6.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️ در اغتشاشات اخیر هدف حجاب نبود؛ موضوع تقابل ۲ نماد بود
🔹 حجتالاسلام و المسلمین عالی: امروزه مهمترین نماد فرهنگی غرب عریانی و برهنگی است و موضوع اصلی تقابل دو نماد است.
🔹 کم شدن و اختیاری شدن پوشش، آزادی روابط دختران و پسران، جا افتادن همجنسگرایی و در نهایت فروپاشی خانوادهها از اهداف دنبالهداری است که معاندین در سر دارند.
#گره_کور_ظهور
کانال ضیافت ظهور
@zeyafat_zohor
🍃🌸🌺🍃🌸🌺🍃
اردستانی:
از دزدی بادمجان تا ازدواج
ومن یتق الله یجعل له مخرجا ویرزقه من حیث لا یحتسب
یک مسجد بزرگی در دمشق هست که به نام مسجد جامع توبه مشهور است.
علت نامگذاری آن به مسجد توبه بدین سبب هست که آنجا قبلاً محل منکرات بوده ولی یکی از فرمانداران مسلمان آن را خرید و بنایش را ویران کرد و سپس مسجدی را در آنجا بنا کرد.
یکی از طلبهها که خیلی فقیر بود و به عزت نفس مشهور بود در اتاقی در مسجد ساکن بود.
دو روز بر او گذشته بود که غذایـی نخورده بود و چیزی برای خوردن نداشت و توانایی مالی برای خرید غذا هم نداشت. روز سوم احساس کرد از شدت گرسنگی به مرگ نزدیک شده است
با خودش فکر کرد او اکنون در حالت اضطراری قرار دارد و شرعاً گوشت مردار و یا حتی دزدی در حد نیازش جایز هست.
بنابراین گزینه دزدی بهترین راه بود.
شیخ طنطاوی در خاطراتش ادامه میدهد: این قصه واقعیت دارد و من کاملاً اشخاصش را میشناسم و از تفاصیل آن در جریان هستم
و فقط حکایت میکنم نه حکم و داوری.
این مسجد در یکی از محلههای قدیمی واقع شده و در آنجا خانهها به سبک قدیم به هم چسبیده و پشتبامهای خانهها به هم متصل بود بطوریکه میشود از روی پشتبام به همه محله رفت.
این جوان به پشت بام مسجد رفت و از آنجا به طرف خانههای محله به راه افتاد.
به اولین خانه که رسید دید چند تا زن در آن هست چشم خودش را پایین انداخت و دور شد و به خانه بعدی که رسید دید خالی هست
اما بوی غذایی مطبوع از آن خانه میآمد.
وقتی آن بو به مشامش رسید از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خودش جذب کرد.
این خانه یک طبقه بود از پشت بام به روی بالکن و از آنجا به داخل حیاط پرید.
فوراً خودش را به آشپزخانه رساند سر دیگ را برداشت دید در آن بادمجانهای محشی (دلمهای) قرار دارد، یکی را برداشت و به سبب گرسنگی به گرمی آن اهمیتی نداد
یک گازی از آن گرفت تا میخواست آن را ببلعد عقلش سر جایش برگشت و ایمانش بیدار شد.
با خودش گفت: پناه بر خدا.
من طالب علمم چگونه وارد منزل مردم شوم و دزدی کنم؟
از کار خودش خجالت کشید و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را به دیگ برگرداند و از همان طرف که آمده بود سراسیمه بازگشت وارد مسجد شد و در حلقه درس استاد حاضر شد در حالی که از شدت گرسنگی نمیتوانست بفهمد استاد چه میگوید
وقتی استاد از درس فارغ شد و مردم هم پراکنده شدند.
یک زنی کاملاً پوشیده پیش آمد با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه صحبتهایشان نشد.
شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و کسی را جز او نیافت.
صدایش زد و گفت: تو متأهل هستی؟
جوان گفت نه
شیخ گفت: نمیخواهی زن بگیری؟
جوان خاموش ماند.
شیخ باز ادامه داد به من بگو میخواهی ازدواج کنی یا نه؟
جوان: پاسخ داد به خداوند که من پول لقمه نانی ندارم، چگونه ازدواج کنم؟
شیخ گفت: این زن آمده به من خبر داده که شوهرش وفات کرده و در این شهر غریب و ناآشنا هست و کسی را ندارد و نه در اینجا و نه در دنیا به جز یک عموی پیر کس دیگری ندارد و او را با خودش آورده و او اکنون درگوشهای از این مسجد نشسته و این زن خانهی شوهرش و زندگی و اموالش را به ارث برده است.
اکنون آمده تقاضای ازدواج با مردی کرده تا شرعاً همسرش و سرپرستش باشد تا از تنهایی و انسانهای بدطینت در امان بماند. آیا حاضری او را به عقد خود در بیاوری؟
جوان گفت: بله و رو به آن زن کرد و گفت: آیا تو او را به شوهری خودت قبول داری؟
زن هم پاسخش مثبت بود.
عموی زن دو شاهد را آورد و آنها را به عقد یکدیگر در آورد و خودش به جای آن طلبه مهر زن را پرداخت و به زن گفت: دست شوهرت را بگیر.
دستش را گرفت و او را به طرف خانهاش راهنمایی کرد.
وقتی وارد منزلش شد نقاب از چهرهاش برداشت.
جوان از زیبایی و جمال همسرش مبهوت ماند و متوجه آن خانه که شد دید همان خانهای بود که واردش شده بود
زن از او پرسید: چیزی میل داری برای خوردن؟
گفت: بله. پس سر دیگ را برداشت و بادمجانی را دید و گفت: عجیب است چه کسی به خانه وارد شده و از آن یگ گاز گرفته است؟
مرد به گریه افتاد و قصه خودش را برای همسرش تعریف کرد.
زن گفت
این نتیجه امانت داری و تقوای توست.
از خوردن بادنجان حرام سرباز زدی خداوند تعالی همه خانه و صاحب خانه را حلال به تو بخشید.
کسی که بخاطر خدا چیزی را ترک کند و تقوا پیشه نماید
خداوند تعالی در مقابل چیز بهتری به او عطا میکند.
سعی کن یه جوری زندگی کنی
که خدا عاشقت بشه
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
🌱همیشه حاجتم اینجا رواست اى آقا
نسیم صحن تو مشکل گشاست اى آقا...
🌱حریم طوف ملائک، کمى کنار ضریح
مسیر آمدنِ انبیاست اى آقا...
#السلامعلیکیاعلیابنموسیالرضا
#دلتنگزیارت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 مراسم ۹دی فردا و پسفردا برگزار میشود
🔹رئیس ستاد بزرگذاشت حماسه ۹ دی: برنامههای ۹ دی امسال در تمام استانهای کشور و بیش از ۱۰۰۰ شهر و همزمان با برگزاری نماز جمعه برگزار خواهد شد.
🔹این مراسم در تهران فردا ساعت ۱۴:۳۰ در میدان امام حسین برگزار خواهد شد.
#گره_کور_ظهور
کانال ضیافت ظهور
@zeyafat_zohor
🍃🌸🌺🍃🌸🌺🍃
خنده ام با دیگری،درمان دردم مادر است
مایه ی دلگرمیَم،وقتی که سردم مادر است
آنکه در هر سجده اش حتما دعایم می کند؛
با تمام آن خطاهایی که کردم مادر است
او که میبخشاید و من را نمی راند زِ خود؛
آن زمانی که خدا هم کرده طردم مادر است
دائما دلشوره ی فردای من را دارد و...
میشود دلواپسم هرجا و هردم،مادر است
او که بی این واژه ها هم خوب میفهمد فقط...
حال و احوال مرا از روی زردم،مادر است
این غزل هم مانده عاجز، نه نشد وصفش کنم...
او تمام هستیم،درمان دردم مادر است..
تقدیم همه مادران سرزمینم
و همه مادران آسمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حق گویی بابی بصیرتی که
خدمت موثر وبی مانند
به جبهه باطل است
هشیاری تا این حد لازم است
24.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷تنها کسی که می تواند ایران را نجات دهد آیتالله خمینی است
🌷 کلام شهید: من فکر می کنم تنها کسی که می تواند ایران را نجات دهد آیت اللّه #خمینی است. امروز مردی از سلاله پیامبر و علی و حسین یک تنه در مقابل این ظلم و ستم ها قد برافراشته است. پیروی از این مرجع بزرگ همانا پیروی از رسول خدا است. پیروی از حسین (ع) و ائمه اطهار است.
🌷 امام خمینی: زجر ما این است که ما را حبس کردند یا زندان بردند؟ یا زجر این است که پای بعضی از علماء را اره (اشاره به #آیتالله_غفاری) کردند؛ آقا! توی روغن سوزاندند زجر ما این است که ۱۰ سال، ۱۵ سال، ۸ سال، ۷ سال، علمای ما در حبس هستند
🌷 ۷ دی ماه ۱۳۵۳ سالروز شهادت آیتالله حسین غفاری
#شهید_حسین_غفاری
#جان_فدا
#همراه_شهدا
#گره_کور_ظهور
کانال ضیافت ظهور
@zeyafat_zohor
🍃🌸🌺🍃🌸🌺🍃