من حالا چه هستم؟ هیچ! صفر! فردا چه خواهم شد؟ فردا ممکن است باز از میان مردگان برخیزم و زندگی نویی شروع کنم. و «انسان» را، تا هنوز کاملا در من تباه نشده، کشف کنم.
📚 از #کتاب قمارباز | نوشتهی #فیودور_داستایوسکی
https://eitaa.com/joinchat/2961113132Ccce4fd0170
نمیفهمم چطور ممکن است از کنار درختی گذشت و از دیدن آن شیرینکام نشد! چطور میشود انسانی را دید و از دوست داشتن او احساس سعادت نکرد! وای که زبانم کوتاه است و بیان افکارم دشوار… وای که ما در هر قدم چه بسیار چیزهای زیبا میبینیم! به قدری زیبا که حتی نگونبختترین آدمها نمیتواند زیباییشان را بینند. کودکی را نگاه کنید، سپیده صبح را تماشا کنید، علفی را که رشد میکند و چشمانی که شما را مینگردند و پیام دوستی دارند ببینید…
📚 از #کتاب ابله | نوشته #فیودور_داستایوسکی
https://eitaa.com/joinchat/2961113132Ccce4fd0170