🔰درگذشت آیت الله #سیدمحمدباقر_شفتی فقیه شیعه در دوره قاجار (۱۲۶۰ق) 🔹سید محمدباقر شَفتی بیدآبادی (۱۱۷۵-۱۲۶۰ق)، فقیه شیعی در دوره قاجاریه، بنیان گذار مسجد سید اصفهان و از نخستین فقهای ملقب به «حجت الاسلام» است. 🔸وی در سال ۱۱۷۵ ق روستای چرزه از توابع طارم زنجان متولد شد و بعد از هفت سال به شفت گیلان مهاجرت کرد. ☄️او مقدمات علوم اسلامی را نزد پدرش آموخت و در ۱۱۹۲ق در ۱۷ سالگی جهت تکمیل دروس، به عتبات مسافرت کرد و از محضر شیخ جعفر کاشف الغطاء، وحید بهبهانی و علامه بحرالعلوم استفاده کرد و پس از ۱۳ سال در سال ۱۲۰۵ق به قم آمد و در درس میرزای قمی شرکت کرد و از او اجازه روایت دریافت کرد و در سال ۱۲۰۶ عازم اصفهان شد و در آنجا مقیم شد. 🌀 ایشان بر اساس روایات ولایت فقهاء در عصر غیبت، صدور حکم و اجرای آن را وظیفه فقیه می دانست و به همین خاطر مستقل از حکومت، امور قضایی را سرپرستی می‌کرد و بر اجرای حدود شرعی اصرار داشت و بسیاری از حدود را به دست خود جاری می‌ساخت. او را به خاطر ثروت فراوان و قدرت و اعتبار اجتماعی «دولت غیر رسمی» علما می نامیدند. 🍁از شاگردان وی می توان به محمد تنکابنی، سیدمحمدباقر خوانساری و محمد تنکابنی اشاره کرد. ⚡️از ایشان آثار متعددی از جمله رساله‌ای در حکم اقامه حدود در زمان غیبت، رساله‌ای در حکم زیارت عاشورا و حواشی بر فروع کافی برجای مانده است. ◾️وی سرانجام در یکشنبه ۳ ربیع‌الثانی ۱۲۶۰ق (۲ اردیبهشت ۱۲۲۳ش) بر اثر بیماری استسقاء درگذشت و در مسجد سید اصفهان دفن شد. #زندگی_نامه #معرفی_علما 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @zendgizibast ✍انتشارمطالب کانال حسنه ی ماندگار میباشد

🔺شیر روز و راهب شب! ▫️آیت الله بهجت: 💠آقا #سیدمحمدباقر_شفتی که به دست خود حدود جاری می‌کرد، شب‌ها مثل کسانی که عقل خود را از دست داده باشند، به گریه و زاری و حرکت‌های عجیب مشغول می‌شد و روز که می‌شد عبا و قبا می‌پوشید، به‌گونه‌ای که گویا آن کسی که شب با آن حال تضرع و زاری می‌کرد، نیست». 📚در محضر بهجت، ج۲، ص۱۶۵. 🔹سید با وجود آن‌همه دلاوری و اقتدار، در محضر خداوند متعال، عبدی ذلیل بود. چون خلوت شب فرا می‌رسید عمامه از سر بر می‌داشت و چون مجنونی شیدا، به گریه و زاری مشغول می‌شد، تاآنجاکه اطبا علت وخامت بیماری‌اش را زیادی گریه‌هایش تشخیص دادند و او را از گریه منع کردند. ⚡️اما چه کند کسی که حلاوت مناجات با مولایش را چشیده بود. دعای خمس‌عشر در شب‌ها ورد زبانش بود و آن را از حفظ می‌خواند و گریه سر می‌داد. (+) 🔺بعد از سه روز! ▫️آیت الله بهجت: 🔹حجت‌الاسلام #سیدمحمدباقر_شفتی رحمه‌اللّه وقتی می‌خواست ازجایی به جایی برود باصدای بلندقرآن می‌خواند، و به دست خود حدود را اجرا می‌نمود. وقتی ایشان تازه وارد اصفهان شده بود، شخصی را تعزیر کرد، حکومت وقت حبسش کرد. 🔸امام جمعه وقت برای آزادی ایشان وساطت نمود و سرانجام آزاد شد، ولی تا آخر عمر به کار خود ادامه می‌داد تا اینکه شاه با سازوآواز به خانه ایشان آمد. ⚡️نوشته‌اند: ایشان برای ملاقات شاه از اندرون به بیرونی نیامد و فرمود: «خدایا، بیش از این خواری فرزند زهرا علیهاالسلام را نپسند!» و بعد از سه روز وفات نمود. چه دعایی! 🍁شاه هم برای انتقام از اینکه ایشان به ملاقات وی نیامده، سی‌هزار تومان به ورثه او ضرر وارد کرد. 📚در محضر بهجت، ج۱، ص ۲۲۰

🎥 مروری بر زندگی #سیدمحمدباقر_شفتی 🔺خمس اجباری! ▫️آیت الله شبیری زنجانی: ◽️آقای آشیخ محمد حسین کلباسی نقل می کرد: 🔹شخصی بازاری نزد مرحوم حجة الاسلام شفتی آمد و گفت:«من هر سال خمس اموالم را اخراج می کنم، ولی دلم نمی آید به مصرف برسانم، لذا در زیر درخت در منزل دفن کرده ام. شما کسی را بفرستید تا کَت من را ببندد و پولها را از آنجا در بیاورد». 🔸#سیدمحمدباقر_شفتی قدری ناراحت شد و گفت: «این چه پیشنهادی است؟ این کار حاکم است که پول به زور می گیرد. این وظیفه دینی خودت است که این پول را با طیب نفس بدهی»، و آن شخص را رد کرد. 🌀آسید محمد باقر، بین الطلوعین با اصحابش در منزل آن شخص بازاری را زدند. وقتی در را باز کرد، به اصحابش گفت که کَت او را ببندید. کَت او را بستند. سپس دستور داد پولها را از آنجا بیرون آورند. آن شخص گفت: «اگر دیروز مرا رد نمی کردید من جای پولها را عوض می کردم». ⚡️معلوم شد برخورد روز قبل آسید محمد باقر حساب شده بود. آسید محمد باقر دیده بود آن شخص موقتاً شیطان را رد کرده است ولی معلوم نیست بر آن حال باقی بماند، لذا او را رد کرد تا وسوسه نشود و جای پولها را عوض نکند. 📚کتاب جرعه ای از دریا، جلدسوم، صفحه ۲۸۳-۲۸۲. #معرفی_علما 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🆔️ @zendgizibast ✍انتشارمطالب کانال،صدقه جاریه وحسنه ی ماندگار میباشد