شریعتی؛ شاخه دانشگاهی خمینی! 🔹 به فاصله 30 تا 40 روز قبل از درگذشت و پیش از خروج از ایران، برای آخرین بار به مشهد آمد. در دیداری که با علی داشتم میگفت: در زندان بیشترین کتکی که خوردم از این بابت بود که میگفتند: «تو شاخه دانشگاهی هستی و حرفهایی که در سالهای اخیر در کتابهایت آورده ای به حکومت ضربه زده است. میگفتند مدرک داریم که تو خمینی را تقویت کرده ای، هم شکنجه میکردند و هم پیشنهاد میدادند که رویکردم را تغییر دهم و مقامهای بالا تا حد وزارت فرهنگ را بر عهده بگیرم، اما من قبول نکردم.» 🔹شاه ميخواست جنازه را به ايران بياورد و علی را خودی جلوه دهد ولی ما ميخواستيم كه از ايران برود. تا روزيكه خبر دادند جنازه را به سوريه حركت داده‌اند. 💠آقای گفتند: اگر ميشد، در روزنامه‌ای تسليتی بگوييم خيلی خوب بود. من قبول كردم، رفتم دفتر روزنامه خراسان مسئول آگهی ها حاجی بازارےای بود كه غير از پول چيزی نمی‌فهميد... 🔹بصورت معجزه آسایی این متن اعلاميه را دادم: «استاد محمدتقی شريعتی، سوگند به خدا بر اوجی كه گرفته‌ای غبطه ميخورم. شهادت فرزند تاريخ دكتر علی را به پيشگاه پدر و مرشد او تبريك و تسليت ميگويم.» حيدر رحيم‌پور ازغدی 🔹رفتيم چاپخانه و گفتم يك جای خوب چاپ كنيد. فردا صبح كه روزنامه پخش شد، همه دستگاه ديوانه شده بودند. من فرار كردم و به خانه استاد رفتم، ميدانستم آنجا شلوغ است و نمی‌توانند دستگيرم كنند. 🔹با رفقا رفتيم خانه داماد استاد شريعتی،... 💠آقای اشاره به روضه حضرت علے‌اكبر كردند و بعد فرمودند آگهی روزنامه را به استاد بدهيم، استاد روزنامه را كه ديدند، روبه آقای خامنه‌ای كردند و گفتند: «آقا، كشتند علی را»؛ 😔 گفتند: «بله، اين افتخار نصيب شما شد و ايشان ماندگار شدند» 🔺گوشه ای از خاطرات @zendegiyemahdavi